آفتابنیوز : آرمین 25 دقیقه فرصت یافت تا از تز دکترای خود دفاع کند و در نهایت نیز وی با نمره 28/19 توانست از اساتید نمره قبولی بگیرد.
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب در حالی که در فرصت کوتاه اختصاص یافته 25 دقیقه ای تنها توانست سر فصل هایی از آنچه را انجام داده بود برای حاضران بگوید در ابتدا ضمن تشکر از اساتید گفت:« جنبش بیداری مسلمانان مقارن با نهضت بازگشت به قرآن و تحول شگرف در عرصه تفسیر و فهم قرآن است و قرن های 14-10 دوره پیدایش روش های تفسیری نوین در تفسیر قرآن است.
آرمین در ادامه به بحث در مورد مفهوم آزادی پرداخت و گفت: معنای لغوی آزادی، خلاف بندگی و عبودیت و اسارت و اجبار است.» وی با بیان اینکه آزادی در دوره جدید را دنبال می کنیم، افزود:« آنچه مورد نظر ماست آزادی به مفهوم جامعه شناختی است.»
دکتر آرمین در ادامه به آزادی از دیدگاه فارابی در مدینه الجماعیه یا مدینه الاحرار پرداخت و گفت:« از دیدگاه فارابی همه آحاد جامعه با هم برابرند، هیچکس بر دیگری سیادت و حاکمیت ندارد و حکومت و ریاست در این جامعه مبتنی بر عهدی است که میان مردم و حاکم منتخب بسته شده است.»
وی همچنین نگاه به بحث فوق را بدون توجه به بحث حقوق و تقسیم بندی حقوق نادرست دانست و حقوق را نیز به دو دسته حقوق داخلی و بین المللی و حقوق خصوصی و حقوق عمومی تقسیم بندی کرد.
آرمین در تز دکترای خود از کتب مفسران مشهوری چون شیخ محمد عبده از مصر دروزه از فلسطین، سید محمد حسین فضل الله از لبنان و علامه طباطبایی و آیت الله طالقانی و . . . . استفاده کرده است.
آرمین با اشاره به آزادی در اندیشه گذشتگان از جمله تفسیر مجمع البیان طبرسی و کشاف زمخشری افزود:« واژه های حر و حریت در تفاسیر عموما در معنای فقهی و حقوقی شایع آن یعنی ضدبرده و بردگی به کار رفته است.»
وی در ادامه با اشاره به جریان احیای اندیشه دینی به بررسی جریان اصلاحی اعتدالی دینی و جریان بنیادگرا پرداخت و گفت:« مشخصه جریان اصلاحی رویکرد تفکیکی به غرب بدین معنا که تمدن غرب را از وجه سیاسی و استعماری آن منفک می کند، می باشد.
آرمین عوامل ایجاد جریان بنیادگرا را ناشی از آشکار شدن آثار شوم استعمار غرب، تخریب بنیان های فرهنگی بومی ودر نتیجه بحران هویت و نیز غارت منابع و ثروت ملی جوامع تحت سلطه دانست.
البته برخلاف باور بسیاری جریان اصلاحی و جریان بنیادگرا دارای مشترکاتی هم هستند که از نگاه آرمین به ترتیب عبارتند از:
1- هر دو جریان به مرجعیت دین در جامعه و حضور دین در اجتماع و سیاست، معتقدند.
2- هر دو جریان به برپایی حکومت دینی معتقدند.
3- هر دو جریان قرآن را راهنما می دانند و . . .
آرمین البته به تفاوت های جریان اصلاحی و جریان بنیادگرا نیز اشاره کرد که از نگاه وی برخی از آنها عبارتند از:
1- نگاه جریان بنیادگرا به دین حداکثری است در حالی که جریان اصلاحی به دین رویکردی واقع بینانه دارد.
2- نگاه جریان بنیادگرا ایدئولوژیک است در حالی که جریان اصلاحی به مدارای بیشتر معتقد است.
3- جریان بنیادگرا حاکمیت غیر الهی را طاغوت و غاصب و نابودی آنها را رسالت انبیا می داند در حالی که جریان اصلاحی حق حاکمیت جوامع و ملل دیگر را به رسمیت می شناسد.
4- جریان بنیادگرا به تشکیلات حزبی بی تفاوت است و دموکراسی را یکی از مظاهر کفر می داند در حالی که جریان اصلاحی در پی وجوهی از دموکراسی و آزادی به مفهوم جدید با موازین اسلامی است.
آرمین البته تاکید کرد:« هر دو جریان بنیادگرا و اصلاحی با استبداد مخالفند ولی هر کدام تعریف خاص خود را از استبداد دارند.»
به باور آرمین،«جریان بنیادگرا عدم مشورت به هنگام ضرورت را استبداد می داند در حالی که جریان اصلاحی، استبداد را به معنای نظام و سیستم حکومتی فرد محور در قبال نظام حکومت دموکراتیک به کار برده اند».
آرمین در ادامه یکی از تفاوت های مفسران جریان اصلاحی و جریان بنیادگرا گفت:« مفسران جریان اصلاحی عموما با یک زبان اروپایی آشنا بودند و از آثار متفکران غربی شناخت نسبتا بلاواسطه ای داشتند در حالی که مفسران بنیادگرا فاقد چنین ویژگی بودند.»
وی در پایان مفسرانی چون عبده، طنطاوی جوهری، دروزه، محمد طاهر بن عاشور را جزو مفسران معاصر جریان اصلاح گرا دانست و مفسرانی چون سید قطب، آیت الله طالقانی، آیت الله طباطبایی و سید حسین فضل الله را جزو مفسران جریان بنیادگرا عنوان کرد.