کد خبر: ۴۵۷۴۲
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۳۸۵ - ۱۱:۳۴

دریچه نحس!

آفتاب‌‌نیوز : حدود 12 سال پیش، در مجلس چهارم، که ریاست آن را علی اکبر ناطق نوری، برعهده داشت، طرحی به صحن علنی مجلس آمد که بر مبنای آن استفاده از برنامه های ماهواره ای به طور کلی ممنوع می شد. 

اکثریت نمایندگان مجلس را محافظه کاران تشکیل می دادند. بر اساس این قانون، برای فروشندگان و استفاده کنندگان از تجهیزات و برنامه های ماهواره ای مجازات های نقدی و زندان پیش بینی شده بود. این طرح با استقبال شورای نگهبان روبرو شد و آنان، مصوبه مجلس را تایید و آن را به صورت « قانون» لازم الاجرا در آوردند. 

اما این قانون، عملا اجرا نشد. با این که در سال های گذشته نیروی انتظامی، در چند مورد به طور گسترده، طرح بازرسی از منازل و جمع آوری تجهیزات ماهواره ای را اجرا کرد، اما، این اقدامات و محدودیت ها به کاهش استقبال مردم از برنامه های ماهواره ای نینجامید. 

موافقان بحث ممنوعیت ماهواره، چه اکنون و چه 12 سال پیش بر یک نکته اتفاق نظر دارند. آنان با استفاده به بحث« تهاجم فرهنگی» تماشای این برنامه ها را برای فرهنگ و دین مردم نامناسب دانسته اند. به همین دلیل نیز به موجب قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهواره ای، بخشی از درآمدهای ناشی از این قانون، باید برای مبارزه با تهاجم فرهنگی در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تجهیزات و دستگاه های جمع شده در اختیار سازمان صدا و سیما قرار بگیرد. 

علیرغم چنین محدودیتی، ناگهان در سال 76، هنگامی که محمد خاتمی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد، آزادی« ماهواره» به شعار تبلیغاتی او تبدیل شد. او در هنگام رقابت های انتخاباتی، به انتقاد از قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره پرداخت و « قول داد» که در صورت انتخاب شدن به ریاست جمهوری، در ممنوعیت استفاده از برنامه های ماهواره ای تجدید نظر کند. 

دو سال پس از ریاست جمهوری او، انتخابات مجلس ششم برگزار شد و چهره هایی که به محمد خاتمی نزدیک بودند، به مجلس راه یافتند. 

آنان نیز دو برنامه را در صدر شعارهای تبلیغاتی خود گنجانده بودند. ابتدا « تغییر قانون مطبوعات» و سپس آزاد سازی برنامه های ماهواره. برنامه اول آنان، در همان روزهای ابتدایی مجلس ششم از دستور کار خارج شد. اما استفاده از برنامه های مفید ماهواره، همچنان در دستور کار آنان قرار داشت. روزی احمد پور نجاتی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم، خبر از طرحی برای اصلاح قانون استفاده از تجهیزات ماهواره ای داد. او گفت که« در این زمینه مطالعه میدانی کرده ایم و از تجربیات دیگر کشورها دقیقا مطلع شدیم اما باید ببینیم چه الگویی می تواند متناسب با جامعه ما مورد استفاده قرار گیرد.» 

پورنجاتی سه راه را پیش روی دولتمردان قرار داده بود:« اول منع مطلق استفاده از ماهواره، دوم آزادی مطلق در استفاده از ماهواره و سوم تدبیر.« به گفته او» مجلس چهارم گزینه منع مطلق را در این زمینه پذیرفته بود. یعنی صورت مساله را پاک کردند تا جوابی نداشته باشند. برای آنان، بهترین راه، این بود که اصلا چنین امکاناتی در کشور وجود نداشته باشد.» او یادآور شد که مجلس ششم « تدبیر» را مورد توجه قرار داده است. 

با این حال یکسال طول کشید تا نمایندگان مجلش ششم که عمدتا از نیروهای اصلاح طلب بودند، بتوانند به یک جمع بندی برسند. نهایتا مضمون طرح چنین بود که یک تیم کارشناسی متشکل از وزارت اطلاعات، پست و تلگراف و صدا و سیما کمیته ای تشکیل دهند تا پس از انتخابات برنامه ها، شبکه هایی که برای مردم، مضر نیستند، در دسترس قرار بگیرند. 

طرح در مجلس تصویب شد اما همان گونه که پیش بینی می شد، در شورای نگهبان با مخالفت فقها و حقوقدانان این شورای 12 نفره روبرو شد.
زیرا به باور آنان« از لحاظ فنی امکان پالایش و تفکیک موارد فساد و مضر به اسلام، اخلاق، فرهنگ و امنیت وجود ندارد.» به همین دلیل، طرح مجلس، خلاف قانون و شرع تلقی شد. 

بدین ترتیب، یکی دیگر از شعارهایی که سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین سر داده بود، با شکست روبرو شد. اما اگر چه این طرح به تصویب نرسید، ولی در دوران ریاست جمهوری خاتمی، او نیروی انتظامی را مکلف کرد که نسبت به استفاده مردم از برنامه های ماهواره ای سخت گیری به خرج ندهد. به همین دلیل، استفاده روز افزون از برنامه های ماهواره ای، افزایش یافت و اغلب بام های تهران و شهرهای بزرگ پر از دیش های کوچک و درشتی شد که تا قبل از آن نمایان نبود. این امر، مختص شهرهای بزرگ نبود. بلافاصله مردم شهرهای کوچکتر و روستاها نیز دیش ها را بر بام های خود استوار کردند و با یک «ریسیور» ارزان قیمت، می توانستند برنامه هایی را که ساکنان لوس آنجلس برای آنان تهیه کرده بودند، به راحتی ببینند. 

با این حال «مشکل ماهواره» وجود داشت. بخشی از حاکمیت ایران نسبت به آن و گسترش روز افزون ابراز نگرانی می کرد. حتی یک بار هاشمی رفسنجانی، پس از طرحی که نمایندگان مجلس ششم به صحن علنی آوردند، به آنان خرده گرفت و به تندی از تلویزیون های فارسی زبان ماهواره ای انتقاد کرد و آنها را «دریچه های نحس»‌ خواند. 

اعتراض هاشمی که در شهر مرزی تبریز، بیان می شد، حساسیت جمهوری اسلامی را نسبت به این پدیده به نمایش می گذاشت. او گفت: «کسانی که از تلویزیون های ماهواره ای علیه انقلاب حرف می زنند، جرأت ندارند تا پشت مرزهای ایران بیایند. این دریچه نحس برای آنان باز شده است تا به اسم مردم حرف بزنند و عده ای نادان و فریب خورده در داخل نیز با آنان هم صدا شوند.» 

از این پس حاکمیت تصمیم به مقابله جدی، اما مخفی با این پدیده گرفت. به این عبارت که با ایجاد پارازیت، در ساعاتی که احساس می شد، بینندگان این برنامه ها بسیار زیاد هستند (عمدتا شب ها)، ‌دسترسی و دیدن برنامه ها با سهولت امکان پذیر نبود. امواج از نقاطی خاص ارسال می شدند. تقریبا در شهرهای بزرگ،‌ چندین نقطه از شهر برای ایجاد و ارسال پارازیت در نظر گرفته شد. با این حال به این امر بسنده نشد. ایستگاه های ماهواره ای بسیار قوی بودند و از آمریکا حمایت می شدند. 

ناگهان بنا به دلایل نامعلومی برنامه ها مدتی به طور کلی قطع شد. به سختی امکان دریافت تصاویر ممکن بود. مدتی که گذشت، آرام آرام خبری به محافل راه یافت که کشور کوبا منبع پارازیت بر روی شبکه های فارسی زبان است. 

بلافاصله مقامات آمریکایی این خبر را اعلام کردند. کاستروی چپ، آن را تکذیب کردند ولی مقامات آمریکایی، بر نظر خود اصرار کردند تا این که کوبا رسما اعلام کرد «منبع ایجاد اختلال بر روی امواج تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان که از آمریکا پخش می کنند را در داخل یکی از اماکن دیپلماتیک متعلق به ایران، در هاوانا شناسایی و مسدود کرده است.»
پخش برنامه ها دوباره شروع شد. اما این بار آمریکا و شبکه های فارسی زبان، یک مکان دیگر را برای خود در نظر گرفتند: «دوبی». بدین ترتیب آنان همزمان از دو نقطه برنامه های خود را تغذیه و ارسال می کردند. امارات متحده عربی و ایالات متحده آمریکا. لذا امکان ارسال پارازیت ها، سخت تر شد. ضمن آن که مرتبا پزشکان، به لحاظ علمی، ارسال این نوع امواج را برای شهروندان خطرناک و مضر تلقی می کردند. 

حساسیت بر روی شبکه های فارسی زبان، بی علت نبود. عموما در سالروز برخی وقایع تاریخی، این شبکه ها فعال می شدند و تلاش می کردند تا مردم را با برخی تمهیدات به خیابان ها بکشند. اما هر بار با شکست روبرو می شدند. مهمترین برنامه ای که توانست چند شبی، با توهم،‌برخی از بینندگان را به خود جلب کند، برنامه ای بود که توسط فردی به نام «هخا» پخش می شد. 

او وعده می داد که با 50 فروند هواپیما به زودی به تهران می آید. موعد رسید اما نیامد. با این حال شبکه های سیاسی، تلاش زیادی می کردند تا مردم را تحریک کنند. 

رفته رفته نقش سایت های سیاسی و رویگردانی مردم از آنها باعث شد که شبکه هایی که بیشتر برنامه های تفریحی پخش می کنند، مورد توجه قرار بگیرند. بدین ترتیب، عمر شبکه های سیاسی خود به خود به سر رسید. اما از حساسیت های حکومت نسبت به شبکه های ماهواره ای کاسته نشد. چرا که دغدغه «تهاجم فرهنگی»‌ همچنان ادامه داشت.
 
پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم و انتخابات محمود احمدی نژاد، ‌آمریکا رفتارش را نسبت به ایران خصمانه تر کرد. 

از یک سو با پرونده هسته ای ایران درگیر بود و از دیگر سو، به تکاپو افتاد تا از طریق برخورد «نرم» با حکومت، تغییراتی را که مدنظر مقامات آمریکایی بود، ایجاد کند. به همین خاطر خانم کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا، لایحه ای را به کنگره آمریکا برد و از نمایندگان این کشور خواست تا در سال 2006، حدود 75 میلیون دلار برای آنچه که او «حمایت از دموکراسی در ایران» می نامید، به وزارت خارجه آمریکا اختصاص دهند. این مبلغ علاوه بر 10 میلیون دلاری بود که پیش از آن کنگره آمریکا برای حمایت از دموکراسی در سال 2006 به آن اختصاص داده بود. رایس به صراحت اعلام کرد یکی از اهدافش«بهبود بخشیدن به برنامه های رادیو و تلویزیون های ماهواره ای است.» 

پاسخ به این درخواست،‌ بلافاصله از سوی برخی نمایندگان مجلس هفتم ایران داده شد. سعید ابوطالب، مستندسازی که در جریان جنگ آمریکا و عراق، در سال 82 از سوی نیروهای آمریکایی در عراق بازداشت شد، در کسوت نماینده مجلس هفتم، طرحی را به مجلس آورد تا بتواند محدودیت دسترسی به ماهواره را قانونی کند. بر اساس این طرح، از این پس دارندگان و استفاده کنندگان از ماهواره باید مراقب باشند که از قانون تخطئی نکنند. بنابر طرحی که در مجلس شورای اسلامی در حال جمع آوری امضا است، قرار است استفاده از ماهواره در اختیار برخی مراکز باشد و صدا و سیما نیز ملزم می شود که برخی از برنامه های مورد نظر را تهیه و آنها را پخش کند. 

این طرح یادآور می شود که استفاده کنندگان خانگی باید به تذکرات شفاهی ماموران توجه کنند. چرا که پس از 2 بار اظهار کتبی، به مجازات نقدی از 5 تا 50 میلیون ریال محکوم خواهند شد. عنوان طرح مجلس «استفاده مدیریت شده از ماهواره های پخش مستقیم» است. شامل 11 ماده است و براساس ماده 8، مهلت جمع آوری تجهیزات غیر مجاز دریافت از ماهواره از تاریخ تصویب این قانون سه ماه است که پس از دو بار اخطار کتبی به فواصل 15 روز توسط مراجع ذی صلاح،‌استفاده کنندگان به مجازات نقدی محکوم خواهند شد. براساس ماده 9 این طرح نیز وارد کنندگان،‌ توزیع کنندگان،‌ تولیدکنندگان و نصب کنندگان غیرمجاز تجهیزات دریافت از ماهواره علاوه بر ضبط و مصادره اموال مکشوفه، توسط دادگاه ها به مجازات نقدی از یکصد تا پانصد میلیون ریال محکوم می شوند. وزارت کشور نیز براساس بند دیگر این طرح، موظف می شود که متخلفین را از طریق نیروی انتظامی به دادگاه معرفی کند. 

*** 

بدین ترتیب، دریچه نحسی که هاشمی رفسنجانی از آن نام برده بود، یکبار دیگر نیز خبر ساز شد. اکنون خبر رسیده که دولت آمریکا بر آن است، یک شبکه تلویزیونی دیگر نیز همانند VOA راه اندازی کند. اینبار انوشیروان کنگرلو، مجری با سابقه تلویزیون صدای آمریکا، درصدد راه اندازی آن است. به موازات راه اندازی این نوع شبکه ها،‌ دیگرانی پیدا می شوند که شبکه هایی را در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران راه اندازی می کنند. در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی،‌ خبر رسید که بهروز افخمی،‌ حدود 400 هزار دلار از سیدمحمد خاتمی اعتبار گرفته است تا یک شبکه تلویزیونی که مبلغ اصلاح طلبان درون حکومتی است، ‌راه اندازی می کند. اما این عمل با مخالفت محافظه کاران روبرو شد. افزایش مخالفت ها و شدت آنها، باعث شد طرح عقیم بماند و دیگر پیگیری نشود. تا این که مهدی کروبی، در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شود. او خبر از تأسیس و راه اندازی یک تلویزیون خبر داد که نامش «صبا» بود. به همان نسبت که کروبی در انتخابات ناموفق بود،‌راه اندازی تلویزیون صبا نیز ناموفق بود. دست اندازی ها در انتخاب او و راه اندازی تلویزیون او، باعث شد که او نیز از افخمی بخواهد پروژه را تعطیل کند. بدین ترتیب یکبار دیگر تلاش اصلاح طلبان برای تشکیل تلویزیون ماهواره ای با شکست مواجه شد. 

به موازات این اقدامات، ایرانیانی که در خارج از کشور هستند تلاش هایی را آغاز کردند. «ژاپه یوسفیان» مدیر تلویزیون هما به همراه داریوش سجادی تلویزیون «هما» را با رویکرد سیاسی تحلیلی راه اندازی کرد. یوسفیان روابط بسیار خوبی با سران جناح راست و چپ در داخل کشور دارد. او هراز گاهی به تهران می آید و به دیدن بزرگان قوم این دو گروه سیاسی می رود. از همین زاویه است که توانسته بیشترین گفتگوها را نیز انجام دهد. تا جایی که سیدمحمد موسوی خوئینی ها مدیر مسئول روزنامه توقیف شده سلام که بسیار چهره مطبوعات گریز است، حاضر شد با این تلویزیون به گفت‌وگو بنشیند. 

همزمان یک تلویزیون سینمایی دیگر به نام ICC راه اندازی شد. این شبکه کاملا فرهنگی بود. بلافاصله «ایران موزیک» با رویکرد نگاه به تهران تأسیس شد. پیش از این دو شبکه نیز شبکه «مهاجر TV» راه افتاده بود. این شبکه نیز رویکردش کاملا اجتماعی بود و از انتشار اخبار سیاسی پرهیز می کرد. با این حال از آنجایی که حساسیت ها در داخل کشور زیاد بود، نمایندگان این شبکه مدتی دفترشان را در تهران تعطیل کردند اما دوباره در نقطه ای دیگر کار را آغاز کردند. 

«دریچه نحس»، بی هیچ نگرانی از آینده برنامه های خود را پخش می کند. روزگاری احمد جنتی دبیر شورای نگهبان که در لطف مجلس هفتم و آرامش این مجلس سخن می گفت، به مجلس ششم و اصلاح طلبان پرداخت و گفت: «در زمان مجلس ششم وقتی پیچ رادیو را باز می کردیم بدنمان شروع به لرزیدن می کرد.» الان پیچ تلویزیون را که باز می کنی، دریچه نحس خودش را به رخ می کشد. آیا محدودیت ها می تواند مانعی جدی باشد؟ 
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین