کد خبر: ۵۷۵۹۴۵
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۴
زنگ فلسفه؛ درس فردید

تفکر آینده ما ایرانیان چه ربط و نسبتی با اندیشه‌های فردید دارد؟

فردید یگانه نامکرر تاریخ معاصر ما است. جامعه ما به او بسیار مدیون است و تفکر آینده ما ایرانیان ربطی بسیط با اندیشه‌های فردید دارد. بی‌تردید برای نخستین‌بار تغییر پارادایمی در تفکر ما با فردید صورت گرفت و فقط فردید است که بحث را در گفتمان آنتولوژیک مطرح می‌کند و من کس دیگری را در روزگار خودمان نمی‌شناسم که بحث‌ها را در سطح آنتولوژیک مطرح کرده باشد.
آفتاب‌‌نیوز :
بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه در یادداشتی نوشت:  در جامعه ما چالش‌ها و منازعات بسیاری حول شخصیت فردید وجود دارد که خود این منازعات نشان از انحطاط روزگار ما است؛ انحطاطی که هم ما، هم جامعه، هم دانشگاه‌ها و هم حوزه روشنفکری ما را در برگرفته است. به این دلیل به انحطاط باور دارم که فکر می‌کنم جامعه‌ای که نتواند به خوانش متن معاصر فرهنگی‌اش بپردازد و با آن برخوردی قهرآمیز کرده و از آن خشونت بورزد، به ورطه انحطاط افتاده است. حتی جامعه فلسفی کشور ما قدرت به سخن واداشتن متن را ندارد. با متن مهرورزی نمی‌کند و قدرت دیالوگ با متن را ندارد و نمی‌تواند به فهمی بهتر از متن صاحب تألیف برسد. البته انتقاد صرفاً متوجه مخالفان و نقادان فردید نیست. من خود را یکی از میراث‌داران فردید می‌دانم و معتقدم همه ما میراث‌داران فردید و کسانی که خود را دانشجوی فردید می‌دانند هم نتوانسته‌ایم دانشجویانی به قامت معلم‌مان باشیم، به نظر می‌رسد ما هم نتوانستیم با متن دیالوگ کنیم.

 فردید یگانه نامکرر تاریخ معاصر ما است. جامعه ما به او بسیار مدیون است و تفکر آینده ما ایرانیان ربطی بسیط با اندیشه‌های فردید دارد. بی‌تردید برای نخستین‌بار تغییر پارادایمی در تفکر ما با فردید صورت گرفت و فقط فردید است که بحث را در گفتمان آنتولوژیک مطرح می‌کند و من کس دیگری را در روزگار خودمان نمی‌شناسم که بحث‌ها را در سطح آنتولوژیک مطرح کرده باشد.

فردید به ما آموخت که غرب را نه به‌عنوان یک مفهوم سیاسی، اقتصادی، تئولوژیک یا اخلاقی بلکه به منزله یک امر آنتولوژیک شرقی درک کنیم. بی‌تردید در فردید ما بصیرت‌های بنیادینی را از فلسفه‌های جدید و معاصر غربی می‌بینیم. بصیرت‌های بنیادینی که فردید نسبت به متفکران غربی به ما می‌دهد، یگانه است و در متفکر دیگری نمی‌توان سراغ گرفت.

 با فردید در واقع زبان و ادبیات فارسی‌مان به لحاظ فلسفی غنای فوق‌العاده‌ای پیدا کرد. این فردید بود که هایدگر را وارد وجدان تاریخی، قومی و بومی ما کرد. او هایدگر را وارد حوزه خودآگاهی ما کرد و این کاری متفکرانه است.

برخی هایدگرِ فردید را هایدگر مسلمان شده و شیعه شده می‌دانند که به نظر می‌رسد آشنایی چندانی با هرمنوتیک ندارند. اما به اعتقاد من، فردید مسیر تفکر هایدگر را بدرستی تشخیص داد و جهت‌گیری و فهم درستی از وجوه فکری هایدگر داشت. اکثر کسانی که با فردید مقابله می‌کنند و مدعی ارائه هایدگری علمی هستند که به اعتقاد من آنان به هیچ وجه روح اصلی تفکر هایدگر را درک نکرده‌اند.

 فردید نخستین متفکری است که روند جهانی شدن را فهم کرد. قبل از او، ما هیچ متفکری را نداریم که روند جهانی شدن را درک کرده باشد و به ما بیاموزد که مبارزه با غربزدگی را نه در مناقشات سیاسی و ایدئولوژیک بلکه در یک گفتمان آنتولوژیک باید فهم کرد.

با فردید است که تفکر تاریخی ما وارد وجدان مغفول ایرانی می‌شود و این میراث بزرگ دیگری است برای ما که آن را مدیون فردید هستیم. البته پیش از فردید، مارکسیست‌ها نیز از «تفکر تاریخی» سخن گفته بودند اما تفکر تاریخی آنان در جامعه دینی و مذهبی ما مقاومت ایجاد کرد و تنها فردید بود که توانست «تفکر تاریخی» را با «وجدان ایرانی» پیوند دهد. فردید بی‌تردید یکی از احیاگران سنت تاریخی ما و یکی از احیاگران دینی ما است. او را باید در زمره احیاگران دینی بفهمیم. فردید برای ما از تفکر آینده صحبت کرد و افق بسیار وسیعی را پیش روی ما که اسیر اینجا و اکنون هستیم گشود و از تفکر پس‌‌فردایی برایمان گفت.

 تمام تلاش فردید این است که «آنتولوژی» را جایگزین «تفکر تئولوژیک» کند. در واقع ما در زبان و حیات فردید، زبانی گرانبار از مفاهیم و ارزش‌های تئولوژیک می‌بینیم و این زبان به هیچ وجه متناسب با نحوه تفکر غیرتئولوژیک و آنتولوژیک نیست و از سوی دیگر، مفروضات تئولوژیکی که در تفکر فردید مستتر است محدودیت‌های ژرفی را بر تفکر آنتولوژیک و پدیدارشناسانه او تحمیل می‌کند.

منظور من از تئولوژی، پذیرش غیرانتقادی پاره‌ای از مفروضاتی است که از ادیان سنتی و تاریخی اخذ شده است. این تفکر یعنی تفکر تئولوژیک وجوه سنتی و تاریخی مفروضات خودش را به منزله حقایقی فراتاریخی می‌نمایاند. البته نباید فراموش کنیم که خود فردید از نقادان جدی تفکر تئولوژیک است و به هر حال خود فردید است که به ما نشان می‌دهد که برای گذر از نهیلیسم و دوره معاصر باید اسیر گام‌های نظری تئولوژیک نشویم و اندیشه فردید در این زمینه بسیار برای ما راهگشا است. اما با این حال، در آثار فردید ما عبارت‌های بسیاری را می‌بینیم که اسارت او را در باورهای تئولوژیک نشان می‌دهد.

 ما با فردید گام‌های بسیار بزرگی برای گذر از تئولوژی برمی‌داریم. اما با این حال، نمی‌توانیم از تمامی تفکرات تئولوژیک عبور کنیم. واقعیت این است که در روزگاری که سوبژکتیویسم در جهان کنونی بسط پیدا کرده است، نمی‌توان به سهولت با ادبیاتی تئولوژیک صحبت کرد.

واقعیت این است که مغفول ماندن جنبه ساختارشکنانه و شالوده‌شکنانه تفکر هایدگر در حوزه تئولوژی و تفکر تئولوژی نزد فردید سبب بسیاری سوءتفاهم‌ها در میان روشنفکران ایران مبنی بر همسویی‌های تفکر هایدگر و نیز اندیشه‌های خود فردید با جریانات بنیادگرا در مقام و مفهوم سیاسی کلمه شده است.

یکی از مشخصات تفکر تئولوژیک این باور است که تاریخ دارای طرح و نقش از پیش تعیین شده الهی است و ما به این نقشه دست پیدا کرده‌ایم چه در تفکر هایدگر و چه در تفکر فردید نوعی طرح پیشین برای تاریخ به چشم می‌خورد. به هر حال معتقدم آنچه که هایدگر اعتقاد داشت «ما برای خدایان بسیار دیرهنگام هستیم و برای هستی بسیار زود»، بر این اساس، معتقدم، خدای فردید کمی از تأخر تاریخی رنج می‌برد.

 نقد دیگر من به فردید دوقطبی‌اندیشی او است. زبان فردید حکایتگر وجود نوعی تفکر دوقطبی در ذهن و احساس این متفکر بزرگ ایرانی است. برای مثال کاربرد مفاهیمی مثل هنر شیطانی / هنر رحمانی و... می‌تواند نشانی از نوعی شکل‌گیری تفکر دوقطبی در اندیشه‌ای‌ ایدئولوژیک باشد. مثل اینکه بگوییم همه یا دوست هستند یا دشمن؛ اما واقعیت متکثرتر از آن است که بخواهیم آن را تحت سلطه یک ایدئولوژی خاص پیش ببریم.

 فردید به هیچ‌وجه درکی از معنای ایجابی فلسفه تکنولوژی هایدگر نداشت. درست است که هایدگر فلسفه تکنولوژی را طرح می‌کند و نگاه نقادانه‌ای به تکنولوژی دارد اما هم فردید، هم ما دانش‌آموختگان و میراث‌داران فردید نتوانستیم وجه ایجابی تکنولوژی را ببینیم. واقعیت این است که تکنولوژی به رغم محدودیت‌هایش وجه رهایی‌بخش هم دارد. معتقدم در این تفکر سلبی، هم فردید و هم ما میراث‌داران او مقصر هستیم و باید نگاه‌مان را تغییر دهیم.
 
*مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده روزنامه «ایران» از سخنرانی بیژن عبد الکریمی است که در تاریخ 28 بهمن ماه در مراسم یادمان سیداحمد فردید در محل مؤسسه حکمت و فلسفه ایران ارائه شد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین