آفتابنیوز : روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم فربد فدایی، روانپزشک به بررسی ناآرامی های اخیر پرداخته است.
از نظر روانپزشکی باید ارزیابی را به این صورت به پیش برد که ملت ایران در چندسال اخیر و به ویژه در یکسال گذشته تحت تأثیر فشارها و تنشهای عمدهای قرار داشتند که به تدریج فراتر از آستانه تحمل رفته است. از جمله:
۱) خشکسالی و هشدارهای پی در پی به مردم در این باره (در حالیکه مردم عادی دراین مورد کاری نمیتوانند انجام دهند و این وظیفه مسئولان امر است که در این باره برنامه ریزی، پیشگیری و اقدام کنند)
۲) آلودگی هوا و هشدارهای پی در پی به مردم، در حالیکه مردم در این میان تقریباً کاری نمیتوانند انجام دهند و برنامهریزی و پیشگیری از آلودگی هوا، بر عهده مسئولان آن است. برای نمونه، دولت اعلام میکند ۶۵ درصد آلودگی هوا در تهران ناشی از رفت و آمد اتوبوسهای دولتی و کامیونهای فرسوده است و دیگر بخش عمده آن نیز بر عهده موتورسیکلتها است که هر کدام ۱۰ برابر یک خودرو آلودگی تولید میکنند، اما در مقابل به عوض هر اقدام قاطع رفت و آمد سواریهای شخصی را با انواع و اقسام طرحها ممنوع میکنند و موجب نارضایتی مردم میشوند.
۳) حملات و افشاگریهای عجیب مسئولان مملکتی علیه یکدیگر و متهم ساختن دیگری به سوءمدیریت و فساد مالی و خیانت به کشور طبعاً اعتماد مردم را به مسئولان از میان میبرد و باعث فقدان سرمایه اجتماعی میشود.
۴) وجود فسادهای گسترده و اختلاسهای نجومی عامل دیگری در افزایش تنشهای اجتماعی و بیاعتمادی به مسئولان میشود و به ویژه افشای جرائم مالی منسوبان مقامات مملکتی و یا رانت خواری فرزندان مسئولان که هر روز در رسانهها از آن گفتگویی هست عامه مردم را دچار نگرانی و خشم میکند.
۵) نرخ بالای بیکاری طبق آمار دولتی و مشکلات مالی عموم مردم اعم از حقوق بگیران و پیشهوران و کشاورزان و کارخانهداران، موضوعی دیگر است که در چندسال اخیر به درستی مدیریت و برطرف نشده است.
۶) اظهارات ضدونقیض مسئولان درباره یک موضوع واحد سبب میشود که مردم به هیچ یک از آنان اعتماد نکنند و در شایستگی این مدیران دچار تردید شوند.
۷) خطر زلزله که مرتب به مردم گوشزد میشود، در حالیکه مردم توانایی پیشگیری و مدیریت این حادثه را ندارند، بلکه سازمانهای مسئول باید با بالابردن آمادگی و نمایش توانمندیهای خود در بحرانها، اعتماد مردم را جلب کنند. موضوع زلزله در ۲ ماه اخیر به دنبال زمین لرزههای متعدد سبب نگرانی و وحشت مردم ایران شد.
به اصطلاح پشت شتر آنچنان در زیر بارهای سنگین خم شده بود که اضافه شدن پرکاهی هم میتوانست کمر آن را بشکند. آن پر کاه شاید گرانی تخم مرغ بود، و این همان جرقهای بود که باعث آزاد شدن تنشهای انباشته شده روی هم شد.
بدیهی است که جریانهای گوناگون و از جمله قدرتهای سلطهگر همه در صدد برآمدهاند که بر این موج سوار شوند و از آن به نفع خود سوءاستفاده کنند. تردیدی نیست که قدرتهای سلطهگر در مهیا کردن زمینه برای تنشها نقش داشتهاند، از جمله ایجاد مشکلات اقتصادی، پراکندن احساس ناامیدی از طریق رسانههای وابسته به خود و ایجاد درگیریهای گوناگون برای ایران از آن جمله است که در طول سالها ادامه داشتهاست.
به هر حال، مجموعهای از شرایط یادشده چنین وضعیتی را به وجود آورد که طبعاً سبب ناخوشنودی هر ایرانی است. اما راه چاره در کاربرد «عقلانیت» به جای «هیجان» در برابر این مشکلات است و زمینه آن نیز برقراری آرامش است، تا بتوان شرایط را ارزیابی و تعریف کرد و با برنامهریزیهای منطقی آن را بهبود بخشید.
یعنی خلاف کردن اشکال نداره ، افشای اون مشکل سازه؟
یکسان باطرح اقلیمی خودشان را طلب دارند . درایران یک عده کم
در لباس اخلاق با سواد نامناسب یا کم , خیالی به بندگان خدا
تکلیف غیب موثر ...می دهند .