آفتابنیوز : اسراییل همچنین تنها کشوری است که صریحاازحمله به ایران سخن می گوید.نویسنده مقاله که دو کتاب در مورد ایران به چاپ رسانده است به اهداف هسته ای ایران اشاره کرده ولی هیچ ذکری از تاسیسات هسته ای اسراییل نکرده و رقابت هسته ای ایران را فقط در برابر هند و پاکستان بر شمرده است.
با در نظر گرفتن این واقعیت که اسراییل کشوری است که مفهوم ابهام هسته ای را ابداع کرد و برای جهان به میراث گذاشت، بسیار کنایه آمیز است که مواضع اسراییل در مورد برنامه هستهای ایران بر این فرض نهاده میشوند که اهداف تکنولوژیک و طولانی مدت ایران ثابت، معین و تعریف شده است.
از سال ها پيش مفسرین سیاسی اسراییل مکررا ً به نقل " ارزیابی های رسمی " پرداختهاند که صحه بر این ادعا می گذارند که برنامه هسته ای ایران فقط چند ماهی از " نقطه غیر قابل بازگشت " فاصله دارد.
به گفته اسراییل، ایران فقط یک هدف مشخص استراتژیک دارد، همان که تمامی تصمیم گیرندگان ایرانی نیز با آن موافقند: دستیابی به " بمب " و ساختن زرادخانه ای که ظرف چند سال ایران را به قدرت هسته ای همانند هند و پاکستان مبدل خواهد کرد.
طبق نگرش اسراییلی ها، در منحنی رشد هسته ای ایران مرحله ای خاص از نظر تکنولوژیک وجود دارد و آن " نقطه غیر قابل بازگشت " است که از آن به بعد دستيابی ایران به سلاح های هسته ای بایستی مسلم تلقی شود. از نظر کارشناسان اسرائيلی ً این نقطه آن زمانی است که برنامه غنی سازی اورانیوم ایران میزان قابل توجهی اورانیوم بسیار غنی شده را، که برای یک یا چند بمب کافی باشد، تولید می کند.
طبق ارزیابی عمومی اسراییل، فاصله ایران تا این نقطه بیش از یک سال نيست و در آن زمان تلاشهای بین المللی برای ممانعت ایران از ساخت بمب با شکست روبرو شده اند.
در مقابل اين ادعا ها مقامات ايرانی به عنوان يک گرایش محتومی فقط یک خواست ملی دارند و آن پيش برد برنامه های هسته ای و فضایی است که تابع یک اصل کلی و هماهنگ شده است. این اصل نیز به جدول زمان بندی چند سالۀ استراتژیک-تکنولوژیک موکول می شود.
اما اسراییلی ها می گویند پس از این که ایران بطور پنهانی از نقطه بی بازگشت عبور کند و مقادیر قابل توجهی اورانیوم غنی شده به دست آورد به دنبال یافتن توجیهی برای رها شدن از قید تعهداتش به اروپاییان خواهد بود.
ممکن است ایران همچنان استدلال بیاورد که معاهدۀ منع گسترش سلاحهای اتمی حق دستیابی به تمامی اجزای مورد نیاز یک چرخۀ کامل سوخت هسته ای شامل اورانیوم غنی شده را اعطا می کند. در این مرحله اگر بحث در خصوص پروندۀ ایران به شورای امنیت سازمان ملل کشیده شود، ایران پا جای پای کره شمالی خواهد گذاشت و طبق ماده ۱۰ معاهدۀ منع گسترش سلاحهای اتمی این پیمان را به صورت یک جانبه ترک خواهد گفت. بعض ناظران می گويند
در چنان شرایطی، خاور میانه هسته ای خواهد شد و اسرائیل مجبور خواهد بود به شیوۀ متناسبی پاسخگو دهد.
چنین سناريوئی غیر ممکن نيست اما با این وجود، دیدگاه جبرگرایانه و گفتگو بر مبنای نقطه غیر قابل بازگشت تکنولوژیک بسیار گمراه کننده می نمايد. این ديدگاه از نظريه تحریف شده در خصوص پویایی برنامه ملی توسعۀ هسته ای، فرآیندی که در آغاز مبهم، نامشخص و بسیار دفاعی جلوه می کند، ناشی می شود. اگرچه کارشناسان تردید ندارند که هدف ایران تولید توان هسته ای با قابلیتهای نظامی است اما در این مرحله کسی نمی تواند پیش بینی کند که چگونه و تا چه اندازه ایران قادر خواهد بود به اهداف هسته ای خود تحقق بخشد.
سئوال های ديگر اين است آیا ایران قادر خواهد بود مواد لازم برای سوخت هسته ای تولید کند؟ آیا ایران برآن خواهد شد تعهدات خود به اروپاییان نقض کند؟ تا چه اندازه ایران در خصوص تهدید از سرگیری غنی سازی بلوف می زند؟ تحت چه شرایط سیاسی ممکن است ایران اعلام کند که دیگر به معاهدۀ منع گسترش سلاحهای اتمی پایبند نمی ماند و حتی آزمایش هسته ای را نیز آغاز خواهد کرد؟ هیچکس شاید حتی رؤسای برنامه هسته ای ایران نیز پاسخهای مشخصی به این سؤالات ندارد. از یکسو، این پاسخها به عزم جامعۀ بین الملل در مبارزه با ایران هسته ای و از سوی دیگر، به نتایج بحثهای داخلی خود ایران بستگی دارد. بحث در این خصوص که با توجه به احتمال تحریم ایران یا حتی حمله نظامی علیه این کشور چقدر ارزش دارد که ایران تسلیحات هسته ای خود را گسترش دهد.
بحث داغی در خصوص اهداف مسلم توسعه هسته ای در ایران جریان دارد. عده ای معتقدند که ایران با ترک معاهدۀ منع گسترش سلاحهای اتمی، اجرای آزمایشات هسته ای و توسعه زرادخانۀ باز هسته ای راه کره شمالی را دنبال خواهد کرد. عده ای علاقه مندند که ایران ابهام هسته ای اسراییل را دنبال کند و عده ای دیگر از انتخاب هسته ای و انتخاب غنی سازی اورانیوم، البته نه لزوما ً غنی سازی صرف، حمایت می کنند. تفاوت های اساسی استراتژیک میان این سه گزینه وجوددارد.
درست همانگونه که هنوز عزم نیروهای بین المللی برای مخالفت با هسته ای شدن ایران امتحان نهایی خود را پس نداده است، عزم ایران نیز برای دستیابی به توان هسته ای در بوتۀ آزمایش قرار دارد. نهایتا ً، تصمیم گیری ایران برای دستیابی به توان هسته ای جنبۀ سیاسی و نه تکنولوژیکی خواهد داشت و مبارزه با ایران هسته ای از طریق جنگ جاری فرسایشی و نه جنگ قطعی صورت خواهد گرفت.
از هم اکنون، باردیگر مذاکرات با هیئت سه نفرۀ اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان، دچار بحران شده اند. اما مدت زمان مدیدی می طلبد شاید سالها تا ما دریابیم که چگونه این تنش پایان می پذیرد. حتی اگر در پایان این تنش ایران صاحب سطح معینی از توان غنی سازی شود، روشن نخواهد بود که این کشور چگونه و آیا قابلیت ساخت مواد شکاف پذیر را به قابلیت هسته ای آن هم نظامی تبدیل می کند.
جان کلام این که فقط یک نظام قوی منع گسترش اتمی می تواند ضمانت دهد که ایران امکان توسعه بمب اتمی را محقق نسازد. مشکل اینجاست که بیش از گذشته نظام منع گسترش اتمی ضعیف، از هم گسسته و بدون رهبر می باشد.