روزنامه ایران نوشت: در پی اعلام این جنایت به مأموران کلانتری 132 نبرد، بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران به همراه تیم جنایی وارد عمل شدند وتحقیقات تخصصی دراین باره کلید خورد.شاهدان ماجرا به تیم جنایی گفتند، جوانی با قد متوسط و لباس آبی چهارخانه را دیدهاند که مقتول را با ضربات چاقو از پا درآورده و از محل گریخته است. یکی از آنها به کارآگاهان گفت: حدود ساعت 8:10 صدای فریاد کمک، کمک مقتول را شنیدم. بسرعت جلوی پنجره آمدم که دیدم جوانی با قد متوسط، با چاقویی که دردست داشت چند ضربه به مقتول زد و پس از آن بسرعت از محل فرار کرد. مرد مجروح هم روی زمین افتاد و بیهوش شد که بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم.
همسر مقتول چه گفت
ازسوی دیگر همسر مقتول با حضور در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران
بزرگ به کارآگاهان گفت:«همراه دوفرزندم در منزل بودیم که تلفن خانه زنگ زد.
برادر شوهرم بودکه با دلهره از من خواست خودم را به بیمارستان برسانم؛ من
هم با مادرم تماس گرفتم و همراه او به بیمارستان رفتیم.»همسر مقتول درباره
علت خروج همسرش در روز جمعه از منزل به کارآگاهان گفت: شوهرم به همراه
شریکش یک مغازه آپاراتی دارد؛ همسرم با شریکش هماهنگ کرده بود تا روزهای
جمعه یک نفر از آنها به مغازه برود؛ یک جمعه همسرم استراحت داشت و یک جمعه
شریکش؛ روز حادثه نوبت همسرم بود که به محل کار برود. حدود ساعت 8 صبح از
منزل خارج شد و بعد از حدود یک ساعت تلفن خانه زنگ خورد؛ برادر شوهرم بود؛
به من گفت که برادرش زخمی شده و از من خواست تا به بیمارستان بروم. همان
موقع به پدرم زنگ زدم اما تلفنش در دسترس نبود؛ به ناچار به مادرم زنگ زدم و
با او به بیمارستان رفتیم.
راز قتل در دوربینهای مداربسته
در شرایطی که شواهد حکایت از آن داشت که فرد یا افرادی به قصد سرقت و
زورگیری به مقتول حمله ور شدهاند و او را مورد اصابت ضربات متعدد چاقو
قرار دادهاند، کارآگاهان با حضور درمحل جنایت موفق به شناسایی چندین
دوربین مداربسته در محدوده وقوع جنایت شدند و ضمن بررسی اموال مقتول مشخص
شد ازاو هیچ سرقتی نشده است.
اما با بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که قاتل با طرح و نقشه قبلی و با اطلاع از زمان خروج قربانی جنایت از محل سکونتش، در محل حاضر شده، تعقیبش کرده، به او حمله ور شده و طی یک درگیری او را به قتل رسانده است.بدین ترتیب کارآگاهان تحقیقات خود را روی اعضای خانواده مقتول متمرکز کردند تا اینکه یکی از فرزندان مقتول در تحقیقات رازمهمی را فاش کرد و گفت:«مادرم از مدتی قبل با فردی در فضای مجازی دوست شده است.پدرم که از این موضوع با خبر شده بود با اوبشدت برخورد کردو...»با سرنخی که فرزند قربانی جنایت در اختیار کارآگاهان قرار داده بود، تحقیقات از «آذر» 41 ساله صورت گرفت واو زمانی که با مدارک پلیسی روبهروشد به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «از سه ماه قبل دریک کانال تلگرامی با پسر جوانی آشنا شدم. در این مدت با جمشید درد دل میکردم و به او از آزار و اذیتهای شوهرم گفتم. جمشید زمانی که از مشکلات من با خبر شد چندین بار پیشنهاد قتل همسرم را داد اما به حرفهای او اهمیت نمیدادم تا اینکه روز جمعه طی تماسی عنوان کرد که همسرم را به قتل رسانده است.
دستگیری متهم
با شناسایی متهم پرونده، وی صبح یکشنبه 8 مرداد در محل سکونتش در محدوده
میدان هفت تیر و در زمان ورود به ایستگاه مترو، دستگیر شد.«جمشید» پس از
روبه رو شدن با همسر مقتول و اطلاع از اعترافات وی، به ناچار لب به اعتراف
گشود. اوکه دیروز برای تحقیقات به شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل
شده بود دربازجویی گفت: چند ماه پیش از طریق شبکه تلگرام با آذر آشنا شدم.
پس از گذشت مدت کوتاهی صحبتهای ما حالت خصوصی پیدا کرد تا اینکه آذر
درخصوص شوهرش صحبتهایی را مطرح کرد؛او میگفت که شوهرش او را اذیت میکند و
آرزو دارد که یک روز خبر مرگش را بشنود. بالاخره هم آذر از من خواست شوهرش
را به قتل برسانم. من هم با تحریکهای او تصمیم به قتل همسرش گرفتم.
بنابراین ساعت 7:30 دقیقه روز حادثه وطبق نقشه قبلی به سراغ مقتول رفتم.
آذربه من گفته بود که در آن ساعت خانه را ترک میکند. به همین دلیل در کوچه
به کمینش نشستم، اما کوچه شلوغ بود و نتوانستم نقشهام را آنجا اجرا کنم.
مقتول را تعقیب کردم و زمانی که میخواست از پلههای کوچهای بالا برود
خواستم از پشت سر به او حمله کنم. اما او برگشت و متوجه من شد؛ با یکدیگر
درگیر شدیم که پس از زدن ضربه اول، زمانی که مقتول روی زمین افتاد چند ضربه
دیگر به او زدم و بسرعت از محل فرار کردم؛ پس از آنکه به خانه رسیدم، با
آذر تماس گرفتم و به او گفتم که کار همسرش را تمام کردم.