آفتابنیوز : اوایل سال1392 بود که زن جوانی به اداره پلیس رفت و از مردی جوان به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: بامداد 9دی ماه سال قبل برادرم با خودروی بی.ام.ویاش با راننده خودرویی بنزی به خاطر آینه به آینه شدن درگیر میشوند. در آن درگیری برادرم راننده بنز را که پسر 31سالهای بود با خودرو زیر میگیرد و از محل فرار میکند. پسر زخمی به بیمارستان منتقل میشود، اما در نهایت به خاطر جراحات شدید فوت میکند. پس از این حادثه برادرم به جرم قتل عمد راهی زندان شد و من هم برای کمک به او به هر دری زدم تا اینکه مدتی قبل با پسری به نام امید در اینستاگرام آشنا شدم. چند روزی از آشنایی ما نگذشته بود که موضوع حادثه برادرم را برای او توضیح دادم. امید ادعا کرد دوستان زیادی در دادگاه و دادسراها دارد به راحتی میتواند زمینه آزادی برادرم را از زندان فراهم کند. چند روزی گذشت و امید هر روز به من وعده و وعید میداد و میگفت کارم را پیگیری میکند تا اینکه با من تماس گرفت و گفت باید برای آزادی برادرم 30میلیون تومان پرداخت کنم.
البته او گفت که 30میلیون را بایدبه دوستش که در دادگاه است بدهد بدهم و خودش از من دستمزدی نمیگیرد. من 6 میلیون تومان به او دادم و قرار شد بقیه پول را در چند نوبت به او پرداخت کنم. پس از این او امروز و فردا میکرد و اصرار داشت مابقی پول را هم به او بدهم تا زمینه آزادی برادرم زودتر فراهم شود. کم کم به او مشکوک شده بودم که ناگهان امید ناپدید شد و دیگر از او خبری پیدا نکردم.
طرح شکایتهای مشابهدر حالی که مأموران تحقیقات گستردهای را برای شناسایی مرد کلاهبردار آغاز کرده بودند با چندین شکایت مشابه دیگر هم روبهرو شدند که همگی حکایت از این داشت پسر جوان به شیوههای مختلف بعد از آشنایی با زنان و دختران در تلگرام و شبکههای اجتماعی دیگر از شهروندان کلاهبرداری میلیونی کرده است. یکی از شاکیان که دختر جوانی بود، گفت: مدتی قبل در فیسبوک با مرد جوانی به نام امید آشنا شدم. او خودش را مهندس و مدیر یک شرکت بازرگانی معرفی کرد. چند روزی از آشنایی ما نگذشته بود که به من ابراز علاقه کرد و پیشنهاد ازدواج داد تا اینکه روزی مرا برای شام به رستورانی دعوت کرد. وقتی داخل خیابان او را دیدم پیشنهاد داد ابتدا برای حرف زدن به داخل پارکی برویم و من هم قبول کردم. وقتی سوار تاکسی شدیم او آب میوهای به من تعارف کرد و من هم خوردم. ساعتی بعد داخل پارک احساس سرگیجه شدیدی به من دست داد که امید مرا به نزدیکی خانهمان رساند و از من خداحافظی کرد. وقتی حالم بهتر شد دیدم انگشتر و ساعت 34میلیون تومانیام داخل دستم نیست. بلافاصله با امید تماس گرفتم و او مدعی شد، که حالم بد بوده و ساعت و انگشتر را از دستم بیرون آورده و الان هم به صورت امانت پیش او است. چند روز بعد او ساعت و انگشتر را برای من پس فرستاد، اما بعداً متوجه شدم ساعت و انگشتر تقلبی است و او ساعت و انگشتر گرانقیمتم را سرقت کرده است.
اخاذی از مادر و دختر جوانیکی دیگر از شاکیان گفت: چند ماه قبل با مرد جوانی در اینستاگرام آشنا شدم. او خودش را فرد با نفوذی به من معرفی کرد و مدعی شد شرکت بزرگی دارد. مدتی از آشنایی ما گذشت و او به خانه ما رفت آمد میکرد. در این مدت او به صورت پنهانی به عکسها و فیلمهای خصوصی من و دخترم دسترسی پیدا کرده و از همه آنها کپی گرفته بود. پس از این او همیشه از من و دخترم به بهانههای مختلف اخاذی میکرد.
کلاهبرداری از صرافیدر حالی که تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت مأموران در بررسیها بعدی دریافتند مرد کلاهبردار در سال93 از صرافی مبلغ 22هزار و 500 دلار کلاهبرداری کرده است. بررسیها نشان داد متهم با اجاره کردن چند ساعتی آپارتمانی در شمال تهران با صرافی تماس گرفته و مقداری دلار سفارش داده است. مرد صراف هم دلارها را با پیکی به آدرس داده شده میفرستد که در ادامه متهم وی را داخل خانه جا میگذارد و با دلارها فرار میکند. صاحب آپارتمان در شرح ماجرا گفت: ساعتی قبل مردی از طرف یکی ازبنگاههای املاک با من تماس گرفت و خواست که آپارتمان من را برای چند ساعت در قبال 400هزار تومان اجاره کند. او گفت که مهمانی از امریکا دارد که میخواهد با او قرارداد تجاری ببندد و نمیخواهد به هتل برود. من هم اعتماد کردم و کلید آپارتمان را به او دادم تا اینکه فهمیدم آن مرد شیاد و کلاهبردار بوده است.
کلاهبرداری 820 میلیونی از دو شاکیمأموران همچنین در سال 93 با دو شکایت دیگر مواجه شدند که مشخص شد متهم با فروش خودروی سرقتی لندکروز مدل بالایی به دومرد پولدار مبلغ 820میلیون تومان کلاهبرداری کرده است.
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان مرد کلاهبردار اضافه میشد مأموران دریافتند متهم از سوی یکی از شاکیان شناسایی و دستگیر شده است.
چند روز قبل متهم در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد. متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
منبع: رکنا