کد خبر: ۵۰۵۱۰۴
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۰

تلفیق اپرا و فانتزی در پیانیستولوژی

ریشه شناسی ساز پیانو و اینکه چگونه از شکل«آرگون»به«پیانو» تبدیل می شود؛ داستان نمایش پیانیستولوژی به کارگردانی محمد نیازی است که در جشنواره سی و ششم بین المللی تئاتر فجر در ساعت19 و در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه رفت.
آفتاب‌‌نیوز : مریم جعفری حصارلو - یکی از مهم ترین سازهایی که در خوانش ادعیه کلیساها به کارمی رود، ساز پیانو است. ریشه شناسی ساز پیانو و اینکه چگونه از شکل«آرگون»به«پیانو» تبدیل می شود؛ داستان نمایش پیانیستولوژی به کارگردانی محمد نیازی است که در جشنواره سی و ششم بین المللی تئاتر فجر در ساعت19 و در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه رفت.

این نمایش اساسا یکی از آثاری است که تاریخ و ستم های حاکمان کلیسا درعصر قرون وسطی را به تصویر می کشد. این اثر بر اساس تاریخ است؛ اما تنها تاویلی رو ساختی از تاریخ دارد و تلاش می کند با تاویل و بررسی پسا متنی تاریخ، ریشه ساخته شدن ساز پیانو را دست آویزی برای بررسی وضعیت آن عصر و همچنین تاویل متن کند. در این روند هم از کارناوال وارگی در دیدگاه پست مدرنیسم و هنر اپرا استفاده می کند تا موزیکال تئاتر پیانیستولوژی را بیافریند.

 این اثر برگرفته از اثر برجسته انیمیشن به نام«سرودکریسمس»می تواند باشد. به دو دلیل، اول استفاده کلیدی از هنر اپرا و دوم تصویرسازی های متشابهی که در این اثر وجود دارد. طراحی لباس نیز به شدت با این این انیمیشن همخوانی دارد. اما در طراحی گریم و صحنه پردازی نمایش کاملا به آثار اکسپرسیونیستی متشابه است. «باخه» کاراکتر محوری به نوعی متشابه با کاراکتر «اسکروچ» در آن انیمیشن ایفای نقش می کند. اما به جز استفاده کاربردی از این اثر؛ استفاده از ویژگی های ژانرگروتسک و کاریکاتور نیز در ساخت اثر مشاهده می شود.

دو هنرمند و موسیقی دان یوهان وابسته به حاکمان کلیسا و ایوان موسیقی دان مردمی با خوانش یک کتاب گویا و پیش بینی تاریخی در مورد حوادث قرن های بعد تلاش می کنند تا ساز پیانو را بسازند و همزمان حکومت کلیسا فرو می ریزد. اما پیش بینی جنگ های جهانی با استفاده از دو نام المانی یوهان و ایوان از دو کشور روسیه و آلمان مفهوم «معنای ضمنی» را مطرح می کند. همچنین دیدگاههای فلسفی «رنه دکارت» که با نقد دیدگاههای کل گرایانه «امانوئل کانت» سبب تغییر جهان بینی در دوره رنسانس و شکل گیری جنبش انسان گرایی «Humanism» می شود؛ در این اثر مورد بررسی تاریخی قرار می گیرد و ماحصل آن در مناظره ای مضحک با حضور باخه، یوهان و ایوان به تصویر کشیده می شود. کتاب گویا به صورت غول پیکر تمام صحنه را در بر می گیرد و از میان کتاب چهره یک مرد که سخن می گوید که طنز و مضحکه را در می آمیزد.

همچنین کاریکاتورگونگی کاراکترها و حضور پررنگ عنصر فانتزی سبب تلقین فضای گروتسک می شود. خنده ای که در عین مضحک بودن ترس آور نیز هست. همچنین اغراق در طراحی دکور ساخت صلیب عظیم و کتاب غول پیکر پیش بینی کننده آینده که تمام صحنه را می پوشاند از دیگر عناصر گروتسک است. اگرچه مدت زمان اثر بیش از دو ساعت بود؛ تنها درچهل دقیقه پایانی کمی تغییر ریتم و کندی در آن مشاهده شد. با اینهمه بازی پویا غازی در نقش کتابدار، مهسا غفوریان در نقش باخه، مهدی ضیا چمنی و مجتبی شفیعی به دلیل طراحی کاراکترهای تیپ گونه، ایجاد فانتزی گونگی و کاریکاتور وارگی قابل تامل بود. هرچند بازی این بازیگران از قدرت و جادوی صدای گروه همسرایان کم نمی کند و شاید بتوان گفت هم آوایی گروه همسرایان یکی از کلیدی ترین مقوله های جذابیت در این اثر است.


** عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و جهان I.A.T.C
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین