آفتابنیوز : سرویس سیاسی:نیکنام ببری*-تنازعات قومی و قبیله ای در منطقه و رقابت قدرت های بزرگ، مانع از پیدایی یک نظم پایدار امنیتی شده است. از منظری باید گفت که فضای زیستی خاورمیانه با شکل گیری بحران تلاقی یافته و انگار این بحران های متعدد سیاسی و امنیتی هستند که به منطقه حیات و روح می بخشد و نوع معادله قدرت در خاورمیانه را که بر پایه فرد محوری و خودکامگی است؛ قوام می دهد. از این منظر فقدان بحران، قدرت های حاکم را با خلا هویتی و مشروعیتی مواجه می سازد و رهبران با هدف تداوم بقای سیاسی شان دائم در حال بحران سازی در منطقه هستند.
بدین رو همیشه و در همه حال باید تهدیدی جدی در منطقه وجود داشته باشد. این تهدید یک زمانی می تواند القاعده، داعش باشد و قدرت ها را بر سر چگونگی تعامل و مبارزه با این گروهها به چالش و رقابت بکشاند. حال با تضعیف حیات سیاسی داعش در منطقه، بحث خودمختاری کامل کردها، به موضوع بحث و مناقشه میان کشورهای منطقه تبدیل شده است. ازاین رو در شرایطی که جامعه و دولت عراق هنوز از تهدید داعش به صورت کامل در امان نیافته اند؛ ندای استقلال طلبی کردها، عراق و به طور کلی قدرت های منطقه ای را دل نگران از تاثیرات نامطلوب حرکت کرد ها بر امنیت منطقه کرده است.
کردهای اقلیم در شرایطی در تلاش برای برافراشتن پرچم استقلال طلبی هستند که عراق بیش از هر زمان دیگری به ثبات، آرامش و وحدت نیاز دارد. چهار سال مبارزه فرسایشی دولت عراق با جنگ سالاران داعش، امان عراقی ها را بریده و دولت مرکزی را در ابعاد متنوع اقتصادی، سیاسی ، نظامی بی رمق کرده است. با عطف به این امر، برگزاری رفراندوم استقلال در اقلیم می تواند التهابی دوباره به جامعه چند پاره عراق بدهد و چه بسا ساختار ژئوپلیتیک منطقه را با توجه به تکثر جمعیت کردها در منطقه دگرگون سازد.
بنا به گزارشها حدود 29 میلیون کرد در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه زندگی می کنند. گفته می شود با توجه به نارضایتی کردها در منطقه از وضعیت سیاسی و اجتماعی شان، بزرگترین تهدید سرزمینی خاورمیانه در شرایط کنونی از ناحیه کردهای استقلال طلب است. در این بین فروپاشی دولت ها در عراق و سوریه، این فرصت را در اختیار گروههای کرد قرار داده که در جهت بازیابی هویت مستقل شان حرکت نمایند.
از این رو بی جهت نیست که تهدید اصلی منطقه نه از ناحیه جنگ بین دولت ها بلکه از سوی گروههای مسلح غیر دولتی است.در حال حاضر دو گروه عمده مسلح در خاورمیانه که در تلاش برای تغییر نظم امنیتی خاورمیانه هستند؛ یکی سلفی های جهادی همچون داعش، القاعده، النصره و شاخه های تروریستی وابسته به این گروههاست در سوی دیگر جنبش کردها در عراق، سوریه و ترکیه است. ترکیب این دو امر، اینده خاورمیانه را هاله ای از ابهام مواجه ساخته است.
از این رو منطقه با نوعی رنسانس کردی روبرو شده است. هر سه گروه کرد در عراق، سوریه و ترکیه در پی احیای هویت و جایگاه سیاسی شان در منطقه هستند. کردهای عراق امیدوارند که در فضای پسا داعش عراق، به ارزوی دیرینه خود که همانا دستیابی به استقلال کامل سیاسی است؛ دست یابند. در ترکیه نیز پس از متارکه صلح میان دولت آنکارا با گروههای مبارزه جوی،پ.ک.ک، حزب کارگران کرد در تلاش برای مبارزه با انکارا با هدف دستیابی به حقوق سیاسی و اجتماعی شان می باشند.
در سوریه حزب اتحاد دموکراتیک بعد از عقب نشینی ارتش سوریه در سال 2012 حاکم بر امورات سیاسی و اقتصادی منطقه خود شدند. واحد های خلق دموکراتیک سوریه با مقاومت در برابر عناصر داعش، توانستند ضمن نشان دادن روحیه مقاومت جویانه شان نزد افکار عمومی جهانی، جای پای خود را در مناطق تحت قلمرو شان تثبیت نمایند. با این حال باید گفت که کردهای سوریه با توجه به جمعیت اندک شان و فقدان تجربه سیاسی، قادر به بقای خود در فضای سوریه بدون حمایت غربیها نیستند. البته باید اشاره کرد که قرار دادن گروههای کردی در کنار سلفی های جهادی به مفهوم یکی دانستن این دو گروهها نیست بلکه از منظر تلاش هر دو برای تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه است.
1))
واضح است که در بین سه گروه بزرگ کردی در منطقه، این کردهای عراق است که از وضعیت سیاسی ، امنیتی و نظامی مساعدی جهت بقای سیاسی خودشان در فضای جعرافیایی عراق برخوردارند. کردهای عراق با پشت سر گذارندن تجربه های مختلف جنگ، صلح و آشتی با دولت مرکزی عراق، از شرایط مساعدتری نسبت به همتایان خودشان در سوریه و ترکیه جهت تشکیل دولت مستقل برخوردار هستند. به نظر می رسد تنها گره پیش روی کردهای عراق جهت به تحقق نشاندن رویایشان، مسئله مهم شناسایی بین المللی است. گفتنی است که با وجود حمایت های قاطع نظامی و لجستیکی دولت های غربی از کردهای عراق؛ قدرت های بزرگ غربی و منطقه به هیچ وجه حاضر به رسمیت شناختن دولتی در درون جعرافیای عراق نیستند.
از دید غربی ها، تشکیل دولت مستقل کردها، ضمن بر هم ریختن نظم داخلی عراق؛ الگویی برای سایر گروههای تجزبه طلب در خاورمیانه می شود. این امر در صورت وقوع، وضعیت سیال امنیتی خاورمیانه را به مراتب وخیم تر از گذشته می نماید. از این رو بی جهت نبود که جیمز ماتیس وزیر دفاع طی ماموریتی ویژه از سوی ترامپ به اربیل سفر و با مسعود بارزانی رئیس اقلیم در رابطه با به تعویق افتادن طرح همه پرسی استقلال کردستان عراق با توجه به ضرورت اجماع در مبارزه با داعش سخن گفت.
سران کاخ سفید هم اکنون اولویت برنامه های خاورمیانه ای شان را بر روی پاکسازی داعش از دو منطقه بحرانی سوریه و عراق گذاشته اند و از همین در تلاش اند از هر گونه طرح ها و اقداماتی که منجر به خلل در این روند سرنوشت ساز شود؛ممانعت به عمل بیاورند. از جمله این امر بحث استقلال کردستان است که به دو شکل می تواند مانع از مبارزه موثر ائتلاف و نیروهای عراقی در پروژه مبارزه با داعش شود. نخست اینکه میزان اهتمام و تمرکز دولت عراق و اتئلاف ضد داعش را از مبارزه با داعش به سمت چالش تجزیه وحدت ملی این بار از سوی کردها منحرف می سازد. تاثیر بعدی این امر در پراکندگی نیروهای درگیر در مبارزه با داعش می باشد. از این رو در کنار افزایش واگرایی میان نیروهای کرد و دولت مرکزی عراق، دور از انتظار نیست که قدرت هایی همچون ترکیه بار دیگر به کنترل و توقف دشمن قریب الوقوع شان یعنی کردها بروند.
برای آنکارا داعش تهدیدی به مراتب خفیف تر از کردهای استقلال طلب در گوشه و کنار ترکیه است. تجربه تحولات سالهای اخیر هم صحت این قضیه را به اثبات رسانده که مردان سیاسی عدالت و توسعه بیش از آنکه دل نگران تهدید داعش باشند؛ از جانب کردها احساس تهدید می کنند. در همین راستا مولود چاووش اوغلو در دیدار با همتای عراقی اش در بغداد و اربیل خواستار لغو برگزاری همه پرسی از سوی رهبران اقلیم کرد شد. از دید رئیس دستگاه دیپلماسی ترکیه، رفراندوم استقلال کردستان یک اشتباهی بزرگ در نقشه سیاسی منطقه است. در برابر رهبران کردها ضمن رد تقاضای غربی ها و آنکارا اعلام کردند که زمان بسیار طولانی برای رسیدن به چنین روزی صبر کرده اند.
سعید احمد پایر سحنگوی حزب اتحادیه میهنی کردستان در گفت و گو با شبکه الجزیره از انتظار طولانی ملت کرد سخن راند که در حدود صد سال اخیر فرصت و زمان مناسب برای تحقق این امال دیرینه شان پیدا نکرده بودند. از همین رو امروز قدرت و اعتماد به نفس جای ترس و غلبه را در میان کردهای عراق گرفته است و زمان همه پرسی در موعد مقرر(25 سپتامبر) برگزار خواهد شد. نوع اظهارات و کنش سیاسی رهبران کرد نشان می دهد که برای برگزاری همه پرسی استقلال بسیار مصر هستند. جهت تبیین این امر نخست نیازمند شناخت دایره ذهنی رهبران کرد و در مرحله بعد جعرافیای سیاسی کردها در منطقه هستیم که اینها همگی نشان از خطرات احتمالی برای منطقه دارد.
گفتنی است که کردهای اقلیم همواره از وضعیت تقسیم بندی جعرافیایی منطقه خاورمیانه بشدت ناراضی بوده و همواره در مناسبت های مختلف، نارضایتی خود را از این امر ابزار داشته اند. از این رو مسئله استقلال کردها به پیشینه ای به درازای تاریخ دارد و حداقل در طی یک صد سال اخیر همواره نقل محافل بین المللی و منطقه ای بوده است. معاهده سور که طبق توافق دو قدرت فرانسه و انگلیس باید زمینه ساز تشکیل کشور کردستان می شد در عمل به پراگندگی کردها در منطقه انجامید.
ادامه تحولات و قدرت گیری آتاتورک در ترکیه و از طرف دیگر تغییر رویه دو قدرت بزرگ فرانسه و انگلیس مبنی بر تقویت بذر تفرقه و اختلافات قومی به منظور تداوم سلطه و نفوذ سیاسی شان، مانع از تحقق رویای کردها شد و به عنوان بزرگترین ملت بی دولت در جهان لقب گرفتند.
عدم تشکیل دولت مستقل کردستان، نخبگان ملی گرای کرد را آزرده خاطر کرده و همواره مترصد فرصت برای رسیدن به دولت مستقل شدند. از همین رو امروز رهبران کنونی اقلیم بر این باورند که با پشت سر گذراندن بیش از دو دهه تجربه خودمختاری و استقلال نسبی از آمادگی و ظرفیت روانی لازم برای تحقق آمال دیرینه شان برخوردار هستند. این شرایط هم به لحاظ جمعیتی و هم نظامی و اقتصادی مساعد می باشد. منطقه اقلیم کردستان با دارا بودن بیش از پنج میلیون جمعیت و با منابع سرشار نفت، پیشرفته ترین و پر رفاه ترین منطقه عراق می باشد.
(2) در بعد نظامی، نیروهای پیشمرگه بعد از دهه ها سال تجربه جنگ و دفاع در برابر تهاجمات متعدد داخلی، از آمادگی رزمی و نظامی بسیار مطمئنی برخوردار شده اند. این امر به عیان ترین شکل ممکن در جریان پیشروی جنگ سالاران داعش در شهرهای شمالی عراق مشاهده شد. در شرایطی که نیروهای دولت مرکزی عراق با ترک سنگرها، شهرهایی همچون موصل، الرمادی و تکریت را دو دستی تقدیم داعش کردند؛ پیشمرگ های کردستان با ایستادگی در برابر تهاجمات کوبنده داعش، مانع از پیشروی این گروه به داخل جعرافیای حساس اقلیم شدند.
در کنار توانمندی نظامی کردهای عراق باید به درامدهای سرشار نفتی این منطقه نیز اشاره کرد. بنا به گزارشها حدود 600 هزار بشکه در روز از سوی اقلیم روانه بازارهای جهانی نفت می شود. در بعد سیاسی نیز امروز میان همه گروههای سیاسی و استخوان دار کردهای عراق بر سر برگزای رفراندوم اتحاد نظر وجود دارد.بنا به آخرین گزارشها گروههای عمده سیاسی همچون حزب دموکراتیک کردستان، اتحادیه میهنی کردستان، جنبش گوران همگی یکصدا از استقلال و خودمختاری کامل اقلیم کردستان حمایت می کنند.
شاید آخرین و در عین حال موثرترین دلیلی که در برگزاری رفراندوم استقلال منطقه کردستان عراق دخیل است، ضعف پایدار دولت مرکزی عراق(بغداد) است. در حال حاضر بغداد توانایی نظامی و حتی دیپلماتیک جهت لغو برگزاری همه پرسی استقلال کردها را ندارد. تجربه های تاریخی نشانگر این امر است که فقدان اقتدار واحده مرکزی منجر به استقلال خواهی در گوشه و کنار کشور شده است. این امر امروز در عراق در حال وقوع است. بی گمان در صورت وقوع هر گونه رویارویی نظامی میان بغداد و اربیل، این کردهای رزم دیده هستند که می توانند در برابر ارتش عراق مقاومت نموده و آنها را به آن سوی مرزهای خودبفرستند. ارتش عراق در یکی از ضعیف ترین دوران تاریخی خود قرار داد. فساد فراگیر، فقدان تجهیزات و نیروی انسانی همگی به صورت عاملی بازدارنده در برابر کردهای اقلیم در آمده است.
(3) بدین رو شاید مسیر برای برگزاری رفراندوم استقلال در اقلیم کردستان هموار باشد و جامعه و دولت عراق این بار باید خودشان را با واقعیت جدید سیاسی در درون جعرافیای خود وفق دهند.اما عکس العمل کشورهای قدرتمند منطقه و جهان در مورد تمامیت ارضی عراق این پروسه را بین رویا و واقعیت معلق کرده و این امر چه بسا می تواند باعث پیدایی موج جدیدی از تنش و بی ثباتی در درون عراق گردد.
دانشجوی دکتری روابط بین الملل *