آفتابنیوز : بیمارستان علیاصغر تهران میزبان این کودک 6 ساله بوده. او از دو ماه پیش به دلیل ابتلا به سرطان خون در این بیمارستان تحت درمان کموتراپی و شیمیدرمانی بوده اما اشتباه احتمالی در شیوه تزریق داروی شیمیدرمانی از 20 روز پیش باعث شده نهتنها او رنج سرطان را تحمل کند بلکه با رنج عفونت شدید دست هم روبهرو شود بهطوریکه احتمالهای دردناکتری برای دست او هم وجود دارد. به گفته پدر علیرضا، زخمها در حد دو نقطه کوچک بودهاند اما حالا تصاویر هم نشان میدهند جلوی عفونت و زخمها گرفته نشده و آنقدر وسعت پیدا کردهاند که دست علیرضا را تهدید میکنند. جز اینها، عفونت دست او باعث شده درمان سرطان او قطع شود و پزشکان نتوانند درمان بیماری او را که دوباره عود کرده پیش ببرند. درواقع پدر علیرضا مدعی است سهلانگاری تاثیرگذار یک پرستار در تزریق دارو به علیرضا درمان او را هم عقب انداخته است.
پدر علیرضا درباره این اتفاق گفت: «بیمارستان زیر بار اشتباهی که رخ داده نمیرود. میگویند چون گلبولهای سفید دست او به دلیل شیمیدرمانی پایین بوده دست او عفونت کرده اما نمیگویند چرا همان جایی که تزریق داروی شیمیدرمانی انجام شده و سرم گرفته میشد عفونت کرده است.»
این اتفاق ممکن است به بهای قطع دست علیرضا تمام شود زیرا بیمار در شرایط خاصی است و نمیشود از بدن او انتظار مبارزه با عفونت داشت و از طرفی نمیتوان برای مدت طولانی شیمیدرمانی او را قطع کرد. آنگونه که پدر علیرضا میگوید، سه راه پیشروی آنهاست: «راه اول این است که دست علیرضا را قطع کنند تا بتوانند شیمیدرمانی را ادامه بدهند. راه دوم این است که پیوند روی دست او انجام شود که من توانایی پرداختن هزینه پیوند را در بیمارستان خصوصی ندارم. من به یک فوقتخصص خارج از این بیمارستان هم مراجعه کردهام. 18میلیون هزینه پیوند دست است اما این پیوند هم بدون تضمین است چون وضعیت بدن علیرضا طوری است که احتمال جوشنخوردن بعد از پیوند هم وجود دارد».راه سوم، همان راهی است که بیمارستان درپیش گرفته اما همچنان جواب نگرفته و بعید است موثر هم باشد.
پدر علیرضا میگوید: «راه سوم استفاده از دستگاه مکش است که خون جریان پیدا کند و دست علیرضا سیاه نشود». راهی که به گفته او، هزینه زیادی دارد اما بیمارستان فعلا از آن استفاده میکند. با همه اینها خانواده علیرضا بابت اتفاقاتی که برای فرزندشان افتاده ناامید شدهاند. بیمارستان مسئولیت اتفاقی که برای علیرضا افتاده را نپذیرفته و آنها هم از طرفی توان تامین هزینه پیوند دست را ندارند و از طرفی تضمینی هم برای بیمارستان وجود ندارد که بتوانند دست او را حفظ کنند.
پزشکان بیمارستان از خانواده او خواستهاند امروز با یک فوقتخصص ارتوپدی هم برای پیشبردن درمان علیرضا مشورت کنند؛ مشورتی که پدر علیرضا میگوید برای آن است که از زبان پزشکی جز پزشکان بیمارستان بشنوند که دست علیرضا باید قطع شود: «کاری که با من کردهاند این است که باید درباره زندگی علیرضا و دستش انتخاب کنم. درواقع میخواهند از من رضایت بگیرند که دست علیرضا را قطع کنم و چارهای هم برای من نمانده. قبلا هم به مادر علیرضا گفته بودند دست او احتمالا قطع میشود و او در همان بیمارستان غش کرده بود. درواقع احتمالا قرار نیست امروز چیز جدیدی بشنویم. فقط میخواهند پزشک دیگری هم به ما بگوید که باید دست علیرضا را قطع کنیم».
پدر علیرضا پزشکان را هم برای تعلل در پیشگیری از عفونت مقصر میداند: «عفونت علیرضا اول به اندازه یک سکه بود اما تعلل کردند و کار را به اینجا رساندند.» پدر و مادری که روحیه خود را از دست دادهاند و در آستانه انتخابی بزرگ قرار گرفتهاند. آنها در همین وضعیت از رفتاری که با آنها میشود هم شکایت دارند. رفتاری که نهتنها روحیهبخش نیست بلکه با شکستن بیشتر آنها هم همراه است: «پزشک به مادرش مدام میگوید این بچه ماندنی نیست. دیروز از پزشکش خواهش کردم این کار را نکند. چهره نگران مادر علیرضا هم باعث میشود روحیه خوبشدن در بچه شکل نگیرد». پیگیریهای دو روزه از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیش از انتشار این گزارش از وضعیت علیرضا هم بیپاسخ ماند و از طرفی چنین روایتهایی نیازمند بررسی فوری برای کمک به بیمار است و شکایت به دلیل زمانبربودن روند چندان کارساز نیست.
منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه