آفتابنیوز : آفتاب: مؤتلفه اسلامی که از سال 41 و با نظر مساعد امام خمینی، آغاز به کار کرد از جمله تشکیلاتی است که چه پیش و چه پس از انقلاب اسلامی نقش مهمی را در فضای سیاسی کشور ایفا کرده است. با توجه به اینکه مسئولان این تشکل سیاسی که در چند سال اخیر از قامت هیاتهای مذهبی به یک تشکیلات حزبی تبدیل شدهاند از چهرههای باسابقه انقلاب و نظام هستند، گفتوگویی با «محمد نبیحبیبی» دبیرکل این حزب انجام دادهایم که در آن از شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران و نسبت آن با انقلاب اسلامی، نقش احزاب در پیروزی انقلاب و برخی گفتهها مبنی بر به حاشیه رانده شدن نیروهای حاضر در انقلاب توسط یک جریان جدید، سخن گفته شده است. این گفتوگو را بخوانید:
آقای حبیبی! شما به عنوان یکی از نیروهای تاثیرگذار در انقلاب اسلامی و دبیرکل کنونی یک از احزاب مهم کشور، شرایط کنونی کشور را تا چه اندازه با شعارها و مسائلی که در ابتدای انقلاب مطرح میشد، در انطباق میبینید؟
ـ بنده اعتقاد دارم که تحقق شعارها و وعدههای بیان شده در تظاهرات مردمی پیش از انقلاب اسلامی و مصاحبههای بعد از پیروزی انقلاب را باید در سه بخش کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کرد.
به عنوان مقدمه باید گفت که آنچه به عنوان تشکیل حکومت دینی و به طور خاص نظام جمهوری اسلامی مدنظر مردم بود با عنایات ویژه الهی، ساقط کردن نظام شاهنشاهی و پشتیبانی قاطبه مردم مسلمان ایران تحقق شد. پس از پیروزی انقلاب تلاشهای مهمی از جانب دشمنان خارجی و برخی عوامل داخلیآنها صورت گرفت که هدف واحد آنها ایجاد چالشهای فراوان و دشوار برای کشور بود تا توانایی جمهوری اسلامی را در اذهان مردم پایین بیاورد.
بنده به خاطر دارم که در دوران محاکمه سران حزب توده در سال 60، این افراد در بازجوییهای خصوصی اعتراف کرده بودند هنگامی که شعارها و مبانی جمهوری اسلامی را از مبانی خود قویتر دیدند، تصمیم به ناکارآمد نشان دادن نظام و انقلاب با تحریک قومیتها، سنگ اندازی در پیشبرد امور، ایجاد موانع و مشکلاتی از این قبیل گرفتند.
یعنی شما فارغ از موفقیتهای 27 سال گذشته، ریشه تمام مشکلات را در سنگاندازی مخالفان میدانید؟
ـ ببینید! وقتی نتیجه انقلاب آن طور که مطلوب دشمنان بود نشد، از سال دوم انقلاب تصمیم گرفتند تا یک جنگ تمام عیار را بر ملت ایران تحمیل کنند. یادم هست «طه یاسین رمضان» که در زمان جنگ نفر دوم حزب بعث عراق بود در سال 60 صراحتا گفت که هدف عراق از آغاز جنگ بر ضد ایران تنها جدا کردن خوزستان از ایران نیست بلکه هدف نهایی متلاشی کردن نظام جمهوری اسلامی است. این حرف همان حرف آمریکا و دشمنان شرقی و غربی ما بود که دو هدف برای آن وجود داشت: یا اینکه نظام جمهوری اسلامی بر آمده از انقلاب ساقط شود یا در صورت نرسیدن به این هدف، ناکارآمدی نظام را به افکار عمومی القاء کنند.
با توجه به تمام این مسائل باید قبول کرد که تحقق وعدههای مادی و رفاهی انقلاب با این موانع و سختیها کار بسیار سخت و دشواری بوده است اما با تلاش مسئولین اجرایی و طی تمام سالهای گذشته تاکنون یک موفقیت نسبی در عمل به آن وعدهها داشتهایم.
به عنوان مثال، اگر بخواهیم با زبان آمار سخن بگوییم میتوان به نرخ سواد در کشور اشاره کرد. هنگامی که انقلاب اسلامی پیروز شد از حدود 35 میلیون نفر جمعیت کشور، 5/51 درصد از افراد لازم التعلیم بیسواد بودند اما با تلاشهای صورت گرفته امروز با حدود 70 میلیون جمعیت نرخ بیسوادی به حدود 10 درصد رسیده است. یا در بخش بهداشت به عنوان مثال در زمینه مرگ و میر کودکان زیر یک سال، این آمار در سال 57، 130 مورد در هر هزار کودک بود که الان به پایینتر از 20 مورد در هر هزار نفر نزول کرده است. در مورد برخورداری از آب، برق، گاز، جاده، بهداشت و شاخصهای دیگر هم آمار خود گویای همه چیز است.
بنابراین بدون شک با توجه به موانعی که ذکر شد، در مجموع نظام در عمل به وعدههای انقلاب به موفقیت نسبی دست یافته است اما برای رسیدن به نقطه مطلوب فاصله کمی هم ندارد. فاصله نقطه مطلوبی که مورد نظر حضرت امام، مقام معظم رهبری و مردم است با نقطه کنونی قابل توجه است گرچه دولتهای مختلف که در 27 سال گذشته بر سر کار بودهاند هر کدام تلاش خود را کردهاند و موفقیت نسبی هم حاصل شده است.
به نظر شما سخت ترین مقطع در طول تاریخ جمهوری اسلامی برای کشور، نظام و مردم چه مقطعی بوده است؟
ـ بدون شک دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سختترین دوران کشور بوده اما ما به سه علت توانستیم آن دوره را با سربلندی پشت سر بگذاریم: عنایات ویژه الهی، رهبری بسیار مدبرانه حضرت امام و حضور و اتحاد همگانی مردم در صحنههای مختلف. اما باید اذعان کرد که سختترین دوران انقلاب، دوران جنگ بود.
شما احزاب موثر در فضای سیاسی ـ اجتماعی قبل از انقلاب را چگونه تحلیل میکنید و نقش احزاب در پیروزی انقلاب را چه میدانید؟ ـ پیش از پیروزی انقلاب، احزابی که با ماهیت اعتقادی مردم مسلمان ایران انطباق داشته باشند، انگشت شمار بودند. تنها در یک دوره فدائیان اسلام با باور به اعتقادات مذهبی فعالیت کردند و از سال 41 به بعد موتلفه اسلامی با دستور و راهنمایی مستقیم امام تشکیل شد. البته برخی احزاب هم با داعیه ملی گرایی در کشور بودند و در عین حال برخی احزاب که به کمونیستها و شوروی سابق وابسته بودند هم حضور داشتند که خیانت کار بودند. بنابراین من موفقیت احزاب در پیش از انقلاب را عمدتا متعلق به آنهایی میدانم که با محتوای دینی فعالیت میکردند و در این میان نقش مؤتلفه اسلامی را غیرقابل انکار میدانم.
آقای حبیبی! در چند سال اخیر بحثی از سوی برخی چهرههای با سابقه انقلاب مطرح میشود مبنی بر اینکه جریانی در کشور قصد دارد تا با هجمه به نیروهای با سابقه حاضر در انقلاب آنها را به حاشیه براند، نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟
ـ بنده اعتقاد دارم که در راس این جریان دشمنان انقلاب قرار دارند، البته ممکن است کسانی هم باشند که به دشمنان وابسته نباشند اما حرف آنها را تکرار میکنند اما به شکل کلی من معتقدم که ایجاد تضاد بین نیروهای قدیم و جدید انقلاب نادرست و برای نظام مضر است. اما اگر قرار باشد به سه نسل انقلاب توجه کنیم باید به فراخور تواناییها از این سه نسل در هر تشکیلات و تفکری که قرار داشته باشند، استفاده کنیم.
بازهم تاکید میکنم که ایجاد تضاد و تخاصم بین نیروهای قدیم و جدید انقلاب نادرست است. همه نمیتوانند همه کارها را انجام دهند اما هنگامی که این نسلها به هم بپیوندند میتوان انتظار پیشبرد امور را داشت.