آفتابنیوز : روزنامه شرق در باره لزوم صدور پروانه ساخت برای فیلمها با چند چهره سینمایی مصاحبه کرده است.
علیرضا رئیسیان گفت: «به نظر میرسد امروز بحث «پروانه ساخت» بر اساس آییننامه وزارت ارشاد که بیشتر مصوبه داخلی است با توجه به تغییرات اساسی در جامعه و سیطره تکنولوژیها و فضاهای مجازی از حیز انتفاع افتاده، ضمن اینکه وجاهت قانونی هم ندارد. کمااینکه ما امروز شاهد هستیم که تئاترها قبل از اجرای عمومی، یکبار به نمایش درمیآیند و بعد مجوز نمایش دریافت میکنند یا درباره مطبوعات و کتاب هم نظارت بعد از چاپ وجود دارد. پس مناسب است چنین فرصتی هم برای فیلمها میسر شود، چون دادن پروانه ساخت نهتنها سود فرهنگی ندارد، بلکه فرصتهای مناسب و برابر را از سینماگران میگیرد».
کارگردان فیلم «پرونده هاوانا» درباره رانت نهفته در «پروانه ساخت» توضیح داد: «همین که بعضیها میتوانند مجوز ساخت بگیرند و بعضیها نمیتوانند یعنی رانت وجود دارد. درحالیکه چرا چنین فرصتی برای همه سینماگران به وجود نمیآید؟ درحالیکه اگر مجوز ساخت به طور عادلانه به همه متقاضیان داده شود، آنوقت ضمن احترام به شخصیت فیلمسازان، تازه درباره سرمایهگذار و عوامل میتوان وارد بحث شد».
جمال ساداتیان، تهیهکننده سینما، در ابتدا وضعیت موجود سینما را اینگونه تحلیل کرد: «درست است که اغلب معتقدند که سینما، اوقات فراغت مردم را پر میکند، اما جدای از آن، دارای ظرفیت راهبردی بالاست، اما متأسفانه در این سالها به دلیل برخی کاستیها ما نتوانستیم از همه امکانات آن بهره ببریم که به نظر میرسد باید این آسیبها کارشناسی شود؛ مثلا چرا مخاطبان سینما را محدود در 5/3 تا چهارمیلیون نفر بدانیم. درحالیکه برای جمعیت 80 میلیونی ایران، دستکم 50 درصد آن؛ یعنی 40 میلیون نفر آن باید مخاطبان سینما باشند. با این نگاه به نظرم سینما در یک بلاتکلیفی بهسر میبرد. ما یکبار باید مطالبات خود را مطرح کنیم، اما همچنان دچار روزمرگی شدهایم و دائما درگیر این دور تسلسل هستیم».
تهیهکننده فیلم «برف روی کاجها» افزود: «در بخش پروانه ساخت به دلیل اعمال نظرات سلیقهای و گاهی هم غیرعادلانه فیلمنامهها لطمه میخورند و درنهایت فیلم ساختهشده از آن ابتر میشود. بههمیندلیل مدتهاست ما فیلمهای خوب، باکیفیت و درعینحال پرفروش نداریم! درحالیکه اگر اجازه بدهیم که فیلمنامه در ابتدا ساخته شود، آن وقت بعدازآن از طریق دریافت پروانه نمایش، صاحب فیلم، فیلم را اکران کند. در این مسیر هم صاحب فیلم ریسک را میپذیرد؛ چون اصل بر این است که همه ما به قانون تمکین میکنیم و درعینحال خطوط قرمز را هم میشناسیم. در حقیقت با حذف پروانه ساخت ظرفیتی به وجود میآید تا با همه سینماگران عادلانه برخورد شود».
مهدی سجادهچی، فیلمنامهنویس گفت: «اصولا پیشنهاد ما این بود که ارائه پروانه نمایش اختیاری شود. اگر برخیها تمایل دارند به روش قبل عمل کنند، تصمیم با خودشان است؛ اما اگر کسی نخواهد به آن تمکین کند، باید بتواند آزاد باشد و فیلمش را بعد از ساخت برای ارشاد نمایش دهد؛ چون به نظر میرسد که مجوز ساخت به هر حالت نوعی سانسور و ممیزی است. درحالیکه وقتی شورای پروانه نمایش وجود دارد، دیگر حضورش الزامی نیست. از سویی کسانی که ارتباطات بهتری با ارشاد دارند، فرصت پیدا میکنند که فیلمنامهشان مجوز بگیرد یا حتی میتوانند خیلی از افراد خود را دور بزنند. از سویی هم شورای پروانه ساخت به برخیها اعتماد دارد و به آنها مجوز میدهد که دراینصورت دادن مجوز به معنای حمایت از آنها است».
او در ادامه افزود: «نکته دیگر اینکه بسیاری از کسانی که به صورت حرفهای در سینما هستند، عضو این شورا هستند. به طور مثال منِ نوعی بهعنوان فیلمنامهنویس چرا باید ایده خلاقانه خودم را در اختیار عدهای قرار دهم که بالقوه رقیب من هستند. درحالیکه هنوز فیلمنامهام ساخته نشده است؟! ضمن اینکه برای وجود این شورا اصولا قانونی وجود ندارد و بهراحتی میتوان آن را کنار گذاشت. درنهایت هم پیشنهاد میشود سینما در درازمدت به دست اهالی سینما اداره شود؛ یعنی با تغییر مدیران، حرکت سینما دچار لکنت نشود یا اعمال سلیقهها تمام شود».