کد خبر: ۵۶۸۵۲۵
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۵:۲۸

آیا حق با ترامپ است که نیروهایش را از افغانستان خارج کند؟

"رئیس جمهوری آمریکا به دنبال خروج نیروهای این کشور از افغانستان است و حالا این گمانه زنی به وجود آمده که آیا او حق انجام چنین کاری را دارد یا خیر."
آفتاب‌‌نیوز :
 پایگاه خبری نشنال اینترست در گزارشی می‌آورد: «آیا دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا با خروج نیروهایش از افغانستان، موضع طالبان را تقویت می‌کند که به از سرگیری فعالیت‌های خشونت آمیز این گروه در افغانستان منجر می‌شود یا اینکه این اقدام ترامپ به صلح در این کشور جنگ زده ختم می‌شود؟

اعلام خبر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان هم باعث شگفتی متحدان و هم دشمنان شده است. همانطور که انتظار می‌رفت، ترامپ در پی فقدان پیشرفت در سیاست آسیای جنوبی‌اش و وخامت اوضاع امنیتی در افغانستان که سال گذشته میلادی و در سپتامبر اعلام کرد، صبر از کف داده است. این خبر در بحبوحه مذاکرات طالبان و آمریکا در امارات برای یافتن راه پایان جنگ افغانستان منتشر شده و حتی به استعفای جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا به عنوان معمار سیاست افغانستان ترامپ منجر شده است.

این خبر باعث تغییر محاسبه اوضاع در افغانستان با پیامدهای دور از دسترس برای امنیت و صلح منطقه‌ای خواهد شد. باید منتظر ماند و دید اوضاع به چه صورتی پیش می‌رود. به هر حال، این آغاز پایان جنگی ۱۷ ساله در افغانستان است.

همچنین، اعلام خبر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان از سوی ترامپ باعث شده تا دو عکس‌العمل در میان جوامع دیپلماتیک و استراتژیک به وجود بیاید.

برخی از آنها این خبر را با خوشبینی محتاطانه‌ای مورد استقبال قرار داده و آن را بخشی از اقدامات اعتماد سازی برای صلح بین آمریکا و طالبان می‌دانند. یک چارچوب زمانی معتبر درباره خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان یک درخواست دیرینه از سوی طالبان برای توافق آتش بس بوده است. این مکتب فکری بر این باور است که کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان باعث ایجاد اعتماد بین آمریکا و طالبان شده و به طالبان انگیزه شرکت در مذاکرات آتی صلح را می‌دهد. درضمن، باعث کمتر شدن تلفات نیروهای آمریکایی و هزینه‌ها در این کشور جنگ زده می‌شود.

تعداد قابل توجهی از نیروهای آمریکایی که حدود یکصد هزار تن می‌شدند، در ۲۰۱۵ افغانستان را ترک گفتند و از آن زمان تاکنون، نیروهای امنیتی افغانستان مسئول تامین امنیت در این کشور هستند که از جانب هیات حمایت قاطع تحت رهبری ناتو آموزش دیده، کمک و مشورت می‌گیرند. اگر این خروج یکصد هزار نفری از نیروهای آمریکایی از افغانستان به یک جنگ داخلی در این کشور منجر نشد، نصف شدن ۱۴ نیروی کنونی آمریکا در این کشور هم چنین پیامدی را نخواهد داشت به ویژه زمانیکه طالبان در دیپلماسی صلح با آمریکا دخیل شده است. در حقیقت، این خبر مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ایجادگر گامی در مسیر صلح است و نه جنگ. در کنار اینها، به اضافه ۱۴ هزار نیروی آمریکایی، ایالات متحده ۲۵ هزار و ۲۳۹ مقاطعه کار امنیتی خصوصی مستقر در افغانستان دارد که به کمک به سربازان افغان در عملیاتشان کمک می‌کنند.

افزایش حضور نیروهای افراطی چون داعش خراسان، طالبان را مجبور کرده تا در روند صلح دخیل شود. اگر جنگ ادامه یابد و درگیری‌های افزایش یابد، داعش از آن بهره می‌برد و اعتبار طالبان را به عنوان یک سازمان افراطی مخدوش می‌کند. انتقاد رایج از سوی داعش به طالبان این است که این گروه رویکرد "افغان- محور" دارد و از نبرد در جاهای دیگر امتناع می‌کند و از "اسلام" برای احیای رژیم سرنگون شده خود در افغانستان سوءاستفاده می‌کند. ۶۹ تن از اعضای اصلی داعش و ۳۰۰  تا ۴۰۰ تن از نیروهای آن در پی شکستش در نبرد و از دست دادن قلمروهایش در عراق و سوریه، در افغانستان پناه گرفته و مستقر شده‌اند. با توجه به این مساله، تداوم آتی درگیری‌ها در افغانستان به نفع طالبان نخواهد بود.

این رویکرد متضاد بیشتر هشدارگونه است و اعلام خبر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان که با خروج کامل نیروهای ایالات متحده از سوریه همزمان شده، یک سرسپردگی تاثیر آمریکایی برای ایفای نقش ثبات سازی در مناطق درگیر در سراسر جهان را مدنظر قرار می‌دهد. این رویکرد به کشورهای رقیب چون ایران، پاکستان، روسیه و چین اجازه خواهد داد تا خلاء ایجاد شده ناشی از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را پر کنند. این خبر یک دستور کار برای جنگ‌های نیابتی منطقه‌ای در میان کشورهای رقیب چون پاکستان و هندوستان بر سر افغانستان خواهد بود. در ضمن، این رویکرد اعتبار آمریکا را در میان دوستان و متحدانش به عنوان شرکای قابل اتکا و تضمین کننده امنیت زیر سوال می‌برد و مخدوش می کند.

ساده لوحانه است که تصور کنیم طالبان واقعا به مذاکرات صلح علاقه‌مند است. طالبان بیش از حد باهوش است. مذاکرات احتمالا یک دام از سوی این گروه شبه نظامی برای دستیابی به یک میز مذاکره است که آنها نمی‌توانند در میدان نبرد به آن برسند. طالبان با توجه به تصرف اخیر قلمروهایی در افغانستان، از مذاکرات صلح به عنوان فرصتی برای دستیابی به مشروعیت سیاسی و حضور در افغانستان به عنوان حاکمان راستین آتی استفاده می‌کنند. در نتیجه، طالبان به تشریک قدرت با سایر گروه‌های سیاسی علاقه‌ای ندارد.

طالبان هم از نظر عملیاتی و هم از نظر ساختاری، یک گروه شبه نظامی و جهادی است که برخلاف حزب‌الله لبنان و حماس فلسطین عمل می‌کند که شاخه‌های سیاسی قوی دارند و نقش احزاب سیاسی را ایفا و در انتخابات شرکت می‌کنند. با توجه به این استدلال، حتی اگر طالبان به یک جناح سیاسی تبدیل شود و بخواهد وارد سیستم سیاسی شکننده و متزلزل افغانستان شود، تنها موجودیت قومی، سیاسی، قبیله‌ای و شکاف‌های منطقه‌ای را تشدید می‌کند.

در سال ۲۰۱۸، افغانستان جای عراق را به عنوان کشوری که بیشترین تاثیر را از تروریسم دیده، گرفت. افغانستان با وجود بیش از ۲۰ گروه تروریستی و شبه نظامی، بیشترین تمرکز سازمان‌های افراط گرای خشن را در جهان دارد. خبر ناگهانی خروج نیروهای آمریکایی از این کشور تنها باعث به وجود آمدن یک روایت پیروزمندانه از سوی این گروه‌ها در منطقه‌ای می‌شود که پس از شوروی توانسته‌اند یک ابر قدرت دیگر را در افغانستان شکست دهند. این مساله حتی به جذب نیروهای تروریستی در سراسر جهان منجر می‌شود. فرماندهان میدانی طالبان همچنان در وضعیت جشن و شادمانی هستند و با این خبر مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان چون پیروزان جنگ رفتار می‌کنند. توئیت ترامپ باعث تقویت موضع طالبان شده و آنها را به حفظ مواضع حداکثری خود در مذاکرات صلح تشویق می‌کند.

القاعده در افغانستان هم نه تنها شکست نخورده بلکه در سال‌های اخیر از نظر تعداد نیروها گسترده یافته است. آمریکا با ظهور داعش در عراق و سوریه سرگرم بوده و همین مساله به القاعده اجازه داد تا به دور از کنترل رادارهای اطلاعاتی آمریکا بماند و زیرساخت‌هایش را بار دیگر احیا و ظرفیت‌های عملیاتی خود را تقویت کند. همچنین این مساله اثبات شده که این گروه حالت ارتجاعی، تطبیقی و زیرکانه خود را با ظرفیتی فوق‌العاده احیا کرده است. این گروه، دوباره به جای خود بازگشته و با طالبان کاملا متحد است. کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان باعث کم شدن فشارهای نظامی بر القاعده شده و به آنها اجازه می‌دهد تا فعالیتشان در افغانستان را گسترش دهند.

جنگ افغانستان در یک چهارراه است و به مهارت‌های رهبری و رسیدگی ماهرانه نیاز دارد. آمریکا به جای جستجو برای یک خروج شتابزده از طریق توافقات سریع سیاسی و نیمه کاره، باید از یک خاتمه سیاسی برای این نبرد تضمین حاصل کند که بیانگر یک نظم سیاسی با ثبات باشد. اگر بخواهیم از تاریخ عبرت بگیریم، آنچه در افغانستان اتفاق می‌افتد، در این کشور نمی‌ماند و به جاهای دیگر هم کشیده می‌شود.»

منبع: ایسنا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین