آفتابنیوز : خبرگزاری فارس نوشت: حجتالاسلام مجتبی ذوالنوری در پایان جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی با حضور در جمع خبرنگاران درباره درگیری امروز مجلس اظهار داشت: آقای خاتمی سهم و نقش مهمی در فتنه 88 داشته است؛ فتنهای که اصول ما در آن مورد تعرض قرار گرفت.
وی افزود: وقتی از فتنه صحبت میکنیم منظورمان مردمی که به آنان القا شده بود که رأیشان از میان رفته و به خیابانها کشیده شده بودند، نیست. بلکه کسانی است که میدانستند تقلب نشده و تن به بازشماری صندوقها ندادند و آن را بهانهای برای به هم ریختن جامعه کردند. مردمی که به نتایج انتخابات معترض بودند و وقتی گره زلف فتنهگران را با دم نظام سلطه دیدند، 9 دی را خلق کردند، بنابراین مردم فتنهگر نیستند و وقتی مسائل برایشان روشن شد جبران میکنند.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: مردم از هر جریان و گرایش سیاسی هم باشند بهترین هستند.
ذوالنوری با بیان اینکه آقای خاتمی از سردمداران فتنه بود، گفت: او از سال 88 تا کنون تلاش کرده یک ملاقات چند دقیقهای از مقام معظم رهبری بگیرد، چرا آقا اجازه ملاقات وی را نمیدهند؟ آیا رهبر معظم مشکل وقت دارند؟ آقای خاتمی هشت سال رئیس جمهور مملکت بود و به طور متوسط هفتهای دو جلسه با مقام معظم رهبری داشته است. چرا رهبر انقلاب که با شعرا، مداحان و حتی جوانی که در شطرنج با بازیگر اسرائیلی بازی نمیکند و به دیدار خانواده شهدا میروند و وقت میگذارند، برای رئیسجمهور قبلی کشور وقت ندارند؟
وی اضافه کرد: پیام این رفتار آقا این است که میخواهند او خیانتهایی که در فتنه به منافع ملی و در حق مردم کردهاند را جبران کنند. وقتی موضع رهبری در قبال افراد مشخص است و بیش از 50 نفر از مردم بیگناه در فتنه کشته شدهاند و هشت ماه اقتصاد کشور به هم ریخت و حیثیت نظام در دنیا برباد رفت و عدهای علیه امام راحل و عکس امام حرکت کردند، مرگ بر اصل ولایت فقیه گفتند و شعار دادند تقلب بهانه است اصل نظام نشانه است، زیر چتر رئیس دولت اصلاحات داده شد.
ذوالنوری گفت: سران فتنه پیغام دادند که ما رمق نظام را گرفتیم اگر آمریکاییها تحریم را تشدید کنند کار نظام تمام است و اکنون هم مردم دارند تاوان این بدبختیها را میدهند. امروز ارادهای که برای حل مشکلات کشور کاری نمیکند را بیربط با جریان فتنه نمیدانیم.
نماینده مردم قم در مجلس با بیان اینکه ما کاملاً در چارچوب قانون صحبت میکنیم، گفت: نماینده مجلس تعهد کتبی داده که التزام عملی به ولایت فقیه ونظام داشته باشد. موضع ولی فقیه ورهبری نسبت به رئیس دولت اصلاحات مشخص است.
وی گفت: آقا در جایی بیان کردند آقای خاتمی باغی بر نظام است. یعنی درمقابل نظام طغیان دارد. بنابراین نمایندهای که التزام عملی را امضا کرده و تعهد شرعی و قانونی داده است. نماینده حتی اگر دین ندارد، باید قانون را رعایت کند و قانون از التزام عملی صحبت میکند.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خاطرنشان کرد: التزام عملی یعنی ذهن افراد مرید خاتمی، میرحسین و یا نتانیاهو باشد، ولی در عمل باید آنچه خط قرمز رهبری است را باید رعایت کند و وقتی نمایندهای این التزام را نداشته باشد، یعنی شرط نمایندگی ندارد و حضورش در مجلس مشروعیت ندارد و غاصب است.
وی گفت: وقتی عدهای از نمایندگان به دیدار رئیس دولت اصلاحات میروند یعنی فقدان مشروعیتشان در کرسی نمایندگی ملت. و هرچه تصویب کنند خلاف قانون و شرع است و نمیتوانند کسی شروط نمایندگی را نداشته باشد مردم با شروط رأی دادند کسی که فاقد شرط شد جایگاهش غیرمشروع است. ما حاضریم به صورت حقوقی و از بعد حقوقی مناظره کنیم من نمی خواهم از تعصبات دینی حرف بزنم از بعد حقوقی اثبات می کنم که اگر نماینده شروطی که باید داشته باشد را پذیرفت و در حین نمایندگی شروط را از دست داد این فقدان مشروعیت است و نمی تواندکرسی مجلس را داشته باشد.
اگر کسی میخواهد نقش اپوزیسیون را داشته باشد در این جایگاه نیاید. نمی شود در درون نظام با امکانات نظام علیه نظام حرف زد چارچوب را باید بپذیرند و در همه جای دنیا چارچوب حاکم است. لذا اگر فرد و نماینده پایبند به آن امضایی که کرده است باشد، در صورت التزام به ولایت فقیه نباید در مجلس این کار ها را انجام دهد و اگر پایبند نیست پس دروغ گفته ودروغ نوشته و پس فاقد جایگاه نمایندگی است اینها همه اش بحث حقوقی دارد.
اگر اعتراض کردیم ممکن است ناطق (زاهدی) چیزی گفته باشد، بارها در همین مجلس اتفاق افتاده برسر موضوعی که ممکن است کمی بوی سیاسی داشته باشد، گلو پاره کردیم، دویدیم وکنار میز رئیس هماهنگ کردیم و باز هم اجازه اعمال ماده 75 را به ما ندادند اما چه می شودکه وسط قرائت تذکرات آقای مطهری کلام ناطق را قطع میکندو می گوید تذکر 75 دارند هیئت رئیسه قسم خورده است بی طرف باشد. چرا اعمال سلیقه و گرایش سیاسی می کنند وحب و بغض اعمال می کنند کسی که روی صندلی ریاست قوه مقننه نشسته خودقانون را له کند، مانند کسی است که با خر غصبی به حج می رود.
کسی با مرکب غصبی نمی تواند به عبادت برود لذا جا داشت که تذکرات ما هم مطرح می شد. لذا باید چنین کاری می کردیم وقتی به ما اجازه حرف نمی دهند که از مجرای طبیعی حرف بزنیم ناچاریم برویم و اعتراض کنیم وحرفمان را بیان کنیم.