آفتابنیوز : سرویس اقتصادی- سایت "المانیتور" با اشاره به افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران در ماههای گذشته مینویسد: "تنها در ماه سپتامبر بورس بیش از 15 درصد بازدهی داشته است. بالاترین رشد در بیش از نیم قرن گذشته.
به گزارش آفتابنیوز؛ از ابتدای سال 2009 میلادی شاخص بورس رشدی 90 درصدی داشته در حالی که میانگین حجم مبادلات 400 درصد بیش از میزان مشابه در سال قبل از آن بوده است. رونق بازار بورس عمدتا به دلیل کاهش ارزش واحد پول ملی است. در واقع تضعیف ریال، درآمد شرکتهای صادرکننده کالا که تقریبا سه چهارم از بازار بورس و سهامهای آن را به خود اختصاص می دهند به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
ورود نقدینگی تازه قابل توجه، چشمانداز مثبت نسبی بازارهای جهانی کالا و در نهایت کاهش مالیات در معاملات اوراق بهاداری از دلایل رشد پایدار بازار بورس تهران بودهاند. با این حال، برای آنکه بازار بورس بتواند سرمایههای بیشتری را جذب کند باید پیشنیازهای خاصی برآورده شوند. عمق محدود بازار سرمایه ایران به عنوان یک مانع بزرگ برای توسعه بازار شناخته شده است. فقدان عرضه عمومی اولیه قابل توجه، کم بودن سهام شناور سهمی آزاد (میزان که انتظار می رود در آینده نزدیک قابل معامله باشد) و پایین بودن کمیت رشد سرمایه شرکتها از جمله نقصهای عمده در بازار سرمایه ایران هستند. اینها جدای از محدودیتهای فنی و قانونی موجود در بازار بورس کشور هستند. در نتیجه، این احتمال وجود دارد که سرمایهگذاران تازهکار توسط سرمایهگذاران حرفهایتر گمراه شده و سرمایهشان را از دست دهند.
"المانیتور" در ادامه می نویسد: "مطالعات نشان می دهند که سهام شناور آزاد در بازار بورس تهران تنها کمی بیش از 15 درصد است. این در حالیست که این رقم در بازارهای توسعهیافته بیش از 80 درصد است. در نتیجه، اگر شرکتهای دارنده سهم در بازار بورس تهران مجبور شوند تا درصد سهام خود را به میزان برای مثال میانگین 25 درصد در کوتاه مدت افزایش دهند، جذب نقدینگی تازه و جذب آن در اقتصاد کشور سریعتر رخ خواهد داد. این سطح از نقدینگی نه تنها به نفع اقتصاد کشور است بلکه میتواند مانع از ایجاد حباب در قیمت سهام نیز شود.
یک راه حل مناسب آن است که شرکتهای دولتی از سیاستهای خصوصیسازی ابلاغ شده از سوی دولت پیروی کنند و سهم خود را در بازار سهام بفروشند. با این حال، روشن نیست که آیا صندوقهای بازنشستگی و بانکهایی که مالکیت آن با دولت است تمایلی دارند از فرصت طلایی ایجاد شده برای از بین بردن وابستگیشان به دولت استفاده کنند یا خیر. در سالهای پیشرو دولت نیازمند است به آرامی از شرکتهای بزرگ مالی به سوی بازار سرمایه تغییر جهت داده و اجازه دهد تا بانکها با شرکتهای مالی خرد و متوسط همکاری داشته باشند. در نتیجه، پیشنهادات عمومی عرضه شده اولیه باید هماهنگ با مقدار نقدینگی وارد شده به بورس اوراق بهاردار باشند. این موضوع، به تدریج ظرفیت تولید کشور و همچنین میزان اشتغال را افزایش خواهد داد.
این سایت در ادامه اشاره میکند که فضای ایجاد شده همچنین فرصتی برای بانکداران به منظور از بین بردن داراییهای سمی است. بانکها میتوانند ملزم به فروش دارایهای اضافی خود در بازار بورس شوند. با این حال، ممکن است در این سازوکار آنان به شرکتهای تابعه خود کمک کنند و اجازه ندهند که شرکتها منتظر پیشنهادهای بالاتر سرمایهگذاران باشند. اتخاذ چنین استراتژی ای غلط است و میتواند نتیجه منفی به بار آورد. توصیه میشود صندوقهای بازنشستگی نیز این رویه را در پیش نگیرند.
برخی فعالان بازار ممکن است تردید داشته باشند و بگویند که سهامداران بزرگ دولتی احتمالا منافع سرمایهگذاران را در ورود به بازار نادیده میگیرند. با این حال، دستکم چشمانداز سالانهای وجود دارد که آماده است تا منجر به نتیجه مطلوب شود. در این راستا اگر سهامداران عمده تصمیم بگیرند سهام شناور خود را با حسن نیت افزایش دهند؛ اگرچه این موضوع ممکن است به کاهش روند شاخص اصلی منجر شود اما در نهایت سهام به سمت ارزش ذاتی خود حرکت خواهد کرد. تقویت فرهنگ مالکیت سهام در میان مردم و تقویت بازار بورس اوراق بهادار ایران از جمله نتایج مثبت این امر خواهند بود.
در سالهای اخیر بازار بورس تهران به دلیل عمق ناکافی و عدم انعطافپذیری اوراق بهادار صنایع مختلف جذابیت زیادی پیدا نکرد. میتوان گفت که یکی از راهحلهای برجسته که میتواند مانع فشارهای تورمی شود انتقال نقدینگی اضافی به تولید از طریق سازوکارهای بازار سرمایه است. در چنین بستری سیال ماندن نقدینگی سبب میشود تا موسسات مالی و اعتباری این نقدینگی را جذب کنند. با این وجود، بدون اراده سیاسی کافی این طرحها قابل اجرایی شدن نیستند. هرگونه تلاشی برای فرماندهی اقتصادی که عموما سیاستگذاران و دولتمردان ایرانی به طور سنتی به آن وابسته شده اند به ضرر توسعه و رشد بازار سرمایه خواهد شد".