آفتابنیوز : محمد بدون این که مادرش بفهمد لباسهای ورزشیاش را پوشید و گل کوچکها و توپ دولایه را از حیاط خانه بیرون آورد و به سمت خانه حسین و امیر رفت تا با هم به سمت زمین خاکی بروند و فوتبال بازی کنند. حسین و امیر دوستان محمد هستند که در یک کوچه با هم همسایهاند. هر سه آنها میدانند که اگر مادرهایشان از بازی کردن آنها در زمین خاکی مطلع شوند، کتک مفصلی میخورند، با این حال اکنون تیم سه نفره محمد تکمیل شده و برای بازی بین محلهای به زمین خاکی پشت کارگاه سنگتراشی میروند تا با تیم محله رقیب، بازی کنند.
دو تیم آماده هستند و جایزه برنده این بازی، نوشابه شیشهای است که تیم بازنده باید به تیم برنده بدهد. چند دقیقهای از بازی میگذرد که حسین زمین میخورد و کتفش در میرود. چه اتفاق بدی! هیجان بازی ناگهان برای دو تیم به کابوس تبدیل شد و حالا ماندهاند که جواب مادر حسین را چطور بدهند ...
این داستان کوتاه، کم و بیش حکایت کودکی پسران دهه ۷۰ به قبل است اما امروزه به سختی میتوان توپ دولایه، گل کوچک و حتی زمین خاکی برای فوتبال بازی کردن پیدا کرد. از حدود ۱۰-۱۵ سال پیش با شکلگیری مدارس فوتبال، پدر و مادرها دیگر دغدغه صدمه دیدن فرزندانشان در زمینهای خاکی نداشتند و حداقل میدانستند که یک بزرگتر به عنوان مربی مسئولیتپذیر بالای سر آنها حضور دارد که حواسشان به صدمات احتمالی باشد.
با مدارس فوتبال خیال والدین از سلامت فرزندانشان راحت شد اما زهی خیال باطل! آنها نمیدانند که خیلی از مدارس فوتبال، مجوز رسمی فعالیت ندارند و خیلی از این مدارس غیرقانونی با سوءاستفاده از نام بزرگان فوتبال مانند حمید استیلی، علی دایی، آرش برهانی، فرهاد مجیدی و ... سعی در جلب توجه و اعتماد والدین میکنند. والدین زیادی هم هستند که با این عناوین گمراه میشوند و کودکشان را یا به امید تبدیل شدن به یک فوتبالیست بزرگ یا برای داشتن یک تفریح سالم در این مدارس فوتبال ثبتنام میکنند.
کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال در راستای مقابله با مدارس فوتبال غیرقانونی، اقداماتی انجام داده و حتی در آبان ماه سال ۹۶، با اعلام این کمیته ۱۱۶ مدرسه فوتبال غیرقانونی پلمب شد اما این اواخر اتفاق ناگواری برای یکی از مدارس فوتبال در استان یزد رخ داد؛ نه یک مدرسه فوتبال غیرقانونی بلکه در یک مدرسه فوتبال دارای مجوز رسمی!
قضیه از این قرار است که یک مدرسه فوتبال در یزد بدون این که برای برگزاری اردوی برون مرزی از وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال مجوز کسب کند، تصمیم به برگزاری یک اردو با عنوان "اردوی تفریحی" در کشور گرجستان گرفت؛ اردویی که پایان خوشی نداشت و در نهایت با غرق شدن سه کودک در یک رودخانه، به تلخی برای آنها به اتمام رسید؛ سه کودکی که قطعا والدینشان آرزوهای زیادی برای آنها داشتند.
جدا از این که این مدرسه فوتبال مجوز برگزاری اردوی برونمرزی نداشته، بیتوجهی والدینی که فرزندانشان را به این اردو فرستادند به مجوز داشتن یا نداشتن این مدرسه فوتبال عجیب است. البته قطعا خیلی از آنها نمیدانستند که یک مدرسه فوتبال برای برگزاری اردوی خارج از کشور باید مجوز جداگانهای داشته باشد اما در هر صورت آنها اجازه خروج از کشور فرزندانشان را دادند. در کنار اینها، شایعاتی مبنی بر سودجویی مسئول برگزاری این اردو وجود دارد و گفته میشود این مدرسه فوتبال مبالغی را که از والدین دریافت کرده، به جیب خودش زده که نتیجهاش بازی کردن این کودکان در کنار رودخانه و در نهایت غرق شدن آنها شده است. این مدرسه فوتبال باید این کودکان را به یک استخر استاندارد میبرد نه یک رودخانه!
این اتفاق، کام فوتبال ایران را تلخ کرد اما میتوان از آن درسهایی گرفت تا در آینده دیگر اتفاق مشابهی رخ ندهد.
در اولین اقدام، فدراسیون فوتبال و کمیته اخلاق باید در راستای معرفی مدارس فوتبال رسمی، تنظیم آییننامهای برای این مدارس و از همه مهمتر انتشار گسترده دو مورد قبلی اقدام کنند تا والدینی که قصد دارند جگر گوشههایشان به مدارس فوتبال بفرستند با مراجعه به این اسامی و آییننامه از چند و چون ماجرا آگاه شوند تا در در آینده شاهد تکرار ماجرای کودکان یزدی نباشیم. قطعا اگر این والدین میدانستند که برای برگزاری اردوی برون مرزی، تنها داشتن مجوز رسمی مدرسه فوتبال کافی نیست، مجوز برگزاری اردوی برونمرزی را از مسئولان این مدرسه فوتبال مطالبه میکردند تا در صورت داشتن چنین مجوزی، اجازه سفر به فرزندانشان بدهند.
اکنون بیایید برای از دست رفتن سه "جان" عزیز، ماتم بگیریم و غصه بخوریم اما گریستن برای این سه نوجوان نباید چشمهایمان را برای دیدن دیگران ببندد. از امروز با نگاهی تیزبینتر، احساسی قویتر و دغدهای بیشتر باید به نونهالان و نوجوانان "عشق فوتبال" بنگریم و اجازه ندهیم اتفاق تلخ گرجستان، یک بار دیگر در جای دیگری رخ دهد. سه پیکر بی جان، هزینه گزافی بود که "ایران" برای عبرت گرفتن از "بیمسئولیتی" پرداخت.
ایسنا