آفتابنیوز : در این روزها هم که نان به نرخ روزخورها تا دلتان بخواهد همه جا ریخته، از جمله در عالم سینما! این عزیزان فرصتطلب، به خوبی هر چه تمامتر از آب گل آلود شده و اوضاع قمر در عقرب اقتصادی و روانی مردم استفاده کرده و میکنند و جیبهایشان را با صنعت سینما پر کرده و میکنند. نوش جانشان. ما که بخیل نیستیم و به قول خیلی از کارشناسان، مهم این است که چرخ صنعت سینما به هر قیمتی که شده بچرخد! حال میخواهد مسعود دهنمکی ارزشی باشد با جوکهای دست چندمی در فیلمهایش و یا میخواهد سایر کارگردانهای غیرارزشی باشد با فیلمهایی مملو از شوخیهای جنسی و توالتی! انشالله سبیل بابای آنهایی بچرخد که چنین لقمههایی را برای سینمایمان گرفتند. و آرزوی پولدار شدنش را به هر قیمتی، برایش کرده اند. بگذریم ...
فقط کافی است این عزیزان یک عدد رضا عطاران، یک فقره جواد عزتی و در بیشتر مواقع یک مادمازل بلوند بیچارقد تیتیش مامانی که مجوز کشف حجاب را هم دارد، پیدا کنند و این مخلوط را بعد از بهم زدن، بیندازند در دل یک سوژه کمیک بعضا کپی و دستمالی شده و ترجیحا با موضوع جنگ و جبهه (چون شوخی با جنگ همیشه جواب داده و فیلمهایش بفروش بوده) بعد هم میرسد نوبت به اضافه کردن چاشنیها به اندازه کافی که چه عرض کنم، در حد «شورش را درآوردن»! یعنی اضافه کردن شوخیهای جنسی چهل سال به بالا، البته با ذکر این نکته در پوستر فیلم: «۱۵+ »! گذشته از این که هیچ سینمایی آن هم با توجه به فروش بلیط اینترنتی کاری به کار افراد زیر ۱۵ سال ندارد این شوخیها برای من ۵۰ ساله که خیلی هم پاستوریزه نیستم، خجالت آورند.
البته این شوخیها آن قدر تکرار و نهادینه شدهاند که دیگر وارد تار و پود سینمای کمدی شدهاند و کسی مانند حقیر که طنز تدریس میکند ناچار است در طرح درسی خود این آپشن (سکس کلامی) را هم بگنجاند تا از این غافله عقب نیفتد و انگ ارتجاع و املی را نخورد.
شکی نیست ما مسلمانیم و بسیار مقید به رعایت مسائلی که در شرع صریحا به آن پرداخته اما در عین حال استاد دور زدن همانها هم به گونهای هستیم که دست شرع و بابای شرع را از پشت ببندیم. بگذارید اعترافی بکنم در سینمای کاملا پوشیده و چادر چاقچور شده ما که پدر فقط حق دارد با دختر و همسرش بای بای کند، از انتخاب چهره خاص هنرپیشهها و طرز آرایش و پوشششان گرفته تا حرکات چشم و ابرو و انتخاب نماهای بسیار نزدیک و خاص از چهرهها و... همه چیز به گونهای طراحی میشوند که بنده غیرنوعی هم، خیلی بیشتر از هنرپیشههای زن فیلمهای خارجی (که اکثرا با یک تاپ ساده و موهایی کاملا معمولی هستند) و روبوسی یک زن و شوهر دچار احساسات خاص میشوم! البته اگر میخواهید مرا به این محکوم کنید که جنبه و ظرفیت ندارم کار بسیار خوبی میکنید اما فراموش نکنید که بنده در عین حال هم گفتم که با فیلم های خارجی هیچ مشکلی ندارم حالا هر چه دلتان میخواهد به ریشم ببندید.
فقط ایکاش به نقطهای برسیم که بفهمیم پوشیدگی نمیتواند فیلم را غیرسکسی کند و البته بالعکس بعضا میشود افرادی را دید که چندان حجابی درست و درمانی را ندارند و با این وجود، هیچ تاثیری را -از همان جنس تاثیرهایی را که خودتان بهتر میدانید- بهجا نمیگذارند! قبلا یه این چیزها سکس پنهان میگفتند و بنده با اجازه بزرگترها به آنها سکس شفاف میگویم.
در پایان با ذکر توضیح سکانسی در فیلم «هزارپا» که توصیفش بسیار خندهدارتر از خود صحنه ظاهرا کمیک آن فیلم است از حضورتان مرخص میشویم:
در سکانسی از فیلم رضا عطاران و سارا بهرامی از پشت با یک طناب بهم بسته شدهاند و یا بهتر بگوییم، قرار است اینگونه فکر کنیم، اما با توجه به موارد زیر:
۱- مرد و زن نباید با هم تماس فیزیکی داشته باشند، پس ما فقط باید چند نمای بسته و مجزا از مرد و زن را ببینیم و هیچگاه آنها را در یک نمای باز که از پشت بههم متصلند نبینیم! چون احتمالا تحریککننده و غیرشرعی خواهد بود. آفرین به کارگردان که با گرفتن این نماهای بسته مشکل شرع را به شکل حرفهای و بهدرستی حل کرد و کسی را هم تحریک نکرد.
۲- اما دقیقاً در همان سکانس رضا عطاران، سارا بهرامی را راهنمایی میکند تا از پشت دستش را داخل جیب شلوارش بکند و فندکی را برای بریدن طناب دربیارود. تا اینجا هم موردی نیست!
۳- اما ناگهان راهنماییهای رضا عطاران به گونهای میشوند که حتی بنده هم در این سطور نمیتوانم آنها را ذکر کنم! بیچاره دستان سارا بهرامی که دقیقا نمیدانند در داخل جیب شلوار عطاران باید دنبال چه چیز بگردند! استعفرااله
اما... نکته خندهدار: «تماس فیزیکی یک زن و مرد از پشت، سانسور میشود اما تماس فیزیکی دستان سارا بهرامی در جیب شلوار عطاران و... معاف از سانسور میشود!»
اگر خندهدار نیست هر چه میخواهید نثارم کنید.
خدایا مرا ببخش که حتی برای نقد این موضوع و جریان هم مجبور شدم خیلی چیزها را بگویم از شما خوانندگان عزیز هم عذر میخواهم!
خبرانلاين