آفتابنیوز : محمد سلطان كارگري فصلي است كه چرخ زندگياش به سختي ميگذرد. او از مسئولان درخواست شغلي ثابت و هزينهاي براي تأمين معاش چهارقلوها دارد كه اميد است صدايش شنيده شود.
آقاي مرادي، چه زماني متوجه شديد كه قرار است پدر چهار فرزند شويد؟
همسرم سه ماهه بود كه در سونوگرافي فهميديم او چهارقلو باردار است.
اين خبر شما را خوشحال كرد يا ناراحت؟
واقعاً خوشحال شدم، اما خب نگرانيهايي هم داشت و دارد...
شغلتان چيست؟
كارگر فضاي سبزهستم و در يك شركت پيمانكاري قراردادهاي ششماهه ميبنديم. شش ماه اول سال سركار هستم و شش ماهه دوم سال را زير كرسي ميگذرانم!
منزل مسكوني كه در آن ساكن هستيد استيجاري است؟
خير. زمين كوچكي داشتم كه طي اين چند سال هر چه درآمد داشتم را خرج كردم تا اينكه چند ماه قبل به هر سختي كه شده بود در آن ساكن شديم.
همسرتان شاغل است؟
خير. دانشجو بود كه به خاطر بارداري ترك تحصيل كرد.
آيا شرايط خانوادهتان طوري هست كه بتوانند شما را كمك كنند؟
نه، واقعاً نميتوانم از آنها انتظاري داشته باشم.
آيا دوران بارداري همسرتان مخارج زيادي داشت؟
بله. پزشكان وقتي فهميدند كه همسرم چهارقلو باردار است داروهاي تقويتي تجويز كردند كه گاهي هر نسخه از آنها حدود 300 هزارتومان هزينه داشت.
الآن روحيه مادر بچهها چطور است؟
خداروشكر خوبه. فقط نگران بچههاست.
مرخص شده؟
بله. امروز مرخص شد.
چقدر هزينه ترخيص ايشان و بچههاست؟
هزينه ترخيص همسرم حدود يك ميليون و نيم شد، ولي فعلاً بيمارستان پولي نگرفت و با يك برگه موقت او را ترخيص كردند، اما بچهها در دستگاه هستند كه هزينه آنها شبي 500 هزار تومان است.
آيا در دوران بارداري و بعد از زايمان پيشنهادي براي قبول فرزندانتان داشتيد؟
بله. در دوران بارداري دو پزشك به ما گفتند كه ممكن است در اين شرايط زايمان چهارقلوها سخت باشد و پيشنهاد دادند همسرم دو تا از آنها را سقط كند. آنجا بود كه سراغ دكتر جهرميزاده رفتيم و او ما را مطمئن كرد كه در شيراز تجربه چهارقلوزايي داشته است. او خيلي به ما دلگرمي داد كه به لطف خدا نگران نباشيم و توكلمان را به خدا كنيم. با حرف خانم دكتر من و همسرم بنا به اعتقاداتمان دلمان را به خدا سپرديم تا اينكه به لطف حق همه آنها سالم به دنيا آمدند. جا دارد از خانم دكتر تشكر كنم؛ چراكه او در همه شرايط و در هر زمان كه همسرم به او نياز داشت پاسخگو بود. بعد از زايمان هم چند نفر به صورت تلفني يا پيام پيشنهاد دادند كه يكي، دوتا از بچهها را به عنوان فرزندخواندگي قبول كنند، اما نه خودم و نه همسرم راضي به اين كار نشديم.
چه انتظاري از مسئولان داريد؟
شرايط براي من و همسرم بسيار دشوار است. از مسئولان خواهش ميكنم من را تنها نگذارند و در صورت امكان براي هزينههاي بيمارستان كمك كنند همچنين اگر شغل مناسبي پيشنهاد دهند از آنها سپاسگزارم كه شرمنده خانوادهام نشوم.
حرف آخر...
خيلي اين جمله را شنيده بودم كه بهشت زير پاي مادران است، اما باور كنيد امروز اين جمله را كامل درك كردم؛ چراكه همسرم در اين چند ماه خيلي سختي كشيد و من قدردان زحماتش هستم. از خدا ميخواهم مرا شرمنده او نكند.
منبع: جوان