آفتابنیوز : نیما جنسبافی* عجیب است این که آدمها و ارزشهاشان به راحتی مغلوب سرمایهداری و مصرفگرایی میشوند و فراتر از این، حتی
توهم نیکی و محبت هم آنان را فرا میگیرد. نمونهٔ بارز آن تئوریِ "از دستفروشها چیزی بخریم، حتی اگر نیاز نداریم" است! یعنی مثلا شما هر روز در راه خانه از هر دستفروشی که دیدید اسپری و کابل شارژر و فندک بخرید؛ حتی اگر از همهٔ این اجناس ده تا در خانه داشته باشید، چرا باید این کار را بکنید؟ چون با این کار توهم درآمد کسب کردن به آن دستفروش میدهید و نهایتا به خودتان توهم نیکی کردن به دیگری!
حال آن که تمام این کارها در واقع به ضرر آن دستفروش است. شما در واقع با
اینکار به خود او هم آسیب میزنید. از طرف دیگر مصرفگرایی (خریدن کالاهایی غیر از آنچه نیاز ضروریست) را هم رواج میدهید. همچنین خودتان هم قربانی مصرفگرایی و نظام تولید انبوه میشوید.
نمونهٔ دیگر این شکل از توهم متمدن بودن را در زمستان ۹۶ هم دیدیم، که با پخش شدن پیامی در شبکههای اجتماعی مبنی بر اینکه بارش برف مداوم روی شاخهٔ درختان باعث سنگینی و سرانجامْ شکستن آنها میشود، هر فرد چوبی در دست گرفت و درختان محل زندگی خود تا شعاعی را تکاند. پس از آن حرکت دوباره پیامی منتشر شد که گیاهشناسان میگویند این کار اشتباه است، چرا که پوشش برفی را از شاخهها میزداید و این امر باعث یخ زدن شاخهها در مجاورت بیامان با سرما خواهد شد.
به نظر میرسد با اندکی تأمل بیشتر راجع به وقایعی که در پیرامونمان رخ میدهد و پرهیز از واکنشهای آنی و احساساتی به پدیدهها، بتوانیم بر این توهم تمدن پیروز شده و واقعن انسانهای متمدنتری باشیم و باهم، دست در دست هم، از این کرهٔ خاکی خانهٔ امنتری برای همگان بسازیم.
* دانشجوی کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی