اعضای این باند در حالی که سوار بر خودروهای گرانقیمت بودند بر سر راه طعمههای خود در محلات کم رفت و آمد شهرها کمین کرده ودرفرصتی مناسب نقشه هایشان را اجرا میکردند.
یک زن سالخورده که در خیابان کوی کارمندان شهرستان ساری - مرکز استان مازندران- در دام اعضای این گروه افتاده و دستبند گرانقیمتش به سرقت رفته بود، درمراجعه به مأموران آگاهی گفت: نزدیک ظهر بود که برای انجام کاری از خانه خارج شدم. در راه بازگشت یک خودرو سواری گرانقیمت که دو سرنشین جوان داشت مقابلم ایستاد.
مردی که کنار راننده نشسته بود خیلی با احترام مرا مخاطب قرار داد و ادعا کرد فرد خیری است و میخواهد مقداری البسه و پوشاک و پول نقد را به افراد نیازمند اهدا کند. ولی چون نمیخواهد کسی از هویتش با خبر شود از من خواست تا این بستهها را به افرادی نیازمندی که در محل زندگیمان میشناسم بدهم. من هم بهخاطر رضای خدا قبول کردم.
او بستهای را که در پلاستیک مشکی رنگ بود به من نشان داد. داخل بسته مقداری لباس بود و کنارش هم چند بسته اسکناس 10 هزار تومانی قرار داشت. خواستم بسته را بگیرم که او دستبند طلای مرا دید. بعد هم گفت از دستبندم خوشش آمده و میخواهد برای مادرش هدیهای مثل آن بخرد. به همین خاطر ازمن خواست تا دستبندم را به او نشان دهم. من هم به سادگی قبول کردم.او دستبند را دید و با ادعای اینکه عجله دارد و نمیخواهد کسی او را در محله ببیند در مقابل دیدگان من آن را داخل بسته پلاستیک مشکی رنگ انداخت و خداحافظی کرد وهمراه دوستش رفتند. من که اطمینان داشتم دستبند طلایم داخل بسته گذاشته شده است، به خانه رفتم. اما وقتی آن را باز کردم در کمال تعجب متوجه شدم داخل بسته مقداری لباس کهنه قرار دارد. بستههای اسکناس هم قلابی بود. هر چقدرهم دنبال دستبندم گشتم اثری از آن نیافتم.
نخستین سر نخ
با توجه به اطلاعاتی که این زن درباره مشخصات ظاهری خودرو و سرنشینان آن در
اختیار پلیس قرارداده بود آنان تجسسهای گستردهای را برای ردیابی دزدان
آغاز کردند.
در حالی که چند روزی از این ماجرا میگذشت خودروی مورد نظر با همان
سرنشینان در جادهای بین محمود آباد و آمل از سوی مأموران شناسایی و تحت
تعقیب قرار گرفت. در حالی که تعقیب سایه به سایه و نامحسوس متهمان از سوی
پلیس آغاز شده بود، در ابتدای ورودی جاده هراز، متهمان متوجه حضور مأموران
شده و تلاش کردند با افزودن بر سرعت خود از دست پلیس بگریزند. در همین
هنگام مأموران با دستور ایست از سرنشینان خودروی «هیوندای سوناتا» خواستند
تا توقف کنند. اما آنان بیتوجه به فرار خود
ادامه دادند تا اینکه کارآگاهان پلیس مجبور به تیراندازی شده و لاستیک
خودرو را هدف قراردادند. بدینترتیب دزدان درعملیاتی ضربتی و قبل از فرار
دستگیر شدند.
بازداشت دو همدست تبهکاران
با دستگیری دزدان بازجویی از آنها در دستور کار مأموران قرار گرفت و مشخص
شد دو مرد دیگر نیز همدست شان هستند. با توجه به نشانیهایی که از مخفیگاه
دو دزد دیگر
به دست آمده بود آنها نیز در اقدامی غافلگیرانه ردیابی و بازداشت شدند.در
ادامه تحقیقات از متهمان مشخص شد این افراد با هدایت مرد جوانی به نام
علی که به «علی شله» شهرت دارد نقشه سرقت هایشان را طراحی و اجرا میکردند.
در جریان همین بررسیها بود که مأموران دریافتند اعضای باند در بیش از 10
استان از جمله خراسان، گیلان، آذربایجان، تهران، مازندران، البرزو...
باهمین شیوه دست به دزدی زدهاند.