کد خبر: ۵۶۴۵۳۵
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۷ - ۰۱:۰۶
هنر از مردم می‌آید و به مردم برمی‌گردد

لوریس چکناواریان: موسیقی دست کسانی است که با آن کاری ندارند

لوریس چکناواریان درباره قبول نکردن رهبری ارکستر سمفونیک تهران گفت: زخم را باز نکن که خوب نیست. هنر موسیقی در دست کسانی است که با موسیقی کاری ندارند و به جنبه سیاسی آن نگاه می‌کنند.
آفتاب‌‌نیوز :
چکناواریان ـ رهبر ارکستر ـ که به همراه وارطان ساهاکیان، آهنگساز و مدرس موسیقی به مناسبت میلاد حضرت مسیح (ع) در برنامه «شب موسیقی» حاضر شده بود، درباره اهمیت تم‌های محلی گفت: به نظر من بزرگترین آهنگسازها محلی هستند که به خاطر مراسمی در روستا، خودِ مردم آن آهنگ را به وجود می‌آورند. آهنگسازان بزرگ مثل بتهوِون از همین آهنگ‌ها استفاده کرده و آن‌ها را برای اکستر تنظیم می‌کنند. هنر از مردم می‌آید و به مردم برمی‌گردد.

وی افزود: آهنگ جاویدان باید الهام الهی داشته باشد. موسیقی زمینی یک بار مصرف است.

تم‌های محلی، تاثیرگذارتر

ساهاکیان درباره تِم‌های محلی توضیح داد: مشخص نیست سازنده این‌ها چه کسی است و سینه به سینه به ما رسیده‌اند. سال‌ها پیش برای جلوگیری از گم شدن این آثار آقای روبن گریگوریان این فولکلرها را برای ارکستر نوشتند و  زنده نگه داشتند. تم‌هایی که سینه به سینه به نسل جدید می‌رسد، ناخودآگاه تاثیرگذاری بیشتری دارند.

موسیقی یاد گرفتنی نیست

چکناواریان درباره موسیقی‌های ساخت خودش توضیح داد: من از بچگی عاشق موسیقی زورخانه و دسته‌های عزاداری محرم بودم و در اُپرای رستم و سهراب از آنها استفاده کردم. اساسا سبک من بر اساس موسیقی کلیسایی است که با آن بزرگ شده بودم. این سه سنت همیشه در کار من هست. موسیقی یادگرفتنی نیست باید به شما الهام شود و شما تنها می‌توانید تکنیک آن را یاد بگیرید.

او درباره قطعه تولد مسیح گفت: حدود دو هزار ملودی کلیسای ارامنه را از قرن پنجم تا دهم، با کمک دوستان جمع آوری کردم و همه را نت نویسی جدید کردم. محتوای آن دعای مقدس است و هنگامی که حضرت مسیح بعد از ۴۰ روز از صحرا برمی‌گردد، این دعا را به حواریون یاد می‌دهد.

ملودی مهم‌ترین قسمت موسیقی

ساهاکیان درباره یادگیری موسیقی در دانشگاه گفت: کسی که وارد دانشکده موسیقی می‌شود باید پایه و ریشه موسیقی داشته باشد. کسی با چهار سال موسیقیدان نمی‌شود. برنامه ریزی دانشگاه‌ها درست نیست.

چکناواریان درباره همین موضوع ادامه داد: من حدود ۱۵ سال استاد دانشگاه در آمریکا بودم و از دانشگاه فرار کردم. دیدم اگر داخل دانشگاه بمانم خفه می‌شوم چون نباید درباره موسیقی صحبت کرد بلکه باید یا شنید یا نوشت. نمی‌خواهم هنگام نوشتن اثر، فکرم آکادمیک باشد. هنر یک چیز زنده است. هر کسی باید آن چیزی که حس می‌کند را بنویسد. ممکن است مردم از اثری ۵۰ سال دیگر استقبال کنند. ملودی مهمترین قسمت یک موسیقی است. موسیقی باید هویت داشته باشد.

موسیقی دست کسانی است که با موسیقی کاری ندارند

این هنرمند درباره استفاده از موسیقیدانان کشورهای دیگر گفت: ما در موسیقی تعصب ملی داریم اما در کشورهای دیگر از هر قومی می‌توانند در ارکستر آن‌ها شرکت کنند. هر کس خوب است را استخدام می‌کنند.





چرا در جلسات بنیاد رودکی از شما نظرخواهی نمی‌کنند؟ 

چکناوریان درباره اینکه چرا در جلسات بنیاد رودکی از او نظرخواهی نمی‌کنند؟ بیان کرد: اگر جدی مرا دعوت کنند می‌روم ولی نه اینکه هر هفته باشد و به دورهمی ختم شود. من تجربه چندین ساله حرفه‌ای خود را با یک جمله می‌توانم بگویم.

ساهاکیان نیز درباره اینکه برای ساخت اثر به چه عواملی دقت می‌شود؟ پاسخ داد: من بیشتر به اینکه هویت موسیقی‌ام ایرانی یا ارمنی باشد دقت می‌کنم. متاسفانه این کارها ضبط نمی‌شوند. شما به من بگویید این کارها را کجا ضبط کنم؟ کارِ یک هفته‌ای یک سال طول می‌کشد و در آخر هم کیفیت لازم را ندارد.

نگاه اقتصادی در هنر یعنی کشتن آن

چکناواریان درباره اپرای رستم و سهراب گفت: رستم و سهراب اولین اُپرای ایران بود و من در طول ۲۵ سال هشت بار این اپرا را نوشتم که بعد از ۱۵ سال با یک گروه کُر از ارمنستان در تهران اجرا شد و بعد اپراهای دیگری بر اساس شاهنامه نوشتم که هیچ کدام از لحاظ صحنه‌ای اجرا نشده است چون هر اپرایی حداقل ۱۰۰ نفر برای اجرا می‌خواهد و خرجش زیاد است. ما نه ارکستر خوب و نه خواننده خوب برای اپرا داریم. درآمد اپرا در جهان صفر است. اسپانسرها نیز نگاه اقتصادی دارند. نگاه اقتصادی در هنر یعنی کشتن آن. هنر عشق الهی است و صحبت از پول آن را می‌کشد.

ساهاکیان درباره اینکه آیا تنظیم مجدد کارهای محلی به اصالت آن‌ها لطمه نمی‌زند؟ بیان کرد: اگر موسیقی را کمی آوانگارد بنویسند فضای خودش را از دست می‌دهد. نگه داشتن ملودی مهم است.

چکناواریان نیز در پایان گفت: تقریبا ۹۰ جلد کار نوشته‌ام که به موزه موسیقی اهدا کرده‌ام. من ۸۱ سال سن دارم و تازه الان متوجه شده‌ام موسیقی و آهنگسازی یعنی چی. تعصب و ناسیونالیستی در هنر یعنی خودکشی هنرمند و فرهنگ.

منبع: ایسنا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین