کد خبر: ۴۶۹۵۲
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۸۵ - ۱۰:۳۲
در گفتگو با آفتاب عنوان شد:

پیشنهاد دکتر ابراهیم متقی: 2+4 باید جایگزین 1+5 شود

آفتاب‌‌نیوز :
در مصاحبه قبلی، شما عنوان کردید  که ماه« می»؛ ماه مذاکرات است. با توجه به اینکه ماه مذاکرات طی شده است؛ ارزیابی شما از این مذاکرات چیست؟
ـ همانطور که می دانید؛ مذاکرات قبل از اتخاذ تصمیمات بنیادین انجام می شود. زمانی که روند مذاکرات طولانی می شود، نشان دهنده این است که از یک سو؛ اختلاف نظر بین طرفین یک موضوع بسیار زیاد است و از سوی دیگر تمامی اعضای درگیر موضوع مورد نظر، امید به حل مسالمت آمیز اختلافات دارند. 

بحث هایی که اروپایی ها و امریکایی ها در تمامی اجلاسیه های خودشان، در ماه می به انجام رساندند، عمدتا بر محور تعلیق غنی سازی فعالیت های هسته ای ایران قرارداشت. یعنی اینکه اولین شرط و اولین محور مذاکراتشان؛ مساله چگونگی تعلیق غنی سازی ایران است. این موضوع با سیاست های رسمی ایران هیچگونه هماهنگی ندارند. 

زیرا جمهوری اسلامی ایران طی چند ماه گذشته، بر حق انکار ناپذیر خودش در ارتباط با غنی سازی اورانیوم در چارچوب 
« پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی» و همچنین « معاهده ان پی تی» تاکید داشته است. 

اما بحث هایی که وجود دارد و بیانگر دیپلماسی عملی بازیگران درگیر در پرونده هسته ای است؛ فراتر از موضوع حقانیت ایران، مسائلی را مطرح کرده اند. 
موضوعاتی که مربوط به پروتکل الحاقی  و پروتکل 2+93  است و به موازات آن بر « تعلیق فعالیت های اتمی» ایران تاکید شده است.در عین حال با توجه به تبلیغات اخیر بنگاه های خبری درباره ایران و اظهاراتی که به نقل از مقامات ایران منتشر می کنند و با توجه به عدم تکذیب برخی از این سخنان ، باید حدس زد ایران فعالیت های معکوس را در پیش گرفته است.

فعالیت های معکوس چیست؟
ـ فعالیت های معکوس به این معنی است که:« بازی ادامه پیدا می کند، هزینه های بازی را کشور تقبل می کند اما نتیجه ای از بازی برای آن عاید نخواهد شد.» به این ترتیب در فضای فعلی، شرایط کاملا مبهم هست. یعنی اینکه از یک سو نگاه مصرانه ای بر ادامه غنی سازی اورانیوم وجود دارد، از سوی دیگر از مقامات ایرانی نقل می شود که فضای دیپلماتیک ایران در ارتباط با موضوعات فعالیت های هسته ای کاملا تغییر کرده است. 

اما طبعا روند دیپلماسی حداقل در دهه اول یا نیمه اول ماه ژوئن ادامه پیدا خواهد کرد. علت ادامه دیپلماسی را باید نشانه هایی دانست که از قول ایران در سطح بین المللی منتشر شده است. زمانی که یک بازیگر از خودش نشانه هایی انعطاف پذیر را به نمایش بگذارد، طبعا زمینه برای تداوم دیپلماسی فراهم خواهد شد. 

پروتکل 2+93 در چه زمینه ای است؟
ـ پروتکل 2+93 نقض کننده ان پی تی است. یعنی اینکه کشورها را با محدودیت های بسیار زیادی روبرو می کند و از همه مهمتر اینکه کشورها باید آمادگی لازم را برای بازرسی های سرزده داشته باشند، دستگاه های ثبت فعالیت های هسته ای ایران در تمام تاسیساتی که وجود دارد؛ توسط آژانس به کار گرفته شود و از همه مهمتر اینکه ایران هر گونه تحرک هسته ای از جمله خرید دستگاهها، خرید مواد اولیه از جمله کیک زرد را باید به اطلاع آژانس برساند. 

در حالیکه بر اساس «پادمان هسته ای آژانس بین المللی انرژی اتمی» و همچنین «معاهده عدم تکثیر»؛ کشورهایی که عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی هستند، می توانند فعالیت های خودشان را ادامه بدهند، اما هیچگونه اقدامی در ارتباط با آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام ندهند و صرفا در شرایطی که به مرحله غنی سازی اورانیوم نزدیک شدند، اطلاعات را در آن مقطع زمانی به آژانس منتقل کنند. 

اگر می بینیم که در برخی از گزارشهای  البرادعی  بر تخلف ایران برای ارسال گزارش تاکید می شود مربوط به سنجش فعالیت ایران با معیار 2+93 است؛ نه سنجش فعالیت ایران با پادمان هسته ای سازمان انرژی اتمی. 

با توجه به روند مذاکرات طی شده، ما شاهد سفرهای عالی رتبه مقامات اروپایی و آمریکا و حتی رئیس سازمان ملل متحد در سطح روابط بین الملل بودیم که پرونده هسته ای ایران را برای قبل از اجلاس اخیر شورای امنیت به اضافه آلمان دنبال می کردند. ارزیابی شما از این سفرها چیست و چه نتایجی برای مذاکرات به دنبال داشت؟
فضای بین المللی نشانه هایی از تهدید جدی را در خاورمیانه علیه امنیت ملی ایران نشان می دهد. مذاکرات ایهود المرت؛ نخست وزیر اسراییل با بوش و بلر – یعنی مذاکرات سه جانبه آنها را باید نشانه ای از یک توافق بسیار جدی دانست. 

از سوی دیگری گروههای میلیتاریست و کسانی که نگاه تهاجمی در آمریکا دارند به جمع بندی های جدی در رابطه با ایران دست پیدا کرده اند. 

در این فضا برخی از آمریکایی ها مخالف انجام اقدامات تهاجمی آمریکا علیه ایران هستند. از سوی دیگر برخی از کشورها همانند چین و روسیه هم اعتقاد دارند که اگر ایران مورد تهاجم نظامی واقع بشود، بنیادگرایی و همچنین خشونت در سطح منطقه ای گسترش پیدا خواهد کرد. 

در چنین فضایی، تحرک دیپلماتیک به خاطر این است که فضای لازم برای تغییر در نگاه آمریکا در رابطه با ایران را فراهم بکنند.
بنابراین شرایط موجود به گونه ای است که باید جلوه هایی از نگاه «2+4» را جایگزین «1+5» کرد. 

2+4 چیست؟
2+4 یعنی چهار کشوری که موافق اعمال محدودیت های شدید علیه ایران هستند یعنی کشورهای آلمان، فرانسه، انگلستان و آمریکا. در ازای این چهار کشور، دو کشور دیگری وجود دارند که نگاهشان مبتنی بر سیاست های تعدیلی است. 

آنها با روحیه دیپلمات های ایران آشنا هستند. با ایران طی سالهای گذشته کار کرده اند و به این جمع بندی رسیده اند که می توان از طریق طولانی کردن مذاکرات و همچنین حداکثر سازی پکیج مشوق ها زمینه را برای وادار سازی ایران به فعالیت های همکاری جویانه با مجموعه های غربی فراهم بکنند. 

شرایط بسیار مبهمی است. اما طبعا بیانگر این است که تمامی کشورها، وجه مشترک رفتارشان بر ضرورت تعلیق فعالیت های هسته ای ایران واقع شده است. بنابراین مذاکرات هیچگونه تغییری در این ارتباط ایجاد نخواهند کرد. 

تیتری که شما قبلا در "آفتاب" زدید با عنوان اینکه «غرب مذاکره می کند اما عقب نشینی نه» را می توانید به حوزه های 2+4 تامین بدهید. یعنی اینکه مذاکره ادامه خواهد یافت .اما به دلیل اینکه از یک سو دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران دارای یک چهار چوب مشخص برای مذاکرات خود نیستند و از سوی دیگر جمهوری اسلامی با فقدان استراتژی در ارتباط با یکی از موضوعات بسیار حساس «امنیت ملی» کشور روبرو است ؛ به همین دلیل امکان تغییر در سیاست های ایران وجود خواهد داشت. 

امکان تغییر در سیاست های ایران وجود خواهد داشت. در واقع به دلیل اینکه آن چهار چوب دیپلمات های ایرانی برای مذاکرات مشخص نیست،ما همیشه بر اساس ابتکارات غربی ها عمل می کنیم. پس مهمترین مشکل دیپلماسی ما فقدان این دو عامل است که باعث شده فضای ایران کاملا مبهم باشد. در واقع ما هم اکنون مانند آلیس در پنج راهی قرار داریم که نمی دانیم از کدام راه حداکثر مطلوبیت های امنیت ملی خودمان را می توانیم تامین بکنیم. 

بلر پس از اتمام مذاکرات ماه «می»  اعلام کرد دنیا نیاز به یک استراتژی متمرکز و منسجم درباره خاورمیانه دارد. او افزود  امنیت جامعه بین الملل را با ایجاد «تغییر در ایران» مرتبط می دانند. تحلیل شما در این مورد اخیر چیست؟ 
در شرایط فعلی دو دیدگاه کاملا متفاوت در برابر همدیگر قرار دارد. عده ای اعتقاد دارند که بحران در خاورمیانه ناشی از فضای امنی است که ایران در آن قرار دارد. 

برخی از استراتژیست های آمریکایی نگاه کاملا معکوسی دارند. آنها می گویند عملیات علیه ایران باید در زمانی انجام بشود که آمریکا در کشورهای خاورمیانه در وضعیت ثبات و تعادل قرار بگیرد. حرفی که بلر زده و همچنین بسیاری از گروههای نومحافظه کار آمریکایی و به علاوه ایهود المرت که بر آن تاکید دارند، این است که بی ثباتی خاورمیانه ناشی از ذات خاورمیانه نخواهد بود. عامل اساسی بی ثباتی کنش های سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. 

بنابراین بر اساس نگرش افراط گرایی غربی، مقابله با «بی ثباتی» نیازمند مقابله «پیش دستانه» با کشوری می باشد که از دیدگاه آنها با عنوان «محور شکنندگی امنیتی» در خاورمیانه محسوب می شود. 

به اعتقاد برخی از کارشناسان تونی بلر خودش متفکر و ریشه نومحافظه کاران در آمریکا محسوب می شود؟و آیا شما سیاست ها اعلامی از سوی بلر را در این راستا می دانید؟
نه چنین ضرورتی وجود ندارد. انگلیسی ها؛ سیاست و رفتار استراتژیک شان همکاری با آمریکا است. در قرن 19 آمریکایی ها در سایه امنیتی انگلستان رفتار استراتژیک داشتند. در شرایط موجود انگلیسی ها پذیرفته اند که رفتار استراتژیک خودشان را تابعی از سیاست های امنیتی آمریکا قرار بدهند. 

یعنی اینکه صرفا بر فرایندها تاثیر گذار خواهند بود. انگلیسی ها هیچگاه بر سیاست های کلان تاثیر گذار نیستند یا نخواهند بود. 

آقای دکتر! از وقت مصاحبه ای که به ما دادید سپاسگزاریم.
من هم ممنونم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین