آفتابنیوز : روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به قلم عبدالرحیم اباذری نوشت: مرحوم داییام در دهههای 40-50-60 از بازاریان و معتمدین شهر میانه و فردی روشن ضمیر بود، او از ماجرای بمباران آذربایجان و تصرف شهر میانه توسط قوای نظامی روسیه در جنگ جهانی دوم خاطرات شنیدنی بسیاری داشت و گاهی آنها را نقل میکرد.
در موردی میگفت: چند سال پیش از اشغالگری، مردی به نام عبدالغفار در بازارشهر میانه به شغل دست فروشی مشغول بود و میگفتند از شهر باکو به میانه آمده است، در آن زمان به این گونه افراد « مهاجر» اطلاق میشد. عبدالغفار تسبیح دانه درشت به دست و ریش بلند بر سینه و صورت داشت و همیشه جلوتر از همه در نماز جماعت مسجد جامع امامزاده اسماعیل(ع) حاضر و آخر از همه خارج میشد.
وی اغلب در صف اول جماعت میایستاد، خیلی هم به آداب و معاشرت از قبیل: صبحکمالله بالخیر و مساکمالله بالخیر و العافیه و تقبلالله اعمالکم و... مسلط و مقید بود و همه را مجذوب خود میساخت.
تا این که سال1320شمسی وقتی قوای متفقین از جنوب و شمال وارد کشور ایران شدند و ارتش سرخ روسیه شوروی، آذربایجان و شهر میانه را به اشغال خود درآورد، از همان روز ناگهان عبدالغفار ناپدید شد، نه در بازار دیده میشد و نه به جماعت مسجد میآمد. داییام میگفت: چند روز بعد ناگهان دیدم ریشش را از ته زده و به جای تسبیح، تفنگ به دست گرفته و به جای صف اول نماز، جلوی صف نظامیان روسی رژه میرود!
سپس در سال 1324 که قوای روسی طبق قرار داد متفقین مجبور به ترک ایران شد و به جایش نیرویهای حزب دمکرات به سرکردگی جعفر پیشه وری و غلام یحیی دانشیان، آذربایجان و شهر میانه را تصرف کردند، عبدالغفار سر دسته فداییها شد؛آن وقتها به سربازان حزب دمکرات « فدایی» میگفتند. معلوم شد او در این مدت جاسوس روسیه بوده و هماکنون نیز عامل و ایادی حزب توده و دمکرات شده است.
روشن است که حضور جاسوسان روسی در آن مقطع تاریخی فقط به شهر میانه اختصاص نداشت معمولا عبدالغفارهایی با شکل و شمایل گوناگون در تمامی شهرهای شمالی کشور حضور داشتند. اخیرا دربعضی گزارشهای تاریخی دیدم: یکی از این عبدالغفارها جلوی حمام دوشنبه شهرانزلی، شیرینی میفروخت و به مجرد ورود ارتش سرخ شوروی به شمال، لباس سربازی پوشیده و به آنها پیوسته است. فرد سومی در یکی دیگر از مناطق آذربایجان به خاطر ظاهرِ کاملا مذهبی که برای خود درست کرده بود سالها مورد اعتماد مردم واقع شده تا جایی که از مردم خمس و زکات و سایر وجوه شرعی میگرفت و میگفت آنها را برای مراجع تقلید در قم و نجف میفرستد، اما شهریور 1320 وقتی چتربازان ارتش سرخ در این سرزمین پیاده شدند، او افسر نیروی هوایی روس از آب درآمد و به جمع چتربازان پیوست.
چند نکته ضروری
1- شکی نیست که پدیده جاسوسی و اعزام جاسوس از کشوری به کشور دیگر از مسلمات هرحکومتی است و سابقه دیرینه بیش از هزارساله دارد. در این میان اعزام جاسوس از روسیه به ایران با سابقهترین آنهاست؛ در دوره صفویها، قاجاریها و پهلویها وجود داشته؛هماکنون نیز در ابعاد وسیع ادامه دارد، چنان که دولتهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل نیز دست کمی از روسیه ندارند و اکنون حتما بیشتر از آنها در ایران فعال هستند.
به خاطر اهمیت و جایگاه منحصر به فردی که نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح دنیا دارد طبیعی است که امر جاسوسی و تخلیه اطلاعاتی در آن ازسوی جاسوسان کشورهای بیگانه در سطح و ابعاد وسیعی انجام گیرد و نباید از آن غافل شد.
2- در زمانهای صفویه، قاجاریه و پهلوی، اَبزار جاسوسی و نفوذ، معمولا ریش، تسبیح، حضور در نماز جماعتها و حتی سوء استفاده از لباس روحانیت بود، اما امروز نمادها و لباسهای دیگری را هم میشود به آن اضافه کرد و این امور میتوانند مورد بهرهبرداری جاسوسان قرار بگیرند. چون بحث مصداقی در این خصوص شاید پیامدههایی به همراه داشته باشد از ذکر مصادیق پرهیز میشود ولی باید توجه داشت در نظام اسلامی و انقلابی ما هر چیزی که ازارزش و جایگاه والاتری برخوردار است به همان مقدار هم در معرض این آسیب قراردارد و لازم است هر چه بیشتر ازآن حراست شود.
3- چون در قرنهای گذشته حکومت مستقل نداشتیم و بیگانگان بر ما حاکم بودند یکی از ماموریتهای مهم جاسوسان، اعمال اصل «تفرقهانداز و حکومت کن» بود اما امروز این سیاست نسبت به نظام جمهوری اسلامی تغییر داده شده و عبدالغفارها موظف به اجرای اصل دیگری به نام «تفرقهانداز و حکومت را ناکارآمد کن» شدند و تا حدودی هم در این میدان موفق عمل کردند.
4- جاسوسان معمولا از افرادی که تابعیت کشورهای متبوعه خود را دارند گزینش میشوند اما گهگاهی از آدمهای سست عنصر داخل کشورِ مورد نظر هم بهره کشی میشود؛ حتی افرادی با چند واسطه بدون این که خود خبر داشته باشند میتوانند سربازان پیاده نظام تشکیلات عریض و طویل جاسوسی به شمار آیند و برای خود عبدالغفاری باشند.
5- کار جاسوسان فقط تخلیه اطلاعاتی و خبر چینی نیست بلکه ماموریتهای مهمتری هم میتوانند داشته باشند، ایجاد اختلاف و سعایت و بد بینی و درگیری میان نیروهای اصیل انقلابی و بین مسئولان و مدیران کارآمد یا القای غیر مستقیم حرکتهای تند وتیز به جوانان مانند حمله به بیوت مراجع و تحریک علیه سفارتخانهها و... یا تلقین یاس و ناامیدی در میان مردم و بدبینی آنان به مسئولان نظام که قرائن و شواهد به همه آنها شهادت میدهد.
امروز آنهایی که به هر بهانهای علیه مسئولان نظام لجن پراکنی کرده و به جای نقد، تخریب و تضعیف میکنند، شایعه میسازند، تهمت میزنند، با اظهارات بیربط و غیر کارشناسانه، موجب یاس و نا امیدی مردم ویا ایجاد تنش و تشنج در داخل و خارج میشوند بدانند که برای خود یک «عبدالغفاری» هستند.