آفتابنیوز : «با این که برخی از نظریههای سیاست بینالملل با گسترش فضای رسانهای، اطلاعات و ارتباطات بر کاهش اثرگذاری نقش مرزها و جغرافیا در کشورها تأکید دارند، اما روند دگرگونیها در خاورمیانه نشان میدهد نظریه ژئواستراتژیک هنوز در سرنوشت کشورها از جایگاه مهمی برخوردار است. ایران ۱۵ همسایه در مرزهای آبی و خاکی با مردمانی متفاوت و با تواناییهایی ناهمسان دارد. همسایگانی که خواسته یا ناخواسته روابط با آنان گاه دوستانه یا خصمانه میشود. مصداق عینی این کشورها پاکستان و افغانستان است. خاصه پاکستان که با حدود هزار کیلومتر مرز مشترک خاکی نقش تعیینکنندهای در امنیت داخلی ایران دارد.
با بررسی عناصر چهارگانه ژئواستراتژیک جایگاه پاکستان تا حدودی قابل تبیین است. عناصری مانند سرزمین و فرهنگ، سیاست، امنیت و اقتصاد. جغرافیا و مرزهای مشترک را در ژئواستراتژی نباید نادیده گرفت. جغرافیا یا به یک معنا همجواری سرزمینها یکی از عوامل مهم پیونددهنده و همچنین از موانع صلح و آشتی است. به تعبیر کِنِت والتس، هر جا که مردمی شبیه به یکدیگر با مرزهای جغرافیایی مشترک وجود دارند، اصطکاک در آنجا بیشتر است و این تماسها عاملی است برای خشونت. اگر به تاریخ درگیریهای مرزی ایران و پاکستان رجوع کنیم، به صحت مدعای والتس پی خواهیم برد. برخورد انتحاری ماشین یک راننده پاکستانی با ماشین نیروهای سپاه پاسداران در جاده خاش و زاهدان که موجب شهادت ۲۷ نفر از نیروهای نظامی شد، یکی از دهها عملیات تروریستی علیه ایران است. حکومت ایران شناخت دقیقی از موقعیت خاورمیانه دارد و تاکنون با برخوردهای مناسب موازنه قدرت را حفظ کرده است. پاکستان، کشوری است با دولتی ورشکسته یا به تعبیری دولتی فرومانده. دولتهای ورشکسته دولتهایی هستند که ویژگی آنها نابسامانی سیاسی اقتصادی است. این کشورها از تنظیم و اجرای برنامههای بلندمدت و آیندهنگرانه عاجزند. ناتوانی این دولتها در رفع تنگناهای اقتصادی و بحرانهای اجتماعی سبب شده حداکثر تلاش آنها حفظ وضعیت موجود یا مدیریت بحران باشد. دولتهای ورشکسته روزمرهاند و در برابر بحرانهای خارجی صبر و تحمل ندارند و به سرعت دست به واکنش میزنند. ایران با آگاهی از این وضعیت همواره در مواجهه با این دولتها صبوری پیشه کرده است. شرایط بسامان کشورهایی مانند ایران اقتضا میکند به برنامههای بلندمدت خود فکر کنند؛ کاری که تاکنون در مقابله با پاکستان صورت گرفته است. پاکستان کشوری است که از یکسو با هند و از سوی دیگر با افغانستان در تضاد و تخاصم است. فشار نامتعارف به پاکستان موجب میشود این کشور کاملاً به سمت آمریکا و عربستان برود و به سیطره آنان درآید. افزایش فشار بر رؤسای پاکستان آنان را ناگزیر میکند با هر دولتی وارد معامله شوند. «لیتونف» در دهه ۱۹۳۰ گفت شوروی برای ارتقای امنیت خود در این جهان پرآشوب با هر دولتی همکاری خواهد کرد؛ حتی با آلمان هیتلری. به تعبیری دولتها برای فرار از جهنم شکست نظامی حتی با خود شیطان هم متحد خواهند شد. از سوی دیگر پاکستان با سوءاستفاده از شرایط خود و منطقه و نیز با آگاهی از خصومت عربستان و آمریکا با ایران درصدد باجگیری است و نقش کودک شرور را بازی میکند.
از این منظر شاید برخوردهای تلافیجویانه بهموقع و قاطع در سرکوب گروههای افراطی مستقر در پاکستان در مهار خشونتها بیتأثیر نباشد. حضور حدود ۵۰ گروه تروریستی در پاکستان، نشانه ابتلای این کشور به بیماری خشونت و جنون است. اما دولت پاکستان به این بیماری خو گرفته و اکثر مواقع از آن بهرهبرداری سیاسی میکند. شاید به نوعی امنیت ملی پاکستان در حیات این گروههای تروریستی باشد. همیشه درستترین سیاست، نتیجه مطلوب نخواهد داشت؛ گاه سیاستی کارایی دارد که منجر به پیروزی شود. پاکستان در این موقعیت است.
دومین عنصر ژئواستراتژیک «سیاست» است. سیاست یعنی تفکرات راهبردی که با دانش سیاسی تلفیق میشود. دو کشور همجوار، از تلفیق سیاستهای راهبردی با دانش سیاسی، به منافع راهبردی بلندمدت در رابطه با طرف مقابل دست پیدا میکنند.
سومین عنصر ژئواستراتژیک «امنیت» است. کشورهای همجوار در کنار رقابتها و تنشها، انگیزه بالایی برای برقراری امنیت دارند. رابطه پاکستان با ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. پاکستان به دلیل مرزهای مشترک طولانی با افغانستان به دنبال دستیابی به عمق استراتژیک در این کشور است. اما ایران را به لحاظ ژئواستراتژیک و به عنوان همسایه امن و یک شریک راهبردی برگزیده است. پاکستان تلاش میکند از طرف دیگر روابط خود را با آمریکا حفظ کند و همچنین از مزایای همکاریهای نهچندان منظم با ایران سود ببرد. پایداری دوستی با ایران امنیت مرزهای پاکستان را تضمین میکند و این کشور با خیالی آسوده به خصومت با هند، دشمن دیرینه خود ادامه داده و از هر فرصتی برای نفوذ در افغانستان استفاده میکند. پرخطرترین رابطه پاکستان، رابطه با عربستان است. کشوری که به لحاظ سیاسی نفوذ فراوانی در پاکستان دارد. عربستان تاکنون در مقاطع بسیاری به این کشور فقرزده یاری رسانده است. کمکهایی که محض رضای خدا نیست. پاکستان کشوری است با آموزه دینی که سنیها در آنجا دست بالا را دارند. در این میان گروههای تروریستیای که از سوی عربستان حمایت میشوند، خطر بالقوهای برای ایران و افغانستان هستند. عربستان میخواهد پاکستان را همچون بمبی بزرگ در اختیار داشته باشد؛ بمبی که ضامنش در ریاض است. ایران با آگاهی بر این نکته، از ابتدای پیروزی انقلاب درصدد بوده تا با پاکستان روابطی تجاری برقرار کند. با این باور که «روابط اقتصادی» به عنوان چهارمین عنصر ژئواستراتژیک، امنیت ایران را بیش از پیش تضمین کند. اگر چه این تلاشها چندان دستاوری نداشته، اما خالی از فایده هم نبوده است. ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک باید دو کشور همجوار را به سمت حوزههای ژئواکونومیک سوق دهد. اما قدرتهای فرامنطقهای خاصه آمریکا نگذاشتهاند تاکنون این خواسته محقق شود. طرفه آن که عربستان نیز دست به کار شده و چون خواستگاری قدیمی پا به میدان گذاشته تا با هدیهای ۲۰ میلیارد دلاری به پاکستان گوشزد کند که اگر قرار است به پیوند تازهای تن دهد، ولیعهد عربستان بر دیگر رقبا فضل تقدم دارد. باید سفرهای اخیر محمد بنسلمان به چین و دیگر کشورها را نوعی تداوم تدریجی دیپلماسی خواستگاری نامید. بنسلمان در این سفرها بیش از آنکه در پی احصای منافع عربستان باشد، در پی تحریک کشورها علیه ایران است.
سیاستهای منطقهای تابع سیاستهای داخلی است و برعکس. در این شرایط استفاده جناحهای سیاسی از حوادث منطقهای میتواند نتایج خسارتباری برای ایران داشته باشد. استفاده از سیاستهای منطقهای برای برتریهای سیاسی و جناحی کاری خطا است. کاری که برخی کشورهای در حال توسعه از آن استفاده و امنیت ملی را دستاویز منافع فردی و حزبی خود میکنند. الزاماً فقط آن که از بیرون سنگ پرت میکند، دشمن نیست. آن که از سر جهل سنگ بر سینه میکوبد، دشمنتر است.»
برای نوشتن این یادداشت از مقالات «تحلیل ژئواستراتژیکی روابط ایران با پاکستان با تأکید بر عامل امنیتی» دکتر محمدجعفر جوادیارجمند، آرش بیداللهخانی و پیمان رضایی از فصلنامه مطالعات شبهقاره سیستانوبلوچستان؛ «تحلیل درباره ماهیت روابط ایران و پاکستان» رضا سیمبر، سعید میرترابی، محمدباقر علیتبار فیروزجایی از فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام استفاده شده است.
منبع: روزنامه شرق