کد خبر: ۵۵۲۶۹۹
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۴

مشقت کارمندان «زنجیره‌ای»

وقتی از مرخصی و روز تعطیل از علی می‌پرسم، سری تکان می‌دهد و کلاهش را کمی روی سرش جابه‌جا می‌کند. «ما روز آف نداریم و تنها در ماه یک‌روز حق مرخصی داریم که به دردی نمی‌خورد، چون تنها می‌شود ١٨ساعت زیرا شب قبلش باید تا ٨صبح اینجا کار کنیم.»
آفتاب‌‌نیوز :
 سال ١٣٢٨ بود که ایرانی‌ها با آن آشنا شدند: فروشگاه‌های زنجیره‌ای. فروشگاه‌هایی که مثل خیلی دیگر از موارد، به ایران وارداتی بود و بعد کم‌کم جایش را میان ایرانی‌ها باز کرد. براساس اطلاعات غیررسمی، فروشگاه تعاونی مصرف سپه، نخستین فروشگاه زنجیره‌ای بود که در ایران تاسیس شد و بعد از آن با آمدن فروشگاه‌های کوروش، کار و بار «زنجیره‌ای‌ها» سکه شد و مردم کم‌کم عادت کردند خریدهایشان را یک جا انجام دهند، در فروشگاه‌های بزرگ.

فروشگاه‌های کوروش که‌ سال١٣٤٩ تاسیس شده بود، تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در تهران ١٤شعبه تاسیس کرد و پس از آن و با تغییر مدیریت به فروشگاه‌های قدس تغییر نام داد و البته در دهه ٧٠ ورشکسته شد. بعد از آن و در دهه‌های ٧٠ و ٩٠، فروشگاه‌های زنجیره‌ای یکی‌یکی زیاد شدند و رونق گرفتند. در همه این سال‌ها، زنان و مردان ایرانی بارها به این فروشگاه‌های بزرگ و رنگارنگ رفته‌اند، ولی شاید کمتر کسی درباره وضع کارکنان آن خبر داشته باشد؛ کارکنانی که در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گویند شرایط سختی را باید تحمل کنند و در برابر آن حقوق چندانی هم نمی‌گیرند. 

اینجا حرف، حرف شرکت‌هاست
مریم تا یک‌هفته مانده به زایمانش سرکارش ماند، تا حقوقش را بگیرد، اما بعد از آن کسی او را در فروشگاه ندید. این ماجرا را یکی از نماینده‌های سابق «هایپر می» می‌گوید که دوره‌ای با مریم همکار بود. «این قصه تکراری نماینده‌ها و فروشنده‌هایی است که به دلایل مختلف مدتی کار را ترک می‌کنند. هر نماینده‌ای که می‌رود، چهره‌ای جدید مسئولیت را به‌عهده می‌گیرد، البته شرکت‌ها را هم نمی‌شود شماتت کرد، چون مدتی که فروشنده یا نماینده نمی‌تواند سرکارش حضور پیدا کند، باید فردی را جایگزین کند تا اجناسش به فروش برسد. نمی‌شود که با رفتن یک فرد کارها راکد بماند.» اینها را همکار مریم می‌گوید که حالا از نمایندگی یک شرکت به مدیریت بخش آموزش شرکتی که برایش کار می‌کرده، رسیده است.

امیرخسرو فخریان، رئیس اتحادیه فروشگاه‌های زنجیره‌ای و مدیرعامل افق کوروش دراین‌باره می‌گوید: «افرادی که شرایط کاریشان سخت است، می‌توانند به وزارت کار شکایت کنند. همه شرکت‌ها تحت قوانین وزارت کار فعالیت می‌کنند، به همین دلیل همه کارکنان طبق قوانین از آف و مرخصی برخوردارند و صندلی دارند و می‌توانند استفاده کنند. قانون وزارت کار می‌گوید هر کارمندی یک روز در هفته آف دارد و می‌تواند به شکل چرخشی در یکی از روزهای هفته باشد؛ یعنی یک‌نفر روز شنبه آف باشد و فرد دیگری یکشنبه و به همین ترتیب. البته افرادی که روزهای تعطیل سرکار حاضر می‌شوند، اضافه ‌کار می‌گیرند؛ طبق همان قانونی که در مورد روزهای تعطیل در میان قوانین قید شده است. تمام این کارکنان وقت ناهار، ساعت کاری و رفت‌وآمدشان مطابق وزارت کار است.»

الهه کارش سه ‌سال شارژکردن قفسه‌ها بود و حالا در دفتر مرکزی شرکت‌شان در قامت مدیر بخش آموزش کار می‌کند. «مدیر کارخانه زمانی که متوجه شده من مدرک کارشناسی ارشد دارم و رشته‌ تحصیلی‌ام آموزش است، من را برای همکاری در دفتر مرکزی دعوت کرد.»

اینجا شرکت‌ها حرف اول و آخر را می‌زنند؛ قانون، قانون شرکت‌هاست، اینکه نماینده شرکت یا فروشنده‌اش چه تاریخی حقوق بگیرد؛ در هفته چند روز آف داشته باشد و مرخصی‌ها چطور اعمال شوند، همه فروشنده‌ها و نماینده‌ها طبق قانون وزارت کار حقوق می‌گیرند و باید ٧ تا ٨ساعت در محل کارشان حضور داشته باشند، اما نماینده‌ها ساعت کاری بیشتری دارند، ٩ساعت در روز، البته پنجشنبه و جمعه‌ها اغلب جزو روز آف در نظر گرفته نمی‌شود، چون فروشگاه‌ها واقعا شلوغ‌اند.

صبا شعردوست، مدیر فروشگاه رفاه شیان هم معتقد است: «ما در فروشگاه‌ها دو دسته کارمند داریم؛ یکی کارمندانی‌اند که پروژه‌ای در فروشگاه‌ها کار می‌کنند و وظیفه‌شان فروش یک محصول است. در یک‌بازه ١٠روزه. درواقع اینها کارمندان موقت فروشگاه‌ها هستند. گروه دیگر کارمندانی که شرکت‌ به‌عنوان نماینده‌اش به فروشگاه معرفی می‌کند که وظیفه چیدمان کالا و زدن قیمت‌ها را به عهده دارند. این کارمندان از ٨صبح تا ٥بعدازظهر در فروشگاه حضور دارند، البته در این بازه زمانی ٢٠دقیقه برای صرف صبحانه می‌روند و یک‌ساعت را هم برای ناهار و نماز در نظر گرفته‌اند و باقی ساعات را مشغول کار‌ند، ولی نکته در این است که بعضی از کارمندان شیفت می‌ایستند که نیم‌ساعت را برای عصرانه می‌روند. این قوانین در مورد فروشنده‌‌ها هم صدق می‌کند.»

شعردوست هم شرط گذاشتن شرکت‌ها را قبول دارد و ادامه می‌دهد: «اغلب شرکت‌ها برای انتخاب نماینده‌شان حداقل دیپلم را مدنظر قرار می‌دهند و پایان خدمت برای پسرها الزامی است. شرط سنی زیر ٣٠‌سال هم در مورد همه فروشگاه‌ها صدق می‌کند، البته بعضی از شرکت‌ها شرط داشتن لیسانس را برای نماینده‌هایشان مدنظر قرار می‌دهند.»  

به شانست بستگی دارد
«اینکه نماینده چه شرکتی شوید، به اقبالتان بستگی دارد.» اینها را پیمان می‌گوید که روزگاری در لاستیک‌سازی کار می‌کرده و حالا سه‌سال و نیم است که وظیفه چیدمان دستمال‌کاغذی‌ها را به‌عهده دارد. «حقوقم پایین بود و برای همین آمدم اینجا مشغول به کار شدم. نماینده یا فروشنده‌بودن شرکتی بستگی به شانست دارد؛ بعضی شرکت‌ها پورسانت می‌دهند، اضافه‌کاری‌ها را حساب می‌کنند و حقوق‌ها را سروقت می‌دهند، درواقع هیچ‌ اذیتی ندارند، اما بعضی شرکت‌ها در دادن همان حقوق هم اذیت می‌کنند! بعضی از شرکت‌ها در ابتدای استخدام تعهد می‌گیرند با این مضمون که مسئولیت هر اتفاقی پای خود نماینده است و حق اخراج را هم به خود شرکت می‌دهند. بعضی شرکت‌ها هم سفته می‌گیرند، تا اگر کارمندی به دلیل سختی کار خواست قطع همکاری کند، اهرم فشاری داشته باشند.»

یکی از قوانینی که باید اجرایی شود زیر ٣٠‌سال بودن فروشنده‌ها و نماینده‌هاست! «البته در فروشگاه‌های شهروند، رفاه و ... اینطور نیست، چون به اندازه ‌هایپرها نیاز به شارژ کردن قفسه‌ها ندارند. برای همین وقتی صحبت از سن‌وسال نماینده‌ها و فروشنده‌ها می‌شود، همگی زیر ٣٠سال دارند.» وقتی از پیمان در مورد مشکلات جسمی می‌پرسم، با لبخند می‌گوید: «کمردرد و پادرد را که نمی‌شود جزو مشکلات جسمی در نظر گرفت، چون اغلب فروشنده‌ها و نماینده‌ها با آن آشنا هستند، اما در همین وسایل بهداشتی فردی دچار دیسک کمر شد، برای همین از شرکت مربوطه خواست تا او را به بخش دفتری انتقال بدهند که از طرف شرکت قبول نشد و کارشان به شکایت کشید.»

فخریان، رئیس اتحادیه فروشگاه‌های زنجیره‌ای دراین‌باره می‌گوید: «مشکلات جسمی و آسیب‌هایی که در کار به‌وجود می‌آید، نیاز به  رسیدگی طی مراحل مختلف دارند و نمی‌توان به سادگی به آنها جواب داد. این شکایات و مشکلات طی مراحل متعددی بررسی می‌شوند، تا دلیل مشکل مشخص و به تناسب آن رأی صادر شود.»

 
بنا، طلاساز، کابینت‌ساز و ...  که حالا نماینده و فروشنده شده‌اند
هر دو کف زمین نشسته‌اند و دوروبرشان پر از کنسرو‌های تن‌‌ماهی است. تک‌تک، تن‌ماهی‌ها را برمی‌دارند و نگاهی به آنها می‌اندازند و دوباره نوبت به تن‌ماهی دیگر می‌رسد. هر دو لاغراندام و کم‌سن‌و‌سال‌اند و در سکوت محض سرشان به کارشان گرم است. هرکدام نماینده شرکتی‌اند و کار چیدمان را هم انجام می‌دهند، یکی با یک‌سال و نیم سابقه در‌ هایپراستار و دیگری با ٦ماه تجربه. محمود همان‌طور که کف‌زمین پهن است، با دست به لاین اشاره می‌کند و می‌گوید: «لاین تن‌ماهی‌ و ترشی‌ها تنها دست من است و بعضی روزها پیش آمده بعد از پر کردن ساعت کاری‌ام تا ٦صبح فردا هم مجبور شده‌ام بمانم تا قفسه‌ها پر شوند. الان نشسته‌ایم تک‌تک تن‌ماهی‌ها را چک می‌کنیم.»

محمود قبل از فروشگاه کارهای ساختمانی می‌کرده؛ کاشی‌کاری، بنایی، لوله‌کشی و ٧سالی در این کار تجربه دارد. او لیسانس دارد و چندماه دیگر فرزندش به دنیا می‌آید. «مچ‌دستم امانم را بریده و بیشتر اوقات مجبورم مچ‌بند ببندم، اما چاره‌ای نیست، وقتی کار نیست مجبورم بایستم و کارم را انجام بدهم. درست است که شیفت‌بندی هستیم، اما اگر فروشگاه شلوغ باشد، باید برای کمک بمانیم، ولی تاثیری در دریافتی‌مان ندارد.»

رئیس اتحادیه فروشگاه‌های زنجیره‌ای در این‌باره این توضیح را می‌دهد: «بعضی از کارکنان فروشگاه‌ها کارمند تولیدکنندگان‌اند و در فروشگاه‌ها وظیفه چیدمان کالاهای شرکت به‌ عهده آنهاست و ارتباط استخدامی با فروشگاه‌های زنجیره‌ای ندارند؛ درواقع آنها کارمندان تولیدکنندگان هستند و جزو کارمندان فروشگاه‌ها محسوب نمی‌شوند، البته فروشگاه‌های زنجیره‌ای و‌ هایپرها با شرکت‌ها وارد همکاری می‌شوند که برای تامین نیروی فروشگاه مطابق قوانین وزارت کار فعالیت کنند. سنجش شرکت‌ها؛ هر فروشگاهی قوانین خاص خودش را دارد و طبق رویکرد خودش با فروشگاه‌ها همکاری می‌کند و گزینش شرکت‌ها و تولیدکنندگان را انجام می‌دهد.»

پدرام مدتی در بازار طلا بوده، اما صاحب‌کارش ورشکست می‌شود و برای تامین مخارج دانشگاهش به واسطه یکی از آشنایانش برای نمایندگی به فروشگاه می‌آید و می‌شود نماینده یکی از شرکت‌ها. «٦ماه است که اینجا مشغول شده‌ام. راضی نیستم، با این گرانی‌ها  و نبود کار چاره دیگری نیست. پریشب از صبح تا ٨:٣٠ شب اینجا بودم. در تمام این مدت یک‌ساعت برای ناهار یا شام وقت داریم، علاوه بر ٢٥دقیقه برای صبحانه یا عصرانه.»

پدرام همان‌طور که تن‌ماهی‌های جدا کرده را در چرخ‌دستی‌ می‌چیند، می‌گوید: «کار سختی داریم، یکی از همکارانمان واریس گرفته بود و مجبور است تمام روز را با جوراب واریس کار کند یا یکی دیگر از همکارانمان رگ سیاتیک کمرش گرفته است. هر کاری سختی‌های خودش را دارد و سختی کار ما هم این است دیگر.»

پدرام و محمود به این امید که بعد از چندسال کار کردن و اضافه شدن سال‌های کارشان بتوانند کمکی بگیرند و به درآمدشان بیفزایند، سختی‌ها را تحمل می‌کنند، اما مصطفی از کارش رضایت کامل دارد. او در بخش پوشاک کار می‌کند؛ بخشی که خیلی نیاز به شارژ کردن قفسه‌ها ندارد. «خودم کارگاه کابینت‌سازی داشتم، اما ورشکست شدم و به واسطه یکی از آشنایانم‌ که در همین کار بود، در ‌هایپراستار مشغول به کار شدم. کار خوبی است و شیفت‌ کاری‌ را هم می‌شود انتخاب کرد، حتی می‌شود دوشیفت کار کرد. از همه مهمتر اینکه محل کارم نزدیک خانه‌مان است.»

شعردوست، مدیر فروشگاه رفاه شیان دراین‌باره می‌گوید: «وظیفه اصلی نماینده‌ها در فروشگاه‌ها این است که اجناس را از انبار بیاورند و در قفسه‌ها بچینند و آنها را به فروش برسانند؛ وظیفه‌ای که از طرف شرکت‌ها به آنها محول می‌شود.»

او در مورد مشکلات جسمی‌ای که برای کارمندان پیش‌ می‌آید، می‌گوید: «بیشتر نماینده‌ها اغلب دچار دیسک کمر و واریس می‌شوند، مشکلاتی که تنها مختص نماینده‌ها نیست و سایر کارمندان فروشگاه‌ها هم با آنها درگیر می‌شوند. به‌عنوان مثال مسئول سالن که کارمند فروشگاه است، مجبور است روزانه ١٠بار سالن وسیع فروشگاه‌ را دور بزند، تا کارها به شکل درست اجرایی شود؛ البته در مورد کارمندان خود فروشگاه ملاحظاتی صورت می‌گیرد و نیروی کمکی گرفته می‌شود، اما شرکت‌ها اغلب این کار را نمی‌کنند. متاسفانه این کارمندان چه کارکنان فروشگاه‌ها، چه نیروهای شرکت‌ها شامل سختی کار نمی‌شوند، اما همگی بیمه‌اند.»

قصه پرغصه خدماتی‌ها
«هفته اول زیرپایم تاول زده بود و بعد از دوماه کار هنوز هم خوب نشده است.» بخش خدماتی ‌هایپرها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای را شرکت‌های خدماتی‌ که با آن فروشگاه‌ها قرارداد دارند، تامین می‌کنند و گاهی اوقات شرکت‌های خدماتی با چند فروشگاه قرارداد دارند و برای آنها نیرو می‌فرستند.

علی ٧صبح باید در فروشگاه باشد و مجبور است ٥ صبح از رباط‌کریم راه‌ بیفتد تا سروقت سرکار برسد. این درحالی است که روزانه ١٠هزارتومان باید کرایه بدهد. «در فروشگاه سه شیفت کار می‌کنند، از ٧صبح تا ٣بعدازظهر، از ٣ تا ١٢شب، البته بعد از ١٢شب گروهی در فروشگاه مشغول به کار می‌شوند و بار می‌چینند تا هفت صبح.»

وقتی از مرخصی و روز تعطیل از علی می‌پرسم، سری تکان می‌دهد و کلاهش را کمی روی سرش جابه‌جا می‌کند. «ما روز آف نداریم و تنها در ماه یک‌روز حق مرخصی داریم که به دردی نمی‌خورد، چون تنها می‌شود ١٨ساعت زیرا شب قبلش باید تا ٨صبح اینجا کار کنیم.»

به گفته علی خدمات طی کار حق ندارند، چیزی بخورند یا حتی کمی بنشینند، البته ماجرای دستشویی رفتن هم ماجراهای خودش را دارد.» مرضیه را هم شرکت خدماتی برای‌ هایپر فرستاده و در بخش سرویس بهداشتی کار می‌کند، برای شیفت بعدازظهر برای اینکه بتواند از سرآسیاب کرج خودش را سروقت سرکار برساند. «خدمات اصلا آف ندارند و ماهی یک‌ روز می‌توان رفت مرخصی.» مجبور است برای اقساط جهیزیه دخترش کار کند. «ماهی ٥٠هزارتومان به خودروی ‌هایپر می‌دهم تا شب‌ها من را برساند وگرنه مجبورم شبی ٣٠هزارتومان کرایه بدهم که اصلا برایم به‌صرفه نیست.»

فخریان، رئیس اتحادیه فروشگاه‌های زنجیره‌ای در این مورد معتقد است: «این شرکت‌ها نه دوست دارند و نه می‌خواهند اجحافی صورت بگیرد؛ محال است، حتی شرکت‌هایی که تامین‌کننده نیروی خدماتی‌اند هم طبق قوانین فعالیت می‌کنند. محال است نیرویی در سطح فروشگاه تحت قوانین نباشد و مشغول به کار باشد. در سطح جامعه مشاغلی وجود دارند که کارشان ایستاده است؛ آرایشگر برای کوتاهی مو باید بایستد، راننده‌ها پشت فرمان دچار کمردرد می‌شوند.»

شعردوست، مدیر فروشگاه رفاه شیان هم بیمه‌بودن کارمندان فروشگاه‌ها را تایید می‌کند و می‌گوید: «اغلب کارمندان بیمه‌اند و به شکایاتشان رسیدگی می‌شود. برای درمان هم از بیمه حق درمانشان را دریافت می‌کنند.» 

رضایتمندان‌ هایپرها
«مینا» مدتی تجربه نمایندگی شرکتی را در رفاه داشته و حالا دو سالی است در ‌هایپر فروشندگی یکی از شرکت‌ها را به‌عهده گرفته و کاملا از وضعیتش راضی است. «وضعیت کاری نماینده‌ها و فروشنده‌ها به شرکت‌ها بستگی دارد، بعضی شرکت‌ها علاوه بر شیفت شب برای شیفت صبح هم آژانسی در نظر می‌گیرند. تفاوت فروشنده‌ها و نماینده‌ها در این است که کار نماینده‌ها سخت‌ است و وظیفه چیدمان را هم به‌عهده دارند و چه بخواهند، چه نخواهند شرکت‌ها آنها را بیمه می‌کنند، اما بیمه‌شدن فروشنده‌ها به اختیار خودشان است.»

مینا تفاوتی بین فروشنده‌ها و نماینده‌ها در ‌هایپرها و فروشگاه‌هایی مثل رفاه و شهروند نمی‌بیند. «کار همه نماینده‌ها و فروشنده‌ها در همه شرکت‌های زنجیره‌ای یکی است.» فروشگاه‌های ‌هایپر علاوه بر نیروهای شرکتی که جذب می‌کنند، نیروهایی را هم خودشان استخدام می‌کنند و فروشنده خود‌ هایپر‌ند. زهرا ٤٧سال دارد و تجربه فروشندگی در شرکت‌های دیگر را دارد، اما از اینکه در‌ هایپر فروشنده است، رضایت کامل دارد. «کار ‌هایپر بسیار منظم است و پرداختی‌هایشان به‌موقع است. طبق قانون وزارت کار می‌توانیم ماهی دو روزونیم برویم مرخصی، یک روز در هفته را هم آف هستیم، البته به‌ جز پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها چون فروشگاه واقعا شلوغ است.» زهرا فروشنده سالادها، ترشی‌ها و سوشی‌هاست. «عده‌ای در ‌هایپر هستند که وظیفه‌شان درست کردن سوشی‌ها، سالادها و ساندویچ‌هاست. کسی آنها را نمی‌بیند و درواقع پشت صحنه کار می‌کنند. کار ‌هایپرها سنگین است که آن هم به بزرگی فروشگاه‌ها برمی‌گردد، اما روی‌ هم رفته من از کارم راضی‌ هستم.»

ساناز هم از فروشندگان یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای است که از کارش رضایت کامل دارد و بر این باور است که هر کاری سختی‌های خودش را دارد. «اکثر فروشنده‌ها بیمه نیستند و بیشتر پروژه‌ای کار می‌کنند، یعنی هر ماه برای یک شرکت فروشندگی می‌کنند، البته پیش می‌آید هر دوهفته یک‌بار پروژه‌ کاریمان تغییر کند.» ساناز بعضی روزها را دو شیفت کار می‌کند، مواقعی که به پول نیاز دارد، البته چون تمام مدت سرپاست مجبور شده از جوراب واریس استفاده کند و هر شب از کمردرد ناله می‌کند. «بعضی از فروشنده‌ها هم هستند که پشت‌سر هم نمی‌توانند پروژه بگیرند. من کسی را می‌شناسم که بعد از اتمام هر پروژه شرکت جدیدی را به من معرفی می‌کند و دوسال است که به همین شکل کار می‌کنم.» 

منبع: خبرگزاری ایسنا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین