آفتابنیوز : این اولینبار نیست که یک مسئول بلندپایه از ابردزدی یا دستکاری ابرهای واردشده به ایران برای نباریدن سخن میگوید.
به گزارش آفتابنیوز؛ اردیبهشت سال 90 هم محمود احمدینژاد که برای افتتاح یک سد به استان مرکزی رفته بود، در سخنرانی خود با اشاره به وضع بارش و تغییرات آبوهوایی در یک سال اخیر در منطقه آسیا و اروپا اعلام کرد: «براساس اخباری که صحت آن درباره وضع آب و هوا تأیید شده است، کشورهای اروپایی با استفاده از تجهیزاتی خاص بهگونهای عمل کردهاند که ابرها تخلیه شود و ابرهای بارشزا به کشورهای منطقه ازجمله ایران نرسد. این موضوع از طریق مراجع حقوقی کشورمان پیگیری خواهد شد و این کار زشت نباید ادامه پیدا کند». وی هدف کشورهای اروپایی را از این اقدامات، ایجاد تنش و تخاصم در آبهای مرزی کشورها بیان کرد و افزود: «اعتقاد دارم همانطور که پیش از این نیز اعلام شده بود، جنگ آینده، جنگ آب است».
به نوشته روزنامه شرق، رئیس سازمان پدافند غیرعامل ایران نیز در صحبتهای خود تغییرات اقلیمی اخیر در کشور را مشکوک و نتیجه مداخله احتمالی کشورهای خارجی عنوان کرده است. به گزارش ایسنا غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل ایران، میگوید برخی کشورهای بیگانه از جمله اسرائیل در این توطئه دست دارند. این مسئول دفاعی با استناد به نتایج مطالعات انجامشده در مراکز علمی ایران، ضمن اشاره به پدیدههایی همچون «بارورزدایی ابرها» و «برفدزدی» که حاصل تلاش کشورهای خارجی برای ایجاد تغییرات اقلیمی در ایران است، تصریح کرد: «تیمهای مشترکی از اسرائیل و یکی از کشورهای همسایه، ابرهای در حال ورود به ایران را غیربارور میکنند؛ علاوه بر این ما با بحث ابردزدی و برفدزدی نیز مواجه هستیم». جلالی که در سومین کنفرانس ملی پدافند غیرعامل در بخش کشاورزی سخن میگفت، ضمن تأکید بر اینکه مطالعات انجامشده گسترهای وسیع شامل ارتفاعات افغانستان تا مدیترانه را در چهار سال گذشته مورد بررسی قرار داده، خاطرنشان کرد: «نتیجه اینکه همه ارتفاعات بالای دوهزار و ۲۰۰ متر در این محدوده پر از برف، ولی ارتفاعات ما خشک بوده است».
امکان ندارد
در این حال مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی گفت: براساس اطلاعات هواشناسی، امکان اینکه کشوری برف یا ابری را بدزد، وجود ندارد. احد وظیفه (مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی) در واکنش به اظهارات اخیر رئیس پدافند غیرعامل به ایلنا گفت: نمیدانم ایشان بر چه اساسی این موضوعات را مطرح کرده است، احیانا ایشان اسناد و مدارکی در این زمینه دارند و من در جریان نیستم، اما براساس اطلاعات هواشناسی امکان اینکه کشوری برف یا ابری را بدزدد، وجود ندارد. کشوری نمیتواند ابر بدزدد، اگر اینگونه بود پلیس آب در آمریکا ایجاد نمیشد، چراکه ابرها را از دیگر کشورها میدزدیدند و دیگر نیازی به پلیس آب نبود و آن را حذف میکردند. وی با بیان اینکه اگر ابری رطوبت کافی داشته باشد، برف و باران ایجاد میشود و در صورتی که نداشته باشد اصلا بارشی نخواهد داشت، ادامه داد: ایران دچار خشکسالیهای ممتد است و این روند جهانی است و فقط شامل ایران نیست. مدیر کل هشدار سریع و پیشبینی سازمان هواشناسی با اشاره به اینکه کشورهای عراق و ترکمنستان، ازبکستان و آسیای میانه درگیر خشکسالی هستند، تأکید کرد: خشکسالی موضوعی نیست که فقط کشور ما با آن مواجه باشد. به نظر من اینها مسائلی است که باید در محیطهای علمی مطرح شود، مطرحکردن این مباحث نهتنها مشکلی را از ما حل نمیکند، بلکه باعث میشود از چارهاندیشی درست منحرف شویم. اگر فکر کنیم کشوری برفها و ابرهای ما را میدزدد و این موضوع صحت نداشته باشد، به خطا رفتهایم».
وی با اشاره به اینکه هنوز تکنولوژیاي وجود ندارد که بتواند جو را تغییر دهد، گفت: تولید گازهای گلخانهای توانسته جو را به نوعی تغییر دهد که با تغییر اقلیم مواجه شویم و دمای کره زمین یک درجه گرمتر شود که همین یک درجه باعث بروز خشکسالیهای متمادی برای کشورها شده است.
چه کسی فرصتسوزی میکند؟
ماجرای اظهارنظر درباره ابردزدی و دستبردن در شرایط اقلیمی البته فقط به سردار جلالی و احمدینژاد خلاصه نمیشود. 26 تیرماه سال 91 هم سیدحسن موسوی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گرشگری و معاون احمدینژاد در دوره ریاستجمهوری، در مراسم معارفه معاون هواشناسی ستاد تسهیلات سفرهای کشور از شک و شبهههایی در زمینه خشکسالیهای جنوب کشور سخنانی گفت به این شرح «بنده به خشکسالیهای نیمه جنوبی کشور مشکوکم، استعمار و استکبار جهانی با تکنولوژی در شرایط اقلیمی ایران تأثیر میگذارند. سازمان هواشناسی باید ریشه این مفسده را کشف کند چون این میزان خشکسالی در کشور طبیعی به نظر نمیرسد».
البته همه این مباحث فقط به زمان احمدینژاد مربوط نیست. براساس گزارشی که خبرگزاری رسمی دولت، ایرنا منتشر کرده است، مهرماه سال 96 نیز «فرید گلکار»، مدیرعامل مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها، در سخنانی که با تیتر آبدزدی ابرها از ایران و خروج سالانه 10 میلیارد مترمکعب آبِ با کیفیت از آسمان کشور در ایرنا منتشر شد، اشاره کرد و اینطور گفت: «سالانه 10 میلیارد مترمکعب آبِ با کیفیت، سوار بر ابرها از کشور ما خارج میشود و ما همچنان نسبت به فرصتی که از دست میرود، بیتوجهیم».
مدیرعامل مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها البته به صورت مشخص از اینکه چه کسی یا کسانی این فرصت را از ایران گرفتهاند، اشاره نکرد؛ بلکه در صحبت خود اینطور گفت که ما از این فرصت برای بهرهبرداری از منابع آبی که از بالای سرمان میگذرد، استفاده نمیکنیم. در حقیقت انگشت اتهام بابت این فرصتسوزی بیشتر متوجه خودمان است تا دیگران. در بخشهای دیگری از گفتوگوی او با این خبرگزاری اینطور آمده است: «تولید آب با استفاده از فناوری بارورسازی ابرها، کمهزینهترین روش تأمین آب است؛ بهطوریکه میانگین هزینه استحصال هر مترمکعب آب فقط صد ریال است. در پروژههای استحصال آب با استفاده از روش باروری ابرها، هیچ تخریب زیستمحیطی وجود ندارد. آب از هیچ نقطهای به نقطه دیگر منتقل نمیشود. آبی بسیار باکیفیت و از همه مهمتر، آبی که وجود ندارد، تولید میشود.
مدیرعامل مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها درباره هزینه اجرای راهکارهای طبیعی مقابله با خشکسالی میگوید: «هزینه استحصال هر هزار مترمکعب آب از طریق شیرینکردن آبهای شور دو هزار دلار، انتقال بینحوضهای 400 دلار، تغذیه مصنوعی سفرههای آبهای زیرزمینی 230 دلار، تصفیه فاضلابها 230 دلار و بارورسازی ابرها فقط 15 دلار است؛ بنابراین بین راهکارهای طبیعی مقابله با خشکسالی، بارورسازی ابرها مقرونبهصرفهترین راهکار در سالهای آینده است. ضمن اینکه برخی از راهکارهای دیگر، خسارات جانبی گستردهای به همراه خواهد داشت. بهعنوان نمونه انتقال آب بینحوضهای پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی گستردهای دارد؛ شیرینسازی آب دریا و برگرداندن نمک به دریا – که الان اتفاق میافتد- تبعاتی زیستمحیطی خواهد داشت».
بارورسازی بله، ابردزدی نه
براساس این گزارش بارورسازی ابرها در حالی در ایران مورد بیتوجهی مسئولان قرار گرفته است که کشورهای زیادی از این روش برای جلوگیری از بروز بحران آب استفاده میکنند. بارش باران در بعضی از این کشورها 10 برابر بیشتر از بارشهای کنونی ایران است. استفاده از این فناوری در ایران- برعکس آنچه ضرورت دارد- چندان پررنگ نیست؛ با اینکه دو دهه از آغاز فعالیتهای مرتبط با بارورسازی ابرها در ایران میگذرد و این فناوری در کشور بومی شده، هنوز نتوانسته است جای خود را در مدیریت منابع آب کشور باز کند. مرکز باروری ابرها در ایران فقط دو فروند هواپیمای مسن «آنتونوف» روسی آن هم به صورت استیجاری در اختیار دارد که تجهیزات بارورسازی ابرهای این هواپیما نیز قدیمی شده است. امارات با پنج روز بارانی و مساحتی بسیار کوچکتر از ایران، به شش فروند هواپیما مجهز است و تایلند نیز با 26 فروند هواپیما عملیاتهای بارورسازی ابرها را اجرائی میکنند. بااینحال پروژههایی محدود در کشور اجرائی شده است. در سال 1393 طرحی در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، تهران، چهارمحالوبختیاری، یزد، فارس، کرمان و اصفهان اجرا شد که براساس ارزیابی مؤسسه آب دانشگاه تهران، بارشها در آن سال بر اثر باروری ابرها دومیلیاردو صد میلیون مترمکعب افزایش یافت. برآوردهای مؤسسه آب دانشگاه تهران نشان میدهد بر اثر باروری ابرها، بارشها در آن سال 33 درصد افزایش پیدا کرد. طرح باروری ابرها در سالهای 1387، 1388 و 1389 اجرائی شد؛ اما اجرای آن در سال 1390 به دلیل کمبود منابع مالی مورد نیاز برای عقد قرارداد با شرکت هواپیمایی میسر نشد. این طرح یک سال بعد نیز اجرا شد؛ اما دوباره در سال 1392 به دلیل کمبود منابع مالی متوقف شد.
نظرات احمدینژاد
آن روز اردیبهشتی سال 90 وقتی احمدینژاد درباره تغییرات اقلیمی و ابردزدی از آسمان ایران در استان مرکزی سخن میگفت، به مقاله یک سیاستمدار غربی که از بحران آب در 30 سال آینده خبر داده و در آن از خشکشدن مناطقی از کره زمین از سمت ترکیه و ایران تا شرق آسیا سخن گفته، اشاره کرد و اینطور ادامه داد: «محدوده ترسیمشده در مقاله این سیاستمدار غربی بخشهایی را شامل میشود که آنها از تمدنسازی و فرهنگآفرینی کشورهای این محدوده در هراساند. با توجه به اینکه ایران در مناطق خشک و کمبارش قرار دارد، ضروری است سرعت مدیریت آب در کشور افزایش یابد؛ چراکه متوسط بارش در سایر کشورها 750 میلیمتر در سال آبی است و این میزان در ایران 250 میلیمتر است که در 10 سال اخیر با کاهش چشمگیری همراه بوده است. وضع بارندگی در کشور در سالهای اخیر 179 میلیمتر افت داشته که مؤید کاهش 24درصدی متوسط بارش در ایران است. احمدینژاد البته این حرفها را فقط همان یک بار مطرح نکرد، یک سال بعد در شهریور سال 91 هم در یک مراسم دیگر اینطور گفت: «بخشی از خشکسالیها غیرعمدی و به دلیل ایجاد صنعت بوده و بخشی هم عمدی است و دشمن با تخلیه ابرهایی که به سمت کشور میآید، یک جنگ نامتعادل انسانی بهپا کرده است».
همان موقع «شرق» در گفتوگویی با کارشناسان اقلیمشناسی مانند دکتر بهلول علیجانی و پرویز کردوانی نظر آنها را دراینباره جویا شده بود که آنها تغییر اقلیم و ایجاد خشکسالی به صورت تعمدی در نقاطی از کره زمین از سوی برخی کشورها را به لحاظ علمی غیرممکن دانسته بودند.
چه کسی ابرهای ما را میدزدد؟
روزنامه شهروند نیز نوشت: با وجود اینکه هنوز خاطره بارانهای غافلگیرکننده بهاری از ذهن مردم شهرهای مختلف پاک نشده، اما مسئولان هر بار از کمبود آب حرف میزنند، آب پاکی را روی دست ملت میریزند و میگویند نمودارهای بارش چندان تغییری نکرده و هنوز هم نسبت به سال گذشته کمتر و نسبت به سالهای قبل از آن، خیلی کمتر باران باریده است. میگویند تغییرات اقلیمی گریبان ایران را گرفته و علاوه بر اینکه در دهههای گذشته سیاستهای آبی درستی نداشتهایم، بخت آبی ایران هم برگشته است. البته عدهای هم تئوریهای دیگری مطرح میکنند. همین دیروز غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل ایران تغییرات اقلیمی را مشکوک و نتیجه مداخله احتمالی کشورهای خارجی دانست. البته فکر نکنید این نخستین بار است که چنین تئوریهایی مطرح میشوند.
سال گذشته هم تصویری در شبکههای مجازی دستبهدست شد که نشان میداد ابرهای سرگردان دورتادور ایران را میچرخند و بدون اینکه نگاهی به سمت زمینهای تشنه کشور ما بیندازند، راهی کشورهای دوست و همسایه میشوند، اما پرویز کردوانی، جغرافیدان و بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران که کتابی هم به نام «خشکسالی و راههای مقابله با آن» نوشته، ماجرا را از بیخ و بن تکذیب میکند و میگوید: «چنین چیزی امکان ندارد، مخصوصا از راه دور ممکن نیست.»
او ادامه میدهد: «روشهای مختلفی برای بارورسازی ابرها وجود دارد، اما این نمیتواند آبدزدی و برفدزدی باشد. این بارشها معمولا تأثیر منطقهای دارند. ضمن اینکه ما نمیبینیم در کشورهای همسایه ما چنان بارش غیرعادی وجود داشته باشد که بگوییم لابد اینها سهم آبی ما را از ابرها تخلیه کردهاند.»
کردوانی میگوید: «خود ابرها هزاران سال است که از این طرف و آن طرف آبدزدی میکنند، یعنی در یک منطقهای بارور میشوند، اما با جریانهای هوایی همراه شده و بارشان را در منطقهای دیگر تخلیه میکنند. این جریان چندین هزار سال است که وجود دارد و چیز تازهای نیست که برایش نگران یا ناراحت باشیم. آنچه واقعا باید نگرانش باشیم به هم خوردن این جریان است که بهعنوان تغییرات اقلیمی شناخته میشود و ایران هم یکی از کشورهایی است که از نظر موقعیت سوقالجیشی یکی از قربانیان اصلی این تغییرات است.»
او دست داشتن بشر در این تغییرات را رد نمیکند و میگوید: «بخشی از این تغییرات ناگزیر بوده، اما بخش زیادی از آن هم محصول بشر است، اما کار یکسال و دوسال و ١٠سال نیست، بلکه نتیجه عملکرد سالهای زیادی است که بشر دست به نابودی محیطزیست زده و توازن آن را به هم زده است.»
کردوانی درنهایت وجود توطئه را ممکن نمیداند و میگوید: «اینکه بگوییم بهطور هدفمند برای تغییرات اقلیمی ایران برنامهریزی شده و ابرهای ما را پشت مرز خالی میکنند، یکجور فرافکنی به نظر میرسد و باعث میشود توجهات از آنچه خودمان انجام دادهایم تا به این روز بیفتیم، برگردد و تلاشها برای تغییر نگاه مردم و حاکمیت به مقوله آب بیاثر شود.»
عيسي كلانتري: مديريت مصرف آب و انرژي كشور بايد خودش را با تغييرات اقليمي هماهنگ كند وگرنه نميتوانيم به جنگ تغيير اقليم برويم
اما آيا ميتوان گفت كه تغيير اقليم مشكوك است يا حاصل پيامدهاي دست كاري كشورهايي عليه كشوري ديگر است؟ يافتههاي علمي تاكنون چنين چيزي را اثبات نكردهاند. گرم شدن كره زمين، كاهش بارندگيها و تغييرات زيستي ديگر هر سال بيش از قبل نگراني دانشمندان حوزه علم هواشناسي، جغرافيا و محيط زيست را افزايش ميدهد. همين افزايش نگراني موجب شده تا به طور مرتب گزارشهاي دقيقي از پيامدهاي تغيير اقليم در سراسر جهان تهيه شود. در ايران هم نقش تغييرات اقليم بسيار مهم ارزيابي شده است. بهلول عليجاني، استاد اقليمشناسي و مدير قطب علمي تحليل فضايي مخاطرات محيطي، دانشگاه خوارزمي تهران در مقالهاي كه زير عنوان «تغيير اقليم در ناهمواريهاي زاگرس» منتشر كرده و درباره اهميت مطالعات تغيير اقليم نوشته است: «در ايران، تغييرات اقليم بسيار مهم ارزيابي ميگردد زيرا بالارفتن دما و كمبود بارش ايران تاثيرات منفي زيـادي روي منابع آب و امنيت غذايي دارد كه سبب گسستن بافتهاي زيستي، اجتماعي و غيره ميشود. بـدين جهـت انجام هر مطالعه جامعي در راستاي شناخت هرچه بيشتر اقليم، تغييرات و كاربرد آن در مسائل و برنامهريزيهاي كشور ميتواند سودمند واقع شود.»
عليرضا مساحبواني، عضو هيات علمي دانشگاه تهران نيز پيش از اين در يك نشست علمي در مركز بررسيهاي استراتژيك سال ١٣٩٥ درباره پيامدهاي تغيير اقليم در ايران گفته بود: «محاسبات مربوط به درصد تغييرات درآمد از آب سطحي نشان ميدهد كه در سالهاي آتي زيان بيشتري به ترتيب متوجه استانهاي خوزستان، فارس و هرمزگان خواهد بود.» او بر مبناي مطالعات« سند راهبردي تغيير اقليم كشور» بر افزايش دماي كشور تا سال ٢٠٣٠ تاكيد كرده بود: «تغييرات رواناب تمامي حوضهها تا سال ٢٠٣٠ نيز كاهشي خواهد بود و بيشترين درصد كاهش رواناب به ترتيب مربوط به حوضههاي بندرعباس- سديج، كرخه و كارون است. در چنين شرايطي امكان بروز خشكساليهاي شديد و سيلابهاي شديد افزايش مييابد، چرا كه با افزايش دو درجه دماي كشور، حدود ٢٧ ميليارد مترمكعب بر حجم تبخير كشور افزوده شده و ميزان تغذيه آب زيرزميني تا حدود ٢٠ درصد كاهش مييابد و نهايتا تامين آب شرب در اكثر كلانشهرهاي كشور نيز در آينده با مشكل مواجه خواهد شد.
مديريت يكپارچه برنامههاي توسعه منابع آب با حفاظت از اكوسيستمها، ارتقا دادههاي پايهاي در مديريت آب، افزايش آگاهيهاي عمومي جهت بهرهبرداري از آب، مديريت تقاضا ميان كاربريها، تفويض اختيارات به جوامع ملي، تصفيه و بازچرخاني پسابها در چرخه مصرف آب را از جمله راهكارهاي سازگاري در منابع آبي برشمرد.
عيسي كلانتري، رييس سازمان حفاظت محيط زيست:
نميتوانيم به جنگ اقليم برويم
رييس سازمان حفاظت محيط زيست هم در گفتوگو با «اعتماد» ادعاي جلالي درباره مشكوك بودن تغيير اقليم را رد كرده است.
آقاي جلالي رييس سازمان پدافند غيرعامل ديروز گفتهاند كه تغييرات اقليمي در كشور ايران و منطقه غرب آسيا مشكوك است و رژيم صهيونيستي و برخي ديگر از كشورها با كارهايي برف و ابردزدي انجام ميدهند. شما در مقام رييس سازمان حفاظت محيط زيست درباره اين ادعا چه نظري داريد. آيا چنين چيزي ممكن است؟
به نظر من در مورد مباحث مربوط به ابرها و ميزان بارندگيها سازمان هواشناسي صلاحيت اظهارنظر دارد كه آنها هم نظرشان را گفتهاند. اين مساله فني است و سازمان حفاظت محيط زيست خودش را تابع سازمان هواشناسي ميداند. آنها اعلام كردهاند كه چنين چيزي ممكن نيست. وقتي هواشناسي ميگويد امكان ندارد ما هم به همين نظر تخصصي اعتماد داريم. كاهش بارشها مسالهاي سياسي يا اقتصادي نيست. مسالهاي كاملا فني و علمي است. يكي مدعي شده است كه ابرها را ميدزدند، صاحب مساله و ذي نفع اصلي يعني هواشناسي هم تنها پاسخ داده كه امكان ندارد.
ايشان گفتهاند كه به تغيير اقليم مشكوكند. آيا ميتوان اين طور استنباط كرد كه كشورهايي در دنيا باشند كه بخواهند در تغييرات اقليمي نقش داشته باشند؟
ما در سازمان حفاظت محيط زيست ميگوييم كه تغيير اقليم وجود دارد و كسي هم نميتواند منكر آن شود مگر آقاي ترامپ. ترامپ هم به دليل تامين منافع اقتصادي و نقش نفت در اقتصاد اين حرفها را مطرح كرده است.
خب با اين حساب مواجهه ايران با مساله تغييرات اقليمي بايد مبتني بر چه راهبردي باشد؟
ما بايد تابع متخصصاني باشيم كه در كشور و جامعه بينالمللي در اين باره صاحب ديدگاه علمي هستند. هر چيزي را هر كسي نميتواند بگويد. نبايد فراموش كنيم كه همهچيز را همگان دانند. ما بايد خودمان را با تغيير اقليم سازگار كنيم، تغيير اقليم كه خودش را با ما سازگار نميكند. مديريت مصرف آب و انرژي كشور بايد خودش را با تغييرات اقليمي هماهنگ كنند وگرنه ما نميتوانيم به جنگ تغيير اقليم برويم. وظيفه ما مشخص است. ما بايد با استفاده از دانش روز تمهيداتي را بينديشيم كه كشور توان عبور از اين مسائل را داشته باشد. مديريت بحران تغييرات اقليمي هم چهار ساله ممكن نيست و بايد برايش برنامه بلندمدت داشته باشيم چون سال به سال بارندگيها بيشتر كاهش مييابد. گرمايش زمين دارد اضافه ميشود و از طرفي با بحرانهاي ديگري هم روبه هستيم و بايد براي مقابله با آنها آماده باشيم.
به نظر ميرسد در كشور هنوز سياست و ديدگاهي يكپارچه درباره بحرانهاي زيست محيطي و تغيير اقليم وجود ندارد. قبول داريد اين تشتت و همسو نبودن سازمانها ممكن است براي ما زيانآور باشد؟
حتما همين طور است. اگر خودمان آماده نكنيم چه بسا تبعات تشديد شود و بدتر هم باشد. قطعا اين مساله منابع و وقت ما را هدر ميدهد. ما ٢٠ سال پيش هشدار داديم كه بايد خودمان را با كمآبي سازگار كنيم. آب را نبايد اينطوري تاراج كنيم. منابع تجديدناپذير را بايد حفظ كنيم. كسي حرفمان را گوش نكرد. همه مسخره كردند. از سال ٧٥ اين حرفها را زديم و حالا ٢٢ سال بعد با واقعيتهاي تلخي روبه رو شدهايم كه تازه برخي افراد متوجه شدهاند بايد كمبود آب را جدي گرفت.
اگر مساله تغييرات اقليمي را ناديده بگيريم يا با آدرس غلط دادن، برنامهريزيهاي مان به تعويق بيفتد بايد منتظر چه پيامدهايي باشيم؟
نميتوانيم ناديده بگيريم. قطعا از پيش شكست خوردهايم. نميتوانيم بگوييم باران غلط ميكند كه نميبارد. با اين حرف كه باران نميبارد. وقتي بارشها كم ميشود عقلانيت حكم ميكند ما هم سياستهايمان را تغيير دهيم و به سمت كاهش مصرف آب برويم.
هم وطن گرامی در تمام شهرهای کشور در حال آبیاری چمن های فضای سبز هستیم. در حال کشت محصولات کشاورزی که از لحاظ آبیاری صرفه اقتصادی ندارد. در حال شستن اتوموبیل و حیاط منزل و .... با آب شرب هستیم برای یک استحمام و شستشوی ظروف کلی آب هدر می دهیم و........ دست آخر می نالیم که ابر ما را می دزدند! باید همه ما در سبک زندگی و مصرف خود بازنگری کنیم و در همه مسایل دنبال یافتن دشمن خارجی و عامل بیگانه نباشیم.
هم وطن گرامی در تمام شهرهای کشور در حال آبیاری چمن های فضای سبز هستیم. در حال کشت محصولات کشاورزی که از لحاظ آبیاری صرفه اقتصادی ندارد. در حال شستن اتوموبیل و حیاط منزل و .... با آب شرب هستیم برای یک استحمام و شستشوی ظروف کلی آب هدر می دهیم و........ دست آخر می نالیم که ابر ما را می دزدند! باید همه ما در سبک زندگی و مصرف خود بازنگری کنیم و در همه مسایل دنبال یافتن دشمن خارجی و عامل بیگانه نباشیم.