آفتابنیوز : در این چند روز ، از زمان اعلام خبر زلزله. زلزله ای که ابتدا همه فکر می کردیم ، اصل تخریبش احتمالا خارج از مرزهای ایران بوده است و کمتر شاید گمان می بردیم ، مرزنشینان عزیزمان ، اینچنین در سوگ نشسته باشند ، تا همین امروز که حدود یک هفته ای از آن لرزه وحشتناک می گذرد ، تقریبا همه حواس مردم ایران معطوف قصر شیرین بوده ، سرپل ذهاب ، ازگله ، ثلاث باباجانی و روستاهایش ، حالا نام های عزیز همه ایرانیانند. غم رفتن فاطیمای کوچک ، شادی از سالم ماندن رفقایش که می خندند و تشکر می کنند از بچه های امدادگر. آنجا که می گویند این سربازان ارتش به دادمان رسیدند ، قند در دل مان آب می کند و درود می فرستیم به این سربازان غیورمان.
هر بار تصویر امدادگر زحمتکش هلال احمری را می بینیم که چه پدرانه سگش را گذاشته تا دخترک نازش کند و از یاد ببرد عم تلخی که بر او و خانواده ا گذشته را ، از خود بی خود می شویم. با عکس معروف زنی که فرزندش را در دست گرفته و ناله می کند ، همه با هم شیون سر می دهیم و برای تولد «آوای » زیبا ، باز ایمان می آوریم که امید هست.
زلزله البته زوایای دیگری هم داشت. جایی که باز دیدیم هنوز قدرت ستاره ها می تواند همدلی و هم افزایی بیافریند. راستش خود من یکی از آنهایی هستم که اعتقاد دارم این روند هر کس شماره حسابی بدهد و کمکی جمع کند درست نیست و شاید باید در کنار نهاد های مسئولی مثل کمیته امداد ، در نهایت چند سازمان مردم نهاد ، مثل جامعه های خیرین امام علی (ع) که همه به صدق کردارشان ایمان داریم پیش می افتادند و این قدرت سلبریتی ها در نفوذ اجتماعی از پی آنها بسیج می شد. حالا شاید رخداد این زلزله بهانه ای شود برای بازتعریف خیلی از چراهای امروزی برای مسئولین. اینکه رئیس جمهور می گوید تجربه نشان داده بهتر است مردم خودشان خانه های شان را بسازند ، ناظر بر تخریب همه آن مسکن هایی است که قرار بود به مهر سرپناه این مردم داغدیده شود! شاید به همین دلیل و دلیل هایی از این دست است که این بار مردم ترجیح داده اند از پی علی دایی و علی دایی ها به کمک مردم داغدیده کرانشاهی بشتابند.
برای همین است که وقتی علی دایی دو شماره حساب اعلام می کند ، سیل کمک ها جاری می شود. دایی یک خصلت بزرگ دارد. این که پشتکارش ستودنی ست. کار را تا تهش انجام می دهد. دلسرد نمی شود. برای همین است که خودش وقتی می پذیرد پیش بیفتد ، مرد با آن ذهنیت ، از پی اش می دوند. بی شک این چندین میلیارد تومانی که به او کمک شده ، به درستی به دست آنهایی که باید می رسد .
دایی و همان یک فریمی که کنار کودکان ایستاده و لبخندی از ته دل را بر گونه های شان نشانده بی شک به تمام این سرمایه ای که برای شان جمع کرده ، می ارزید. او رفته بود و این بار به این مردم داغدیده «سر زده بوده» وای که چه دلتنگ این سرزدن هایش بودیم. پسر با استعداد شریف که عادت کرده بودیم یک عمر به سرزدن هایش ، این بار هم چه همدلانه سر زده است.
ویدئوهایی که در این مدت منتشر کرده را ببینید ، او می گوید حالا که می رود ، قصد دارد کمک های مردم را به روستاهایی ببرد که کمتر به آنها کمک رسیده است. روستاهای بالا دستی در آن پیچ و خم ها . دایی خوب می داند ، آن بالادست ها اگر حتی باشند افرادی که کوچ داده شده اند به جرمی و گناهی هم باز حق حیات دارند و او مسئول است به عنوان یک فعال اجتماعی.
او بی شک داعیه تختی شدن ندارد و. قطعا کم رفتارهایی نداشته که باعث دلخوری عمومی هم شده باشد اما این بار چه خوب دلها را به هم پیوند زده است. رفته است و به هموطنانش سر زده است. همه اعتباری را که به حرمت پیراهن ملی کسب کرده ، پیش انداخته و خواسته به مردمش خدمت کند. باید قدردانش باشیم و امید داشته باشیم این جنبش با محوریت سرمایه ای ملی چون او ، باز و باز تکرار شود.
منبع: خبر انلاین