کد خبر: ۵۰۰۸۲۰
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۰

پشت پرده ناآرامی‌های اخیر به روایت جواد لاریجانی/حمایت از مواضع اصلاح‌طلبان درباره اعتراضات

محمدجواد لاریجانی با بیان اینکه تئوری من این است که جنس این حوادث اخیر از جنس حوادث حوادث سال 88 است گفت:مردم می‌توانند سه وعده به مسجد بروند و بعد نماز دور امام حلقه بزنند و بگویند کجا مشکل دارند.
آفتاب‌‌نیوز : محمد جواد لاریجانی به بررسی حوادث اخیر پرداخت و آن را از جنس حوادث 88 معرفی کرد. لاریجانی با بیان اینکه همه پیچ و مهره ها دست دولت است و نباید بگوید اجازه کار کردن نمی دهند معتقد بود مردم برای آنکه صدایشان را به گوش مسئولان برسانند می توانند سه وعده به مسجد بروند و به دور امام جماعت حلقه بزنند و از مشکلاتشان بگویند. او فضای مجازی را یکی دیگر از مشکلات فعلی دانست. 

مشروح این گفت وگو از این قرار است: 

درباره اتفاقات اخیری که از پنج‌شنبه 7 دی به نوعی آغاز شد،تحلیل‌‌های مختلفی وجود دارد.. تحلیل شما از این موضوع چیست وریشه‌های مسائل اخیر را چه می‌دانید؟

تئوری من این است که جنس این حوادث اخیر از جنس حوادث فتنه سال 88 است، اگرچه در شعار و برچسب متفاوت است.

اینکه در آستانه 9 دی این ماجراها شروع می‌شود، خیلی مهم است. چرا آستانه 9 دی؟

عدم توفیقات دولت در بهبود معیشت مربوط به همین چند روز اخیر که نیست. این یک اشکالی بود که از اول راجع به دولت مشهود بود و البته مرض اقتصاد ما مزمن شده است و منحصر به این دولت نیست. علی‌رغم همه زحماتی که برادران ما در دولت می‌کشند اما به نظرم به شاهرگ‌های اصلی توجه نکردند. این خود یک بحثی است اما اینکه چرا در آستانه 9 دی این حوادث شروع شد، خودش مسئله‌ای است که باید به آن توجه کرد.

نکته دیگر این است که تمام نیروهایی که در فتنه 88 از بیرون فتنه را حمایت می‌کردند، این بار با کمال وقاحت دوباره آمدند و عین همان حمایت‌ها را ابراز کردند یعنی چیزی کم و کسر ندارد، پس معلوم می‌شود این قضایا خیلی به هم در ماهیت شباهت دارند. البته عنوان شعارها متفاوت است. آن موقع می‌گفتند "تقلب شده، رای ما کو؟". حق مردم بود که بگویند "رای ما کو" اما آن پدیده ابداً برای احقاق حق و یا به دنبال رای ملت نبود بلکه از قضا برای انهدام ارزش رای مردم بود

بهبود معیشت که مقام معظم رهبری بویژه از اول دولت قبل و دولت فعلی بر آن تاکید دارند، خواست مردم است. سیاست‌های دولت در امر اقتصادی ناموفق بوده و باید این موضوع ریشه‌یابی شود که چرا ناموفق بوده است. نباید بگوییم یک عده مخالف هستند و نمی‌گذارند دولت کار کند. دولت قدرتمند است، همه پیچ و مهره‌ها دست دولت است. چه کسی می‌تواند جلوی دولت بایستد؟ اما جای آن دعوا اکنون نیست.

این فتنه درست شبیه فتنه 88 است اما شعار و برچسب و تکنیک آن فرق دارد. مثلا این دفعه از شهرهای کوچک شروع کردند. اتفاقا شکست آمریکا و غرب صهیونیست در این فتنه جدید به مراتب مفتضح‌تر از فتنه قبلی است.

این اتفاقات اخیر با سال 88 یک تفاوتی دارد و آن این است که در آن جریان و فتنه در سال 88 یک طیف سیاسی در ایران به طور کامل از آن اعتراضات و اغتشاشات پشتیبانی می‌کرد، فراخوان می‌داد و نقش حمایتی داشت. اما در این اتفاقاتاخیر روند مقداری متفاوت است و همه جریانات به نوعی گفته‌اند که این تجمعات و اغتشاشات خیلی پسندیده نیست و توصیه نمی‌شود. حتی گروهی مثل مجمع روحانیون مبارز که سال 88 یک پای قضیه بود، بیانیه داد که این اغتشاشات را نمی‌پذیرد. لذا با توجه به اینکه فضا از این منظر خیلی هم پیچیده نیست آیا باز هم می‌توان نام فتنه را بر روی این مسائل اخیر گذاشت؟

این اعتراضات همیشه بوده اما جنس این تجمعات و اتفاقات اخیر فرق دارد. اینکه برخی جریانات یا گروه‌ها که حتی در فتنه 88 هم نقش داشتند، موضع‌گیری کردند، نکته مثبتی است و نشان می‌دهد یک کمالی در رفتار سیاسی پیدا کردند. اینها کار بسیار درستی کردند. آن قسمتی که نادرست است، این است که کسی نباید قیام علیه حکومت مشروع را تطهیر کند. علامت این موضوع وجود دارد؛ یعنی افراد موثر در فتنه 88 هنوز هم معتقدند که قبایشان لکه‌دار نشده، حالا می‌گویند حق مردم و صدای مردم را بشنوید. این نباید مجوز یا تطهیر به مسببین این قضایا بدهد.

نکته مهم این است که نباید شورش علیه حکومت مشروع که یک اقدام از انواع بغی است و بغی یکی از گناهان کبیره است و در شرع و قانون اشد مجازات را دارد و در واقع جاده صاف‌کن سیطره مجدد دشمن بر ملت ماست، تطهیر شود. بنابراین موضع‌گیری برخی دوستان ما از یک جهت خیلی خوب است که نشان دهنده پختگی سیاسی به خصوص در جناح اصلاحات است اما از جهات دیگر نادرست است.

به نظر می‌رسد از سال 88 تجربه‌ای کسب کرده‌اند که روش اغتشاش و آشوب به طور کلی به کشور ضربه‌های اساسی می‌زند.

باید خوشحال باشیم که نیروهای صادق سیاسی به چنین بلوغ و پختگی رسیده‌اند. قسمتی که حساس است، این است که شورش علیه نظام نباید تطهیر شود. چه به بهانه اینکه "حس می‌کنیم تقلب شده" یا به بهانه مسائل اقتصادی.

همچنین دولتمردان ما نباید دستپاچه تصمیم‌گیری کنند که بعضی فکر کنند فتنه‌ای را در ایران تحریک کردند و نتیجه هم گرفتند.

این هم که بگردیم و ببینیم پشت پرده این اتفاقات آن جناح سیاسی بوده یا نه، یک بحث است که برای آن فرصت زیادی داریم. پشت پرده این فتنه و محور اصلی آن همان‌هایی بودند که در فتنه 88 بودند و فرماندهی‌شان هم در خارج است. البته عمله آماتور داخلی هم دارد؛ چه برخی که در فتنه 88 پرده‌دری کردند و چه کسانی که با ژست عدالت‌خواهی از هیچگونه فضاسازی علیه جهموری اسلامی ابایی نداشتند.

خدا آقای هاشمی رفسنجانی را رحمت کند. ایشان در زمان ریاست جمهوری خود که نرخ تورم هم بالا بود، در نماز جمعه گفت همه چیز خوب است و نرخ لوبیا پایین آمده است! این نوع اقتصاد قدیمی پاسخگوی مزاج اقتصادی مملکت ما نیست. ببینید

علیرغم این تصورکه ترامپ می‌خواهد جنگ نظامی با ایران را آغاز کند، مشهود بود که جنگ نظامی در کار نیست و مسئله سرمایه‌گذاری روی ناکارآمدی و نارسایی‌های اقتصادی در ایران و تلاش برای شبکه‌سازی اعتراضی از این موضوعات است.

البته باید به نقش رسانه‌های جمعی و فضای مجازی در این فتنه‌ها و فتنه‌های آتی و مسائل مهم توجه کنیم. نباید به شکل عوامانه و یا شعاری با این مسائل برخورد کنیم. کسی نمی‌تواند من را متهم کند که با اینترنت مخالف است. اینترنت از سال 73 از همین موسسه (پژوهشگاه دانش‌های بنیادی) وارد کشور شد. منتهی مهم حساسیت به نحوه استفاده از این امکانات و تحولات تکنولوژیک است. به نظرم بعضی حرف‌ها دقیق نیست مثلا بگوییم "مردم باید دسترسی آزاد به اطلاعات داشته باشند، بنابراین فیلترینگ نباید باشد". این ناشی از نفهمیدن فضای مجازی است. اولاً دسترسی به اطلاعات با نبودن فیلتر دو بحث متفاوت و گاهی معارض هستند. گاهی آنقدر اطلاع‌نما می‌آید که شما با سیطره فضای مجازی امکان دیدن واقعیات را ندارید. این یک بحث جدی امروز علمای IT است که مردم چه‌طور بتوانند از این ابرهای به هم فشرده اطلاع‌نماها عبور کنند و واقعیت را ببینند.

خیلی عجیب است که در کشورمان بگوییم "نبودن هیچ فیلتری، اشکالی ندارد". در این صورت تک تک شهروندان خود را در معرض خطر امنیتی عظیمی قرار دادیم. تمام اطلاعات و پیام‌های اینترنتی تک تک شهروندان توسط عناصر اطلاعاتی دشمنان رسمی این مملکت و ملت رصد می‌شود. چرا باید شهروندان خود را در معرض چنین آسیبی قرار دهیم؟ بعد ژست بگیریم که با فیلترینگ مخالفیم. اینکه بگوییم هیچ فیلترینگی نباشد، یعنی در فضای مجازی سیاست نداریم و تکنولوژی جدید را نفهمیدیم. باید واقع‌بین باشیم و علمی و دقیق با مسائل برخورد کنیم. نباید با مسئله فضای مجازی و تلگرام و امثال آن در کشور ساده‌لوحانه برخورد کنیم.

قویا معتقدم ما باید امکان راه‌اندازی سوشیال مدیای مبتنی بر "بک‌بون" (back bone) داخلی را بوجود آوریم, سرویس‌های دولتی در درجه اول به سراغ همین مدیاهای روی بک‌بون داخلی بروند. این کار برای امنیت شهروندان و حاکمیت ضروری است.

اگرمردم در ایران بخواهند به گرانی یا نارسایی در بقیه ارگان‌ها از جمله اجرایی،قضاییه ومقننه اعتراض کنند، چه طور می‌توانند اعتراض خود را بیان کنند؟ 

این اقدام در تجربه دموکراسی غربی در ضمن چند مکانیزم انجام می‌گیرد. یکی از آنها مکانیزم احزاب است. یعنی احزاب و گروه‌های سیاسی براساس خواسته‌های مردم و حامیانشان، این خواسته‌ها را منعکس می‌کنند و حتی تقاضای راهپیمایی، تجمع، جلسه و سخنرانی می‌کنند و یا کتابچه و دفترچه در جامعه پخش می‌کنند. یکی دیگر از این مکانیزم‌ها که غالبا دولت‌ها انجام می‌دهند، نظرسنجی است که آنها به طورمرتب نظرسنجی می‌کنند که حساسیت مردم کجاست. در حال حاضر این دو مکانیزیم بهترین مکانیزم‌هایی است که در دموکراسی غربی وجود دارد.

در کشور ما علاوه بر این نهادها، نهادهای دیگری از جمله روحانیت و نهادهای مردمی بخصوص مساجد وجود دارد..

چه طور می‌توان کاری کرد که مردم معترض بتوانند صدای خود را برسانند.

اولاً زمان این بحث نباید با عجله و اضطراب و بلافاصله بعد از فتنه باشد. چون معنای آن این است که کسانی که فتنه را به پا کردند، به خصوص اجانب در این قسمت توفیقاتی داشته‌اند. نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم این است که در دمکراسی‌های لیبرال غربی اعتراضات خیابانی تقریبا بی‌اثرترین کار است. دولت‌ها هیچ توجهی به این شیوه اعتراض ندارند ولی برای اینکه مردم را گول بزنند، به آنها می‌گویند "در خیابان جیغ بزنید"، اما دولت کار خود را می‌کند.

این شیوه اعتراضی خیلی اقدام جالبی نیست. مثلا در امریکا و اروپا هر روز تظاهرات است حتی کشته و مجروح هم می‌دهند اما دولت‌ها کار خود را می‌کنند. در واقع این یک کلاهبرداری سیاسی است که به اسم بیان اعتراضات است.

نکته دوم این است که باید به دغدغه‌های عمومی بخصوص آسیب به معیشت مردم و کسانی که آسیب‌پذیرتر هستند، توجه کنیم. این تاکید اسلام و مقام معظم رهبری است. مردم ایران مردم شریفی هستند، مردمی نیستند که برای مشکلات مالی هر روز در خیابان جیغ بزنند، کسر شان خود می‌دانند منتهی توجه لازم است. یک سنسورهایی باید در داخل جامعه این اعتراضات را تشخیص دهد و به دولت و حکومت منتقل کند. این سنسورها هم متعدد هستند مثل احزاب که متاسفانه در ایران غیرفعال هستند. باید فعال شوند؛ حتی اگر لازم است باید احزاب جدید ایجاد شوند.

نکته بعدی نقش روحانیت است. علما و روحانیت نقش بسیار کلیدی در پاسداری از خواسته‌های به حق مردم و انعکاس آن دارند. ائمه جمعه بهترین تریبون هستند تا خواسته‌های مردم را با قدرت، با مسئولیت و با دقت منعکس کنند.

آیا این نهادها تضعیف نشده است؟ به نظر می‌رسد نهادهایی مانند امامت جمعه کارکرد خودرا تضعیف شده می‌بینند و این آسیب زده است. این می‌تواند یکی از علل شکل‌گیری وضعیت فعلی باشد؟

وضعیت فعلی، یعنی توطئه برای به هم ریختن امنیت کشور، باز هم اتفاق خواهد افتاد چون دشمنان رها نمی‌کنند، ما هم مسیر استقلالی خود را رها نمی‌کنیم.

این مثل جنگ است. ما در جنگ پیروز شدیم و برکاتی برای ما داشت. صنایع و امکانات و توانمندی‌هایی ایجاد شد. اما برای احیای نهاد عمومی یعنی حضور عمومی روحانیت هم باید اقدام کرد. این طرح هجرت که به تدریج گسترش پیدا می‌کند طرح بسیار مبارکی است. لذا نهاد روحانیت بسیار مهم است و نقش آن معادل ندارد. نهاد روحانیت شامل مراجع، طلاب و مبلغ دین و روحانیونی که در مساجد هستند و همچنین خود مساجد و تریبون‌های نماز جمعه برکاتی است که اسلام برای همه گذاشته است. این‌ها چیزهایی است که در فرهنگ‌های دیگر کمتر یافت می‌شود. اسلام می‌خواهد مردم زنده باشند. مردم می‌توانند سه وعده به مسجد بروند و بعد نماز دور امام حلقه بزنند و بگویند کجا مشکل دارند.

نقشی که صدا و سیما به خصوص در این قضیه می‌تواند داشته باشد، را چطور ارزیابی می‌کنید. به نظر می‌رسد یکی از جاهایی که می‌تواند بخشی از این اعتراضات را نمایندگی کند صداوسیماست.

صدا و سیما علیرغم اینکه بعضی‌ها می‌گویند مشتری صدا و سیما کم شده و اینترنت و تلگرام گوی سبقت را ربودند، نقش بسیار مهمی می‌تواند داشته باشد. اینگونه نیست که اندازه‌گیری در رسانه‌ها خطی باشد. این یک تریبون بی‌نظیر است.

صداوسیمای ما یک ویژگی دارد که در غرب وجود ندارد. درست است در غرب می‌گویند شبکه‌ها خصوصی هستند، اما معنای خصوصی این است که همه زیر نظر  قطب‌های قدرت هستند ولی صدا و سیمای ما زیر بلیط هیچ کدام از این کسانی نیست که منافع ملت را نادیده می‌گیرند. صداوسیما به نحو کلی زیر نظر رهبری است و خود رهبری اتفاقا محور بزرگ نظرات مردم است.

منبع: تسنیم

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین