آفتابنیوز : اینجا ساختمان باشگاه <فرهنگی> ورزشی استقلال تهران است. باشگاهی با بیش از 15 میلیون هوادار در سراسر كشور كه پس از 6 سال انتظار قهرمان لیگ شد و به جام قهرمانان آسیا رسید. تیمی كه برای حضورش در آسیا، سالها صبوری لازم بود، سالها وقت دادن و هزینه زمانی و ریالی صرف كردن لازم بود و حالا كه به جمع مدعیان آسیایی رسیده است، پیش از شكست خوردن خودش را حذف كرده است. هر كسی دیگری را مقصر میداند و صدای اعتراضش را بالا میبرد. آیا كسی حاضر است گوشهای از بار این گناه را به دوش بكشد؟!استقلال ما را به یاد جملهای معروف میاندازد: «شكست، پدر و مادر ندارد»! و حالا استقلال، همان تیمی كه برای تصدی پست مربیگریاش دهها دست بالا رفته بود، برای تعریف كردن پستی جدید به نام رئیس سازمان فوتبال باشگاه، تیم ملی را رها كرد و همان تیم كه هم مدیرعامل داشت و هم رئیس سازمان فوتبال و هم رئیس هیاتمدیره و البته چندین عضو در هیاتمدیره، بیكس و تنها مانده است! تا اطلاع ثانوی، این شكست صاحب ندارد!
اولین شكاف:از روزی كه «احمد رسولینژاد» در تقابل با خبر حضور تئودور یونگ موضعی دفاعی گرفت و ادعا كرد امیر قلعهنویی باید ادله و منطقی محكم برای حضور این مربی هلندی در كادر فنی استقلال بیاورد، تا حدودی شكاف در هیاتمدیره استقلال نمایان شد. رسولینژاد برای تشكیل جلسات هیاتمدیره از «حمیدرضا آصفی» سخنگوی اسبق دولت و سفیر كنونی ایران در امارات كه عضو نامحسوس هیاتمدیره آبیپوشان است دعوت كرد تا به تهران سفر كند.جلسه هیاتمدیره تشكیل شد و اما باب میل آصفی و رسولینژاد پیش نرفت. امیر قلعهنویی با بهره گرفتن از حمایت امیدوار رضایی و مقداد نجفنژاد حرف خود را به كرسی نشاند تا «تئودور یونگ» درست برخلاف نظر دو عضو دیگر هیاتمدیره با استقلال قرارداد امضا كند.
محدودسازی یا عقبنشینی؟! او رئیس سازمان فوتبال استقلال است. همان مردی كه از سوی مقداد نجفنژاد، همهكاره باشگاه استقلال نامیده شد. امیر قلعهنویی به بوشهر سفر كرد تا در جشن انتخاب مرد سال ورزش این استان شركت كند. امیر قلعهنویی حق داشت تا خطاب به عضو خبری ایرانی حاضر در كنفدراسیون فوتبال آسیا بگوید: «من وقت ندارم، به منشی باشگاه زنگ بزنید»! امیر قلعهنویی در بوشهر به حرف میآید: «من هیچ علاقهای به جدا شدن از استقلال ندارم اما در حال كم كردن محدوده فعالیتهایم در این باشگاه هستم. سعی میكنم بیشتر به تیم ملی بپردازم.»
آیا با دست پس میزند و با پا پیش میكشد؟ «با توجه به وضعیت نامشخص فدراسیون فوتبال، شرایط تیم ملی كاملاً مساعد است. امیدواریم پس از برگزاری انتخابات فدراسیون، وضعیت فوتبال ایران سروسامان بگیرد.» امیر قلعهنویی كمترین علاقهای به بحث كردن در مورد وضعیت استقلال ندارد. تا هفته پیش اگر با او در مورد وضعیت تیم ملی صحبت میكردیم، میگفت فعلاً كه تیم ملی هیچ اردویی ندارد، من تمام فكر و ذكرم را روی باشگاه استقلال گذاشتم و حضور این تیم در باشگاههای آسیا در اولویت است. امیر قلعهنویی در مورد استقلال و تیمی كه به مبتدیانهترین شكل ممكن در حال حذف شدن است، میگوید: «سازمان تربیتبدنی قول مساعد داده تا این مشكل ما را حل كند. من حرف دیگری در این مورد ندارم.»آیا مشكل فوتبال باید با دندان سازمان باز شود؟! امیر قلعهنویی حتی مقابل فدراسیون فوتبال به شكلی موضع میگیرد و سازمان تربیتبدنی را متولی فوتبال میخواند! یاد ضربالمثلی میافتیم: «سنگی به چاه افتاده اما عاقلان چگونه باید این سنگ را بیرون بكشند؟»!
بعید است، ولی تلاش میكنیم :كیومرث هاشمی را دیروز سرپرست فدراسیون فوتبال مینامیدیم و امروز، هم آن است و هم عضوی از اعضای كمیته انتقالی فدراسیون فوتبال ایران. كیومرث هاشمی مسلماً نمیتوانست مقابل امیر قلعهنویی بیاستد و او را بابت دوشغله بودنش در فوتبال ایران نكوهش كند. شاید حضور دو زمانه هاشمی در سازمان تربیتبدنی و فدراسیون فوتبال این فرصت را در اختیار قلعهنویی (و حتی ابراهیمزاده و كریم بوستانی) قرار داد تا در كنار مربیگری در تیم ملی ایران، شغلی دیگر را برای خود بجویند. چندشغلهها همه جا هستند... در كمیته انتقالی، در سازمان تربیتبدنی، در باشگاه استقلال و البته در تیم ملی ایران!
هاشمی نمیداند باید خبری امیدواركننده در اختیار اهالی فوتبال قرار دهد یا آب پاكی را روی دست باشگاه استقلال بریزد. او میگوید: «ما تلاش میكنیم با توجه به تعامل نزدیكی كه با كنفدراسیون فوتبال آسیا داریم مشكل استقلال را حل كنیم. ولی باید قبول كرد كه رفع این محرومیت به هیچ عنوان كار سادهای نیست»! كیومرث هاشمی در حاشیه مجمع فدراسیون كبدی در مورد اتفاقات فوتبال صحبت میكند. شاید هم وقتی به فدراسیون فوتبال میآید، كارهای عقبافتاده سازمان و فدراسیونهای راگبی و اسكواش را بررسی كند.كیومرث هاشمی از فعالیت روابط بینالملل فدراسیون فوتبال خبر میدهد و ادعا میكند فدراسیون به شدت پیگیر حل این معضل است!
آخرین سیبل:قرار بود «جوئلسون داسیلوا» از لیست استقلال خارج شود و یك ملیپوش عراقی یا ارمنستانی به لیست استقلال اضافه شود. همین خواستهها اسباب به تاخیر افتادن ارسال لیست نفرات آبیپوشان به كنفدراسیون فوتبال آسیا را باعث شد. حالا در باشگاه استقلال یك متهم جدید معرفی میشود. خشایار محسنی، مدیر برنامههای تئودور یونگ یكی دیگر از افرادی است كه از سوی مدیران و رئیس سازمانفوتبال استقلال محكوم میشود. خشایار محسنی در مقام پاسخگو میگوید«بعضی از آقایان لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا را با دیدارهای محلی اشتباه گرفتهاند. شنیدهام كه امیر قلعهنویی منرا متهم كرده كه اصرار كردم لیست را فعلاً برای كنفدراسیون آسیا ارسال نكنند! عجیب است... یعنی باشگاه استقلال آن قدر بی در و پیكر شده كه من میتوان برایش تعیین و تكلیف كنم؟! اصلاً به فرض این كه من هم چنین پیشنهادی دادم، كه باز هم میگویم من چنین حرفی نزدم، ولی مگر با سفارش من و امثال من قانون را نادیده میگیرند؟مقداد نجفنژاد و امیر قلعهنویی مدعی بودند محسنی اصرار كرده بود لیست را ارسال نكنند تا حضور دو بازیكن كامرونی در استقلال قطعی شود اما مدیر برنامههای مربیان هلندی میگوید:«صحبت حضور این نفرات سه روز بعد از پایان مهلت ارسال نفرات انجام شد. متاسفم كه این دو نفر میخواهند كم كاریها و مشكلات خودشان را با نام من بپوشانند»!
چرا باید استعفا بدهم؟!به این جملات كه مو به مو، «واو» به «واو» و كلمه به كلمه از قول یك مدیر در استقلال نقل شده است توجه كنید:«در مرام من نیست استعفا بدهم و كاری را نیمه كاره رها كنم. اصلاً چرا باید استعفا بدهم؟وقتی كه كارها را روی روال انجام دادن مشكلی را شخصاً برای استقلال بهوجود نیاوردم، چرا از استقلال بروم؟ من از عهده كارهای مدیریتی در استقلال بر میآیم، پس چرا باید از مدیریت كناره گیری كنم و كنار بروم؟! من میتوانم استقلال را اداره كنم و در این خصوص هم اشتباهی نكردهام»!
این ادعاهای مقداد نجفنژاد مدیرعامل استقلال تهران است كه مثل امیر قلعهنویی، امیدوار رضایی، خشایار محسنی و ... خودش را مبرا از هر خطایی میداند. او حاضر به استعفا نیست و البته ادعا میكند سازمان تربیت بدنی موظف است از او و برنامههایش دفاع كند. نجفنژاد البته باید به یاد داشته باشد كه چه كسی پستی سازمانی به نام ریاست سازمان فوتبال را در باشگاه استقلال بهوجود آورد و سپس گفت:«تمامی امور فوتبال به عهده قلعهنویی است»! پس در این بین مدیر عامل چه نقشی داشته؟! نجفنژاد ادعا میكند در مرامش چیزی به نام استعفا معنی ندارد! چرایش را نمیدانیم. جناب مدیر عامل استقلال مدعی میشود با دستور ایشان كمیتهای متشكل از كارشناسان خبره - تا ایشان چه كسانی را كارشناس بنامند و البته چه مردانی را خبره قلمداد كنند- ! با دقت تمام در حال بررسی این كم كاری هستند تا مقصر و مقصران اصلی معرفی شوند.
نجفنژاد میگوید:«با فرد خاطی یا خاطیان احتمالی به شدت برخورد میشود. چون باشگاه استقلال یك مجموعه ملی است و نباید دچار چنین اتفاقات فاجعهای شود.» هیچ بعید نیست كه طی روزهای آینده «آقا مدد» به عنوان تداركاتچی كه كار و عامل اصلی این ناكامی مقابل میز محاكمه مدیران قرار بگیرد. مدیر عامل استقلال مشتها را گره میكند و با صدایی بلند فریاد میزند:«حضور در لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا حق مسلم استقلال است...» و بعد ادامه میدهد:«من نمیخواهم بدون دلیل فرد یا افرادی را متهم كنم اما تحت هر شرایطی به عنوان مدیر عامل استقلال از حقوق باشگاه خود دفاع خواهم كرد. تاكنون اعضای هیات مدیره دو نشست كاملاً تخصصی برای بررسی این مشكل تشكیل دادهاند و موضع در حال بررسی است...» منظور از نشست كاملاً تخصصی چیست؟!
رویای یك مدیر!:الهلال عربستان برنامه بازیهایش را در جام باشگاههای آسیا اعلام كرده است و با حذف كردن نام استقلال، آسودگی خاطر خود را از بابت قرار نگرفتن مقابل نماینده ایرانی نشان میدهد. میتوان به یاد مصاحبههای رئیس باشگاه الهلال عربستان افتاد. او ساعاتی پس از مراسم قرعهكشی در كوالالامپور و همگروه شدن با استقلال گفت:«یك روز پیش از سفر به مالزی به برادرم گفتم مطمئن باش با یكی از دو تیم ایرانی همگروه خواهم شد... نمیخواهم با ناامیدی یا نگرانی حرف بزنم ولی از صمیم قلب دوست داشتم دراصفهان به میدان برویم، نه ورزشگاه آزادی و مقابل یكصد هزار ایرانی»! آیا مسوِولان عربستانی برای باقی ماندن رای كنفدراسیون فوتبال آسیا تلاشی مستمر را آغاز نكردهاند؟ آیا از رقیب عربستانی در این جدال پشت پرده عقب نیفتادهایم؟ چه زود و چه باور نكردی رویاهای یك مدیر عربستانی را به حقیقت نزدیك كردیم!
یك سوِال:چه كسی از سنگال این «مصطفای» تند و تیز و دریبل زن را آورده بود؟ و چه كار بیخودی كرده بود.
مصطفی در تمرینهای استقلال دل همه را برد و نظر همه را جلب كرد اما به تیم آبی راه پیدا نكرد. چرا؟
این چرا خیلی اهمیت دارد. هاكوپیان ارمنستانی را نادیده و ناشناخته میخواهند اما «مصطفی» از سنگال را میبینند، میپسندند، تحسین میكنند ولی نمیگیرند. چرا؟ عقل سلیم اینجاست كه در میماند.
منبع: جهانفوتبال