آفتابنیوز : سفیر کره جنوبی در ایران در پایان ماموریت دیپلماتیک خود در ایران در یادداشتی با تمجید از اعتماد به نفس، غرور و ظرفیت دیپلماسی ایرانی تاکید می کند: ایران، با دیپلماتی که تجربه 30 سال را با خود به دوش میکشند به عنوان کشوری با نفوذتر دیده میشود در مقایسه با آنچه خود ایرانیها تصور میکنند.
به گزارش آفتاب نیوز، "کیم سئونگ هو" سفیر کرهجنوبی در تهران در یادداشتی با عنوان «آخرین شب در تهران» درباره دوران کارش در ایران نوشته است:
"زمانی که این متن چاپ می شود، شاید من بعد از پایان دوره سفارتم در ایران، در هواپیمایی باشم که به سوی کره پرواز میکند، یا به احتمال قویتر به شهر پر هیاهوی سئول رسیده باشم.
آخرین روزم در تهران با دیدار تاریخی رهبران دو کره مصادف شد. تنها یک سال قبل، دو کره برای نمایش توانمندی خود و اثبات عزمشان در نابودی یکدیگر، مشغول پرتاب موشک بودند.
بعد از هر شلیک، اظهارات تهدید آمیز دو طرف زخمی عمیق بر جای میگذاشت و دشمنی شان نسبت به هم را بیشتر مینمود. عکسی که از دیدار رهبران دو کره دیدم، مرا یاد عکسی انداخت که فورا بعد از انتصابم به عنوان سفیر کرهجنوبی در ایران دیدم؛ عکسی مربوط به مراسم امضای برجام که در آن وزرای خارجه قدرتمندترین کشورها در کنار هم بودند در حالی که دکتر ظریف در وسط این صف ایستاده بود.
آن عکس مرا تکان داد. به عنوان یک دیپلمات، به خوبی میدانم که چقدر برای یک کشور سخت است که حتی یک به یک با ابر قدرتها مذاکرهکند. به خودم گفتم این ایرانیانی که با موفقیت کشورهای قدرتمند را متقاعد کردند، همتایان من خواهند بود. احساس ضعف کردم. همچنین با حسادت نه تنها آنچه بهدست آورده بودند را، بلکه چگونگی رسیدن به آن را تحسین کردم. ایران از طریق تعامل به این موفقیت دست پیدا کرد.
در آخرین روزم در تهران، بهخاطر اجلاس مشترک دو کره، بالاخره دوباره احساس غرور میکنم. در عین حال حس میکنم که این احساس را مدیون ایرانیها نیز هستم چرا که به نظرم تعامل ایران با قدرتهای جهانی برای حل مساله هستهای به نوعی در تعامل بین دو کره نیز نقش داشته است.
تعامل مهمترین هدفی بود که من بهعنوان سفیر کره در ایران بر خود واجب دیدم. من خواهان این نبودم که رابطه بین دو کشور عمدتا با اولویت قرار دادن اهداف اقتصادی و تجاری در جریان باشد. تعامل لزوما محدود به گفتار صرف نیست بلکه نوعی ارتباط معنوی برای بهدست آوردن قلب و روح دوستانت است.
رابطه ایران و کره اغلب در قالب اعداد بزرگ مربوط به حجم تجارت بین دو کشور خلاصه میشود که این در بهترین حالت برداشتی است که با نوعی سطحینگری و خودخواهی همراه است و چشم به جیبتان دارد نه به قلبتان.
رابطهای باثبات و متعادل چراغی بود که من در طول اقامتم در ایران به سمتش رهسپار شدم. مطمئن نیستم که آیا تلاشهایم به قدر کافی برای پر کردن فاصله جغرافیایی و فرهنگی بین دو کشور موثر بود یا خیر. با این وجود در حال ترک ایران میتوانم به چندین مورد از نشانههای نتیجه بخش بودن تعاملاتمان اشاره کنم.
اخیرا در کتابخانه ملی ایران بخشی مخصوص به کشور کرهجنوبی اختصاص داده شده است.
چند نمایشگاه صنایعدستی ملی به صورت دو طرفه در تهران و سئول برگزار شده است. گروههای ارکستر سمفونیک دو کشور قطعات خود را برای هم اجرا کردند.
هیاتهای فرهنگی بزرگی نه تنها از تهران بلکه از اصفهان دیدار کردند. محل اقامتم بارها میزبان هنرمندان ایرانی بوده تا آثارشان را به نمایش درآورند. سفارت کره هر پنجشنبه به روی عموم برای نمایش فیلمهای کرهای باز است. حتی در زمینههای اقتصادی، مکانیزمی تعریف شده تا شرکتهای کوچک و متوسط بتوانند با هم تعاملات فناورانه داشته باشند.
با چارچوب قراردادی موافقت شد که به سبب آن هشت میلیارد دلار به پروژههای بزرگ ایرانی که شرکتهای کرهای اجازه شرکت در آنها را دارند داده شود. هیچکدام از این موارد بدون حمایت متعهدانه نهادهای مرتبط ایرانی میسر نمیشد.
در طول ماموریتم در اینجا، با ایرانیان دلسوزی همراه بوده ام که مشتاقانه در هر امری که به کره مربوط بوده مشارکت داشته و از هیچ کمکی دریغ نکردند. از آنها قدردانی میکنم.
سه سال پیش وقتی وارد این کشور شدم، این ایرانیها را پر از اعتماد به نفس و غرور و انتظار برای آیندهای دیدم که به دست خودشان از طریق توافق هستهای رقم میخورد. حال که در حال ترک این کشورم، حس میکنم دوستان ایرانی ام برای آیندهای که ممکن است از بیرون بر آنان تحمیل شود، مضطرب و نگرانند؛ اما من خوشبینم.
مذاکرات بین دو کره شاید موجب اشتیاق بیشتر برای مذاکرات در امور بینالمللی شود.
من به ظرفیت دیپلماسی ایرانی که سه سال پیش دنیا را متحیر کرد ایمان دارم.
محافظت از قرارداد با دوستان همدل میتوانست راحتتر از قراردادی باشد که در فضایی متشنج و پر فشار بهدست بیاید.
ایران از بیرون، با دیپلماتی که تجربه 30 سال را با خود به دوش میکشد به عنوان کشوری با نفوذ تر دیده میشود در مقایسه با آنچه خود ایرانیها تصور میکنند.
وسایلم قبلا به کشورم فرستاده شده و آنچه با خود به همراه دارم لمس کردنی نیست.
قلبم آکنده از دین عمیق به ایرانیان، تحسین بلوغ و تفکرشان و مهمان نوازی بیمثال و مهربانیشان است. اگر قلوب مردمان کشورهایمان مانند قلب من اینگونه شیفته شود، تعامل صمیمانه در بینمان گسترش مییابد و یک رابطه تمام عیار بین ایران و کره به وجود خواهد آمد.
کیم سئونگ هو
سفیر کرهجنوبی در جمهوری اسلامی ایران
انتخاب
این خیلی خوب است و به این میگویند غبطه!!! نه تنها بد نیست بلکه باعث پیشرفت و ترقی اشخاص هم میشود، زیرا شخص غبطه خورنده را وادار به تلاش بیشتر برای کسب موفقیت می کند.
اما امان از حسود بدخواه ناکث!!!! به جای تلاش برای موفق شدن، فقط به فکر به پایین کشیدن و برکناری طرف مقابل که موفق است، می باشد زیرا کاملاً به عجز و ناتوانی خود ایمان دارد.
همه جا برای کشور عزیزمان ایران آفتخار و سربلندی به وجود آورده. خدای بزرگ حفظش کند ان شاءالله
شعبدهبازی رسانههای طرفدار شیطان بزرگ در حالی است که همین جناب سفیر، چندی پیش در کنفرانس بورس فاینکس، زیرآب برجام را زد و تصریح کرد برخلاف مفاد برجام، نمیتواند هزینههای سفارت کره جنوبی در تهران را از طریق سیستم مالی و بانکی بینالمللی به تهران بیاورد و مجبور به قاچاق است.
او گفته بود: کسانی که برجام را پذیرفتند باید اکنون بانکهای خود را مجاب کنند که پولهای ایران را به این کشور انتقال دهند و مانع شدن از این موضوع اکنون غیرقانونی است این تأسفآور است که سفارت کره جنوبی با وجود اجرایی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران میآورد.
کنارهگیری شرکتهای خصوصی از اینکه نمیخواهند وارد تجارت شوند قابل تأمل است. این نگرانی برای شرکتها وجود دارد که به آنها حمله شود و منهدم شوند.
یادآور میشود بنابر تصریح دکتر ظریف، 2 سال بعد از اجرای برجام، هنوز امکان افتتاح یک حساب در انگلیس وجود ندارد. به گزارش نیوزویک، این مشکل مراودات مالی درباره کشورهای دیگر اروپایی نیز صادق است.
آخرین بار رئیسجمهور تصریح کرد: در 4 سال گذشته، ارز کاغذی را با هواپیما و با مشکل میآوردیم؛ عدهای ماشین مسلح میبردیم، ارز را تحویل میگرفتیم، چند کارمند، ارزها را با گونی میبردند، تقسیم میکردند بین صرافیها. من از این سیستم راضی و خشنود نیستم.