قطعه «آهای خوشگل عاشق» کافی بود تا نام فریدون آسرایی به عنوان یک خواننده پاپِ احساسیِ خوان مطرح شود. این خواننده تا کنون آلبومهای «غریبه»، «خاطرات گمشده»، «عشق یعنی» و .. را به بازار موسیقی ارائه داده و در تلاش است تا جدیدترین اثر موسیقاییاش را نیز تا آخر امسال آماده کند.
تیتراژ پایانی سریال «عاشقانه» هم یکی از آخرین فعالیتهای او در عرصه موسیقی بود که در گفتگو با خبرآنلاین، علاوه بر تجربیاتش از همکاری با این سریال، از گلایههایش درباره لغو کنسرتها هم گفته و خبرهایی از آلبوم جدیدش نیز داده است.
شما پیش از سریال «عاشقانه» هم تجربه خواندن تیتراژ داشتید، چقدر به تاثیر تیتراژ خوانی در بیشتر دیده شدن کار یک خواننده معتقدید؟
تیتراژ خواندن برای سریالهای خوب، در شبکههای خوب و پرمخاطب برای بیشتر مورد توجه قرار گرفتن کار یک خواننده میتواند خیلی تاثیرگذار باشد. من هم بر این عقیدهام که خواندن تیتراژ در موفقیت بیشتر یک خواننده تاثیرگذار هست اما بهشرطی که آن قطعه هم خوب باشد؛ یعنی همه چیز دست به دست هم دهند تا یک اثر خوب و ماندنی خلق شود. شعر خوب، تنظیم و آهنگسازی درست و اصولی و صدای خوب خواننده اگر همه در کنار هم جمع شوند، باعث میشود شاهد یک تیتراژ موفق و تاثیرگذار باشیم.
تیتراژ سریال «عاشقانه» این ویژگیها را داشت که آن را پذیرفتید؟
بله، خوشبختانه من با فعالیتهای هنری و انتخابهایی که آقای بابک زرین (آهنگساز کار) قبلا داشتند، آشنا بودم و پیشنهاد خواندن برای این سریال هم از طرف ایشان به من داده شد و مطمئن بودم ایشان کاری را بدون مطالعه انتخاب نمیکنند. نکته دیگری که درباره «عاشقانه» وجود داشت، این بود که من بعد از چندین تجربه تیتراژ، این کار را با خیال راحت و بدون عجله خواندم.
در واقع «عاشقانه» جزو معدود کارهایی بود که من فرصت کردم ملودیاش را سر فرصت بشنوم و با ریتم و شعر هم به خوبی ارتباط برقرار کنم. این سریال یکی از کارهایی بود که در این سالها توانستیم برای تیتراژش وقت بگذاریم و با صبر و حوصله آن را جلو ببریم و من بخوانم. به نظرم اگر اتفاق خوبی برای تیتراژ این سریال افتاده و محبوب شده و مردم اینقدر موسیقیاش را دوست دارند به همین دلیل است که با دقت روی موسیقی تیتراژش کار شد. من خودم هم با وسواس و صبر زیادی این کار را خواندم.
معتقدم عجلهای که در خواندن بعضی از کارها که برای خود من هم چندین بار پیش آمده و خواسته شده است ظرف چند ساعت کوتاه بروم و تیتراژ یک کار را بخوانم، باعث میشود احساسی که باید در خواندن یک قطعه موسیقی وجود داشته باشد، به صورت کامل ادا نشود.
شما در این سریال قطعه مشترکی را هم با فرزاد فرزین خواندید، از این تجربه راضی بودید؟
کارگردان و تهیهکننده از ما خواستند چون هر کداممان یکی از تیتراژها را خواندیم، یک قطعه مشترک برای سریال بخوانیم و ما نیز پذیرفتیم. من خودم از زمان آلبوم «غریبه» چنین تجربهای را داشتم و در همه جای دنیا هم این قضیه اتفاق میافتد، اما نکتهای که من به شدت با آن مخالفم، این است که دو مرد قطعهای عاشقانه را بخوانند که البته در کشور ما به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، راهی بهجز این نیست.
لغو کنسرتها در شهرستانها یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات این روزهای دنیای موسیقی است و خود شما هم از جمله خوانندگانی هستید که طعم این مسئله را چشیدهاید و چندی پیش کنسرت شما در کرج لغو شد. به نظرتان برای حل این مسئله جدی چه راهکاری وجود دارد؟
به نظرم برگزاری کنسرتها در شهرستانها و لغو آنها خیلی سلیقهای شده است و مراجع زیادی در این مورد تصمیم گیری میکنند. به طور کلی این محدودیتها و ممنوعیتها باعث میشود در شهرها و استانهایی که برگزاری کنسرت ممنوع است، علاقه و اشتیاق مردم به سفر به کشورهای اطرف برای حضور در کنسرت خوانندههای آنطرفی بیشتر شود. به عقیده من انبوده جمعیتی که به اطراف ایران سفر میکنند، به دلیل این است که میخواهند بدون محدودیت در کنسرت خواننده مورد علاقهشان شرکت کنند و چه بسا که اگر همین کنسرت با حضور خواننده وطنی که طرفدارش هستند، در کشور خودمان برگزار شود همان مردم برای تماشای اجرایش بیایند. امیدوارم روزی مسئولین ما هم به این مسئله توجه کنند که باید این فضاها در داخل کشور برای مردم فراهم کرد وگرنه آنها به راحتی میتوانند به خارج از کشور سفر کنند و در برنامه مورد علاقهشان شرکت داشته باشند. با لغو برگزاری کنسرت مردم فقط مجبور میشوند در یک کشور دیگر کنسرت تماشا کنند.
این مسئله برای خوانندهها هم که دوست دارند ارتباط زنده و مستقیم با مخاطبان و طرفدارانشان داشته باشند هم اذیتکننده است. موافقید؟
حتما همینطور است. نکته مهم دیگری که در این بحث به نظر من مهم است، تبعیضی است که بین تهران و شهرستانیها قائل میشوند. در تهران روزی نیست که ما چندین تئاتر و کنسرت نداشته باشیم و هیچ وقت جلوی این برنامهها گرفته نمیشود چون رشد بیشتری نسبت به برخی از شهرهای دیگر و شهرستانها داشته است. در واقع انگار آزادی فقط برای تهرانیها شده و آنهایی که در شهرهای دیگر زندگی میکنند، باید از همه چیز محروم باشند. اما به نظرم این اصلا عادلانه نیست؛ این عادلانه نیست که مردم تهران این امکانات را داشته باشند اما شهرستانیها همانطور که از خیلی امکانات دیگر محروم هستند از تفریح و شادی که از ابتداییترین نیازهای یک جامعه است نیز محروم باشند.
اینکه قرار است با این ممنوعیتها و لغو برگزاری کنسرتها چه اتفاقی بیفتد من نمیدانم. از این مسئله دادِ رئیس جمهور هم درآمده است من که جای خود دارم اما ظاهرا او هم نمیتواند کاری انجام دهد، همانطور که من خواننده هم کاری از دستم بر نمیآید. اصلا نمی دانیم چه کسی جوابگوی ماست و ما از چه مرجعی به صورت دقیق می توانیم پیگیر این قضایا باشیم. در کشور ما در برخی از موارد نبودن یک قانون یکنواخت برای همه، مشکلاتی را به وجود میآورد که لغو برگزاری کسنرتها در شهرستانها هم یکی از آنهاست. اینجا هر کس ساز خودش را میزند و این درست نیست.
از آلبوم جدیدتان برایمان بگویید و اینکه چه حال و هوایی دارد؟
آلبوم در حال آماده سازی است و امیدوارم بتوانم با توجه به وسواسی که روی همه قطعات دارم تا قبل از نوروز 97 آن را جمع کنم تا منتشر شود. تا الان فقط ملودیها انتخاب شده و نمیتوانم توضیح بیشتری درباره جزئیات آنها بدهم و باید برای تنظیم بروند.