شاکی به قاضی پرونده گفت: سالهاست نانوایی را اداره میکنم و پنج کارگر دارم. سارق همراه دیگر کارگرانم در نانوایی میخوابید و من هم بابت کارش در نانوایی ماهانه سه میلیون تومان به او پرداخت میکردم. شب گذشته زمانی که همکارانش خواب بودند، چهار عدد گوشی تلفن همراه متعلق به آنها همراه نیم کیلو زعفران و هفت میلیون تومان پول را که داخل گاوصندوق نانوایی بود دزدید و فرار کرد. بعد هم با ارسال پیامهایی در تلگرام تهدیدم کرد اگر از او شکایت کنم، دوباره به مغازهام دستبرد میزند و اینبار بلایی بر سر من و کارگرانم میآورد و جانمان را میگیرد.
همزمان با شکایت این مرد، تحقیقات برای یافتن سارق فراری ادامه داشت تا اینکه شاکی برای یافتن سارق اموالش دست به اقدامی عجیب زد. او تنها عکسی را که از کارگر سارق داشت، از طریق تلگرام برای همه افرادی که مغازههای نانوایی در پردیس، حومه آن و محلههای تهران داشتند، ارسال کرد و به همکاران خود ماجرای سرقت را خبر داد. همچنین از آنها خواست در صورت دیدن متهم فراری با پلیس تماس بگیرند.
مالباخته فکر نمیکرد اقدامش به ثمر بنشیند. چند هفتهای از این کار وی نگذشته بود که روزهای پایانی هفته گذشته مردی نانوا در حوالی میدان ونک با شاکی پرونده تماس گرفت و اعلام کرد نمیدانسته که این جوان سارق است و امروز که این عکس به دستش رسیده تازه متوجه شده مردی که یک هفته است در نانواییاش کار میکند، سارق فراری است.
مالباخته به محض شنیدن گفتههای این نانوا با پلیس تهران تماس گرفت و برای دستگیری سارق کمک خواست. ماموران با هماهنگی قضایی به نانوایی موردنظر اعزام شده و سارق را پیش از اینکه بتواند فرصتی برای فرا ر پیدا کند، شناسایی و بازداشت کردند.
متهم 20 ساله برای ادامه تحقیقات به شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی میکنم. چهار سال است در نانواییها کار میکنم. در مغازه شاکی نیز مدتی بود کار میکردم. او در قبال کارم ماهانه سهمیلیون تومان، جای خواب و غذا به من میداد. یک روز با دیدن پولهایی که او در گاوصندوق گذاشت وسوسه شدم و شبانه به آنجا دستبرد زدم. هفت میلیون تومان پول، نیم کیلو زعفران و چهار گوشی تلفن همراه همکارانم را دزدیدم. گوشیها را امانت دادم به دوستانم و با بخشی از پولهای سرقتی یک دستگاه موتورسیکلت خریدم. زعفران هنوز در خانه دوستم است و میخواستم آن را بفروشم که نشد.
با توجه به اینکه متهم در شهر پردیس سرقت کرده بود پرونده برای ادامه رسیدگی به دادسرای آنجا ارسال شد.
پس این همه درسی که من خوندم به چه دردی خورد خدا