چه از عمل پخشِ اون عكس توسط اون عكاس محترم كه ده ها فرم عكس مناسبتر براى عرضه داشت. چه اون همه هجمه و نظرهاى مرتبط به اون عكس توسط مخاطبين.
اول به اشتباه دستى كه بالا بود و رنگ پيراهنى متفاوت با من داشتو انگشترى به دست داشت را متعلق به من دونستن كه با كمى دقت فقط كمى دقت متوجه شدن كه اون دستِ من نيست و دستِ شخص كناريه. بعد گفتن حالا چى پس؟! بى حرف كه نمى شه آهان اين يكى دستِ گلزار چرا تو جيبشه ؟ زاويه سرش چرا اينجوره ؟ غافل از اين كه بى ترديد احتمالاً اون حالت براى ثانيه اى بيش نبوده. واقعاً متأسفم
ادب و احترام بارزترين خصيصه ى شخصيتى منه كه نه تنها تمام كسانى كه منو از نزديك مى شناسند كه كسانى كه كوچكترين آشنايى با من دارند نيز به اون معترفند. اين موضوع هيچ ربطى به محمدرضاى گلزار معروف نداره اين موضوع ريشه در مبادى آداب بودن خانوادگى من داره اين ريشه در تربيتى داره كه ادب رو در تمامى مراحل زندگى من اصل كرده نه فرع.
بعدشم من توى تمام اين سالهاى شهرت از اين معاشرتها و ديدارها كه كم نداشتم يعنى اين دوستان يك لحظه فكر نمى كنند كه محمدرضا گلزار آدابِ اين گونه مراسم رو پس از اين همه سال از اونا بهتر مى دونه؟
اين دوستان واقعاً فكر مى كنن مودب تر از منن ؟ اينا كه رفتار و ادبياتشون با ماها چنينه با مردم و اطرافيانشون چطور تا مى كنن؟ واقعاً متأسفم متأسفانه اوضاع خرابتر از اين حرفاست.
به اين دوستان نكته اى رو يادآورى مى كنم كه اعتقادمه. اگه دنبال راه درستى براى رسيدن به موفقيت در هر كدوم از مراحل زندگيشون هستن فقط كافيه در اينطور رفتار ، اظهارِ نظر و قضاوتهاشون در مورد ديگران تجديدنظرِ جدى بكنن. ريشه همه ناكامى ها اينگونه بدخواهى ها است و بس.»