آفتابنیوز : عصر دوشنبه - ۲۹ مرداد - کتابخانه ملی میزبان جمعی از کاریکاتوریستهای قدیمی و جدید بود که به بهانه بزرگداشت حسن توفیق گرد هم آمده بودند و خاطرات تحریریه «توفیق» را که سال ۵۰ برای همیشه توقیف شد، مرور کردند.
کامبیز درمبخش (کاریکاتوریست پیشکسوت و از اعضای تحریریه نشریه «توفیق»)، احمد عربانی (کاریکاتوریست پیشکسوت)، احمد مسجدجامعی (عضو شورای شهر تهران)، اشرف بروجردی (رئیس سازمان اسناد کتابخانه ملی)، هادی خانیکی (روزنامهنگار و استاد علوم ارتباطات)، سید فرید قاسمی (روزنامهنگار و پژوهشگر)، غلامرضا کیانی رشید (کاریکاتوریست پیشکسوت و از اعضای تحریریه نشریه «توفیق») و هادی حیدری (کاریکاتوریست) از جمله حاضران در این مراسم بودند.
«در دوران کار مطبوعاتی هیچ پولی از مقامات دریافت نکردم»
حسن توفیق در سخنانی ضمن تشکر برای برگزاری این مراسم، از خاطرات خود از تحریریه «توفیق» سخن گفت. او اظهار کرد: زمانی که صاحبامتیاز «توفیق» بودم، در نشریه نوشته بودیم نشریه بعد از فروش پس گرفته میشود. این کار در هیچ نشریهای در دنیا و ایران سابقه نداشت. جالب است که عده بسیار کمی از مخاطبان هم این کار را کردند و نشریه را به دفتر روزنامه پس آوردند. همچنین من تنها وکیلی در دنیا و ایران بودم و هستم که وقتی با موکلانم قرارداد میبندم در صورتی که موفق شوم، حقالوکاله قبول می کنم.
او ادامه داد: در «توفیق» ۱۷ ساعت در روز کار میکردم و گاهی شب تا صبح نیز در تحریریه میماندم و به کار مشغول بودم. آن زمان نشریه را به صورت حزبی اداره میکردم. مرامنامهای نوشته شده بود که هنوز هم نمونه آن را دارم. همچنین قسمنامهای تهیه شده بود که هر کسی میخواست با «توفیق» همکاری کند و در مکتب «توفیق» یاد بگیرد باید طبق این قسم نامه هر چه میآموخت را فقط در راستای مصلحت ایران مصرف میکرد.
این کاریکاتوریست پیشکسوت با بیان اینکه «در دوران کار مطبوعاتی هیچ پولی از مقامات دریافت نکردم»، خاطرهای تعریف کرد که نخست وزیر وقت می خواست به تمام مدیران مسئول جراید هدیهای نقدی بدهد، اما با وجود اینکه بسیاری با تمملق و چاپلوسی این هدیه را قبول کرده بودند و برخی هم از کم بودن آن شکایت داشتند، او از پذیرفتن این هدیه سر باز زده بود.
توفیق ضمن مرور خاطرات تحریریه «توفیق» یادآور شد: در یکی از شماره های «توفیق» نوشته بودیم با این شماره آنقدر می خندید که بند تنبانتان پاره می شود. به همین خاطر هم روی تمام شماره های نشریه یک بند تنبان ضمیمه کرده بودیم. یادم است زمانی هم کمبه خربگیران برای حزب خران تاسیس کرده بودیم و از مخاطبان خواسته بودیم در صورتی که می توانند خریتشان را ثابت کنند، می توانند عضو این حزب شوند و کارت عضویت بگیرند.
او در ادامه با بیان اینکه«من نیز با نگارش مقاله ای سه صفحه ای توضیح دادم که می توانم در حزب خران عضو شوم، توانستم کارت عضویت بگیرم»، کارت عضویت خود را به حاضران در مراسم نشان داد.
او همچنین اظهار کرد: من در زندگی هیچ تفریح سالم و غیرسالمی نداشتم. درباره خوبی و بدی این کارها صحبت نمی کنم، اما من هیچ گا سیگار و تریاک نکشیدم و نمی کشم، هیچ گاه مشروب نخورده و نمی خورم و هیچ گاه قمار نکرده و نمی کنم. برخی از دوستانم می پرسند پس تو اهل چه چیزی هستی؟ و من پاسخ می دهم من اصلا اهل نشده ام.
توفیق از خاظرات توقیف این نشریه سخن گفت و یادآور شد: وقتی نشریه توقیف شده بود، نزدیگان امیرعباس هویدا به من پیشنهاد دادند که اگر تا 24 ساعت شرکتی سهامی با آنها تاسیس کنم، نشریه را از حالت توقیف درمی آورند. من در پاسخ به این پیشنهاد نامه ای نوشتم و به دفتر وزیر اظلاعات وقت بردم و گفتم شرکت تاسیس می کنم ولی شرکت با ابوالفضل. گفتم من حاضر با حضر عباس شریک شوم ولی با امیر عباس نه!
او همچنین اعلام کرد که آرشیو نشریه «توفیق»، مجسمه «کاکا توفیق» و ... را به موسسه بروجردی اهدا می کند.
همچنین احمد عربانی، کاریکاتوریست قدیمی که اجرای این مراسم را نیز برعهده داشت در ابتدا یکی از غزلواره های آخرین شماره های نشریه «توفیق» را خواند، خاطرات خود از اولین اثری که برای این نشریه فرستاده بود را مرور کرد و گفت: آقای توفیق تاثیر بسیاری زیادی روی من و بسیاری دیگر از جوانان آن دوره گذاشت. او هیچ گاه از کسی تعریف نمی کرد. البته ان زمان در جوانی این موضوع بسیار در ذوقمان می خورد، اما بعدها این خصلت او بسیار به نفع ما تمام شد. این درحالی است که امروز اصلا نمی توان درباره کار جوانان نظر داد، چون زود به آنها بر می خورد.
مرور تاریخچه «توفیق» از ابتدا تا انتها
فرید قاسمی، روزنامه نگار و پژوهشگر تاریخ مطبوعات نیز درباره تاریخ نشریه «توفیق» از ابتدا تا انتها به بیان توضیحاتی پرداخت و گفت: «توفیق» گنجینه پژوهشی و خزانه تحقیق ست و ارزش واکاوی بسیار دارد به عنوان مثال به نام خدا در شعر فارسی از پژوهشهای بر زمین مانده است و اگر پژوهشگری بخواهد به سراغ این موضوع بروند بی نیاز از نشریه توفیق نیست. به طور کلی «توفیق» را می توان از منظرهای گوناگون دوره بندی کرد؛ شکل، محتوا، رویکرد سکاندارها، به طور کلی ظاهر و باطن، سر صحنه، روی صحنه، پشت صحنه، روزگار حیات و ترک عرصه هر کدام قابلیت واکاوی مستند را دارند.
او ادامه داد: عمر مطبوعاتی را به دو شیوه محاسبه میکنند؛ نخست سال های پیوستگی در انتشار و دوم سر آغاز تا سرانجام نشر بدون احتساب گسستگی که محاسبه عمر «توفیق» بر مبنای نوع دوم است. اگر بر مبنای سکاندار بخواهیم بررسی کنیم دوره ی اول از اردیبهشت ۱۳۰۱ تا بهمن ۱۳۱۸، دوره دوم از اسفند ۱۳۱۸ تا مرداد ۱۳۳۲ و دوره سوم از اسفند ۱۳۳۶ تا تیر یا به روایت درست تر در اسفند ماه ۱۳۵۰. با این تقسیم بندی زمانی و بر مبنای ترکیب نویسندگان و عوامل دیگر نوبت اول را باید اخلاق مدارانه، مرتبه دوم عدالت طلبانه و نوبت سوم را خنده محور نامید یا بگوییم دوره محمد حسین، عهد محمد علی و زمانه مثلث حسن، حسین و عباس یا روزگار حسن و برادران.
قاسمی گفت: محمد حسین توفیق ۶۰ سال در این جهان زیست و هنر شاعری و صدای خوش را به خدمت نوحه گویی در آورد. حضور او در هیئت های مذهبی انجمنهای ادبی مشوقانی را برایش رقم زد و سروده هایش در روزنامه ها و مجله ها چاپ شد. یحیی سمیعیان، مشهور به «ریحان» در خاطرات خود از چگونگی همکاری محمد حسین توفیق با نشریه «گل زرد» از نویسندگی و سردبیری نوشته است و کلمه توفیق را نام پوشیده او در آغاز نویسندگی می داند. سوم اردیبهشت ۱۳۰۱ در بیست و چهارمین جلسه شورای عالی معارف مجوز «توفیق» صادر شد؛ سید مهدی لاهیجانی، شیخ محمد امین، سید محمد تدین، محمدعلی فروغی، امیر اعلم میرزا، علی اکبر دهخدا، میرزا غلامحسین رهنما، مسیح الدوله و میرزا علی محمد شیبانی کسانی بودند که این صورتجلسه را امضا کردند.
این پژوهشگر تاریخ مطبوعات خاطرناشن کرد: نشریه «توفیق» را در هجده سال نخست حیات بنیانگذار همراه با دستیارانش گرداند. در این دوره اگرچه طنز در لابه لای «توفیق» دیده می شود، اما نشریه ادعای طنزپردازی ندارد و میانه ادبی نگاری و فکاهه نویسی در تلاطم است. محمد حسین توفیق در این ۱۸ سال بارها احضار شد و دست کم دو بار به مجلس رفت تا اینکه ۲۹ بهمن ماه ۱۳۱۸ بر اثر آنچه در زندان بر وی گذشت با جهان فانی وداع کرد و دوره مدیریت محمدعلی توفیقی آغاز شد. محمد علی د۱۳ سال مدیریت «توفیق» را برعهده داشت. ۲ فروردین ۱۳۱۹ شورای عالی فرهنگ مجوز موقت به او دادند تا مدارکش را تحویل دهد و سه سال بعد در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۲۲ صلاحیت علمی اخلاقی و مالی او تایید و مجوز دائمی تصویب شد. می توان گفت در روزگار آشفتگی و پریشانی و یکی از گروه های طوفانی و اثر تکان های شدید محمد علی توفیق بار نشریه را بر دوش میکشید.
او افزود: در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از یک طرف اموال دفتر و خانه محمدعلی به یغما رفت و ساختمانش را به آتش کشیدند و از طرف دیگر چون روز نشر مصادف با همان رویداد بود کارگرها نسخه چاپی اش را به چاه ریختند تا دسته پرونده سازها نیافتند. با این حساب محمد علی و شماری از نویسندگان «توفیق» دستگیر شدند.در این سال ها بسیاری جفا کارانه محمدعلی توفیق را یک تدارکچی تهی از ذوق دانسته اند در حالیکه اینگونه نیست. پس از دوره زندان محمد علی در خرم آباد و خارک او بار دیگر به تکاپو برای تولد دوباره نشریه افتاد، اما به هر دری زد موفق نشد و ترجیح داد ۳۸ سال پایانی عمر را با کنج نشینی و گوشه گیری سپری کند و در آخر بهمن ماه ۱۳۷۰ از دنیا رفت
قاسمی پروین اعتصامی، بهار، حمیدی شیرازی، دهخدا، رهی معیری، شهریار، سید حسین فاطمی، امیری، فیروزکوهی، نفیسی، ناظرزاده کرمانی، رشید یاسمی و باستانی پاریزی را از جمله نویسندگانی برشمرد که در دوره های اول و دوم ت«توفیق» با این نشریه همکاری داشتند.
این روزنامه نگار در ادامه اظهار کرد: بعد از ناامیدی محمدعلی توفیق و فرزندش از حیات دوباره «توفیق» عمه زاده هایش که نام خانوادگی دودمان مادری را اختیار کردند با روابط عمومی قوی نخست با «فکاهی» و بعد با «توفیق فکاهی» و «توفیق» به مدت ۱۵ سال مکتب یا به تعبیری دانشگاه «توفیق» را احیا کردند. آقایان حسن حسین و عباس مثلث گردانندگی «توفیق» را تشکیل دادند و از امیر به چهارراه استانبول و باغ سپهسالار رسیدند. محمدحسین ۱۸ سال، محمدعلی ۱۴ سال، حسن ۲۵ سال، حسین ۲۳ سال و عباس ۲۲ سال و در مجموع ۱۰۲ سال عمر بر سر «توفیق» گذراندند. این سه برادر به همراه نویسندگان و تصویرگران «توفیق» بیش از یک دهه یکه تاز عرصه فکاهی نویسی در ایران شدند.
او اضافه کرد: درباره توقیف «توفیق» ذهنم انباشته از روایت های گوناگونی است که مجال بازگویی نیست؛ نامه های آقای حسن توفیق سندهای خوبی در این زمینه هستند. «توفیق» را باید نهاد نسل پرور نام نهاد که برنامه هایی که کلاس های آموزشی برگزار کرد و نبض مخاطب را در دست گرفت.
مردم ایران کاریکاتور را با 《توفیق》 شناختند
در ادامه کامبیز درمبخش, کاریکاتوریست پیشکسوت اظهار کرد: خوشحالم بزرگداشت آقای توفیق بعد از ۴۰ سال تاخیر انجام شد. من به عنوان یک کاریکاتوریست همیشه مدیون ایشان هستم چراکه بسیار از او یاد گرفتم. او روی کارهایی که انجام میداد بسیار زحمت میکشید و من نیز این وسواس و دقت را از آقای توفیق یاد گرفتم. جالب است بدانید که ایشان هنگام کار همانند جراحها دستکش سفید دست میکرد تا کاغذها کثیف نشوند.
او ادامه داد: از ۱۲ سالگی نشریه 《توفیق》 را دنبال میکردم و آثار خودم از ۱۴ سالگی در مطبوعات چاپ شد و الان نزدیک به ۴۰ سال است که هنوز در این حرفه حضور دارم چراکه لذت این کار وصفناپذیر است. آقای توفیق روی کار و زندگی من تاثیر بسیاری داشت. بسیاری از کسانی که امروز صاحب سبک و افراد بزرگی شدهاند کارشان را از نشریه 《توفیق》 یاد گرفتهاند. به عنوان مثال میتوان به کیومرث صابری معروف به 《گلآقا》اشاره کرد که کار خود را از 《توفیق》 آغاز کرد.
درمبخش در ادامه سخنان خود به بیان خاطراتی از حال و هوای تحریریه 《توفیق》 پرداخت و یادآور شد: ما دو روز در هفته جلسه داشتیم؛ یکی برای سوژه صفحه اصلی و یکی هم برای سوژه هایی که همیشه جای کار داشت. وقتی سوژه صفحه اول تصویب میشد آقای توفیق میگفت از خیابان چند نفر را بیاورید سوژه را برای آنها بخوانید و ببینید که آیا متوجه میشوند یا نه. این موضوع خیلی مهم بود چراکه میخواست سوژهها برای مردم مبهم نباشد.
او ادامه داد: یادم است آقای هویدا من و چند نفر دیگر را به دفتر نخستوزیری دعوت کردند و گفتند تمام کاریکاتورهای ما را از خودش جمع کرده و نگه داشته است. به هر حال آن زمان دسترسی به آقایان بیشتر بود و آنها کاریکاتور را درک میکردند. الان درک درستی از کاریکاتور وجود ندارد. این در حالی است که بسیاری از سیاستمداران خارجی وقتی کاریکاتورشان در مطبوعات چاپ نمیشود ناراحت میشوند که چرا روزنامهها به آنها توجه نکردهاند. حتی گاهی کاریکاتورهایشان را قاب میکنند و به دیوار میزنند.
این کاریکاتوریست همچنین از سانسورهای زیاد در مجله 《توفیق》 و سمبل 《کاکاتوفیق》 سخن گفت و تاکید کرد: مردم ایران کاریکاتور را با توفیق شناختند و این نشریه توانست کاریکاتور را مقبول عام کند البته این مجله نهتنها مقبولیت عام بلکه مقبولیت خاص نیز داشت.
هیچ نشریه ای به اندازه «توفیق» محبوی نبود
همچنین احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران در سخنانی اظهار کرد: خندیدن و گریه کردن از ویژگیهای اندیشمند است. اگر در جامعهای گریه و خنده نباشد یعنی از اندیشه فاصله گرفته است. در کشور ما بیشتر اینگونه بوده است که اندیشهها را به زبان طنز بیان میکردند.
او ادامه داد: «توفیق» در همه دورههای خود به نوعی ادامهدهنده این نگاه حکمتآمیز است و حتی در دوره فوکاهی نیز نگاهی عدالتخواهانه به موضوعات داشت. میتوان گفت نشریه «توفیق» ادامه یافته همان چرند و پرند دهخدا بود و افرادی که در این نشریه حضور داشتند هر کدام وزنههای سنگین ادبیات فارسی محسوب میشدند. شاید در ایران هیچ نشریهای به اندازه «توفیق» محبوب نبود. بسیاری از کسانی که در آن دوره حضور نداشتند هم این مجله را میشناسند و برخی از شوخیهای معروف آن را شنیدهاند.
مسجدجامعی عنوان کرد: ما معمولا طنز عریان نشریه «توفیق» را میبینیم. این درحالی است که این نشریه در بسیاری از بخشهای خود با روایتهای ادبی به صورت پنهان مفاهیم و موضوعات بسیار مهمی را مطرح میکرد.
این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه «لبخند مشترک پیوند اجتماعی را قوی میکند»، خاطرنشان کرد: در تمدن ما این مفهوم تاریخدار است و نوروز نیز به همین معنی است.لازم است که ما امروز به این مفهوم بیشتر توجه کنیم چراکه طنز فضا را تلطیف میکند. باید به این نکته توجه کرد که روزنامه توفیق نهتنها محبوب مردم بلکه محبوب سیاستمداران هم بوده است و به نظر میرسد که طنز این نشریه باعث نزدیکی شده بود.
او افزود: نباید نشریه «توفیق» را فقط در حوزه سیاست دید. درست است که توفیق گاهی نقدهای سیاسی میکرد و زبان مردم بود اما نمیتوان تمام ماهیت این نشریه را به حوزه سیاست مرتبط دانست. اینکه توفیق زبان مردم بود و مردم انتظارشان را از زبان توفیق بیان میکردند اوج موفقیت این نشریه محسوب میشد.
مسجدجامعی همچنین از لزوم نگارش دانشنامه طنز فارسی و پیشنهادی که در این زمینه به کیومرث صابری داده بود، سخن گفت.
او در بخش دیگری از سخنان خود به بازسازی قبر صوراسرافیل، روزنامه نگار دوره مشروطه اشاره کرد و گفت: هر چه تلاش کردیم هنوز این اتفاق نیفتاده است و تمام عکسهایی که با مقبره او گرفته میشود صرفا نمایشی است.
حسن توفیق کاریکاتوریست های بزرگی را تحویل جامعه داد
غلامرضا کیانی رشید، از کاریکاتوریستهای نشریه «توفیق» نیز از دیگر سخنرانان این مراسم بود که در ابتدای سخنان خود شعری را به زبان طنز خواند و تقدیم به حسن توفیق کرد.
او ضمن اظهار امیدواری برای تاسیس موزهای برای نگهداری و ارائه آرشیو روزنامه «توفیق» و یادگاریهایی که از این نشریه باقی مانده است، گفت: امیدوارم مجسمه آقای حسن توفیق هم ساخته شود و به عنوان یادگاری در ساختمانی اطراف دفتر نشریه «توفیق» در چهارراه استانبول که حالا خراب شده و به جای آن پاساژ ساخته شده است، قرار داده شود.
او در ادامه سخنان خود به بیان خاطراتی از حال و هوای تحریریه توفیق پرداخت و اظهار کرد: امروز بزرگداشت اسطورهای است که با ۹۲ سال سن قدم روی چشم همه ما گذاشته و به این جمع صمیمی آمده است. او استاد کاریکاتور و عزیزی است که قلم خود را ۲۹ سال روی زمین نگذاشت. حسن توفیق کاریکاتوریستهای بزرگی را به جامعه تحویل داد. از او خواهش میکنم آموزشگاهی تاسیس کند و سبک کاریکاتورهای خودشان را به نسل جوان آموزش بدهد.
کیانی از تابلوهای نصب شده در تحریریه «توفیق» سخن گفت و اظهار کرد: یکی از این تابلوها، جمله اخم کردن ممنوع بود که در بخش های مختلف تحریریه وجود داشت. همچنین سمن راست اتاق آقای توفیق اعلامیه حقوق بشر نصب شده بود که هیچ کسی از بزرگ تا کوچک به آن توجهی نمی کرد.
نشریه «توفیق» در کنار ملت ایستاد
هادی حیدری، کاریکاتوریست که برگزاری این مراسم را نیز برعهده داشت در سخنانی کوتاه اظهار کرد: به نظرم آنچه روزنامه «توفیق» و نگین خوش رنگ آن یعنی جناب سحن توفیق را در تاریخ ممتاز و درخشان می کند، ایستادن در کنار ملت و منافع ملی است. اساسا ویژگی و خاصیت کاریکاتور و طنز متعهد در طول تاریخ همین است؛ بدون وابستگی به قدرت و گام برداشتن در مسیر ملت و تبدیل شدن به زبان ملت. به همین خاطر است که وقتی کاریکاتوریستی با طنزپردازی در اثرش تردید وابستگی به قدرت پدیدار شود، توسط مردم عقب زده و کنار می رود.
او ادامه داد: امروز مفتخر به برگزاری بزرگداشتی برای مردمی هستیم که در طول سال ها فعالیت حرفه ای، تمام زندگی، هدف و آرمان خود در رسانه ای تحت مدیریت خویش را در راستای منفعت ملت و رضایت خداوند قرار داد.
حیدری در ادامه سخنان خود با نشان دادن برخی از طرح های کاریکاتوری نشریه «توفیق» به ویژه در ماه های منتهی به کودتای 28 مرداد به اراده توضیح و تحلیل درباره آنها پرداخت.
در پاساسن این مراسم با حضور درم بخش، مسجد جامعی، بروجردی، خانیکی و کیانی از حسن توفیق تقدیر شد.
به گزارش ایسنا، همچنین در این مراسم از محمدرضا تهرانی، مجموعهدار مطبوعات طنز نیز قدردانی شد.