آفتابنیوز : روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به انتقاد از سخنرانی تودیع صادق آملی لاریجانی از منصب ریاست قوه قضائیه پرداخت.
این روزنامه در بخشی از این یادداشت نوشت: رئیس سابق دستگاه قضای کشور در سخنرانی جلسه تودیع خود در دفاع از زحمات قضات گفته است: در کشورهای اروپایی نظیر سوئد به قدری پرونده قضایی کم است که قاضی در هر روز تنها به یک پرونده باید رسیدگی کند درحالی که قضات ما در هر روز باید برای چندین پرونده حکم صادر کند. حال باید از خود بپرسیم مگراز نظرما، آنها کافر وملحد وبی دین نیستند؟ پس چرا اینگونه شده است؟
باید گفت اشکال اصلی و اساسی در اخلاق و منش مسئولان جامعه ماست چرا که "الناس علی دین ملوکهم". در یک نظام اسلامی، زمامداران باید عصاره عفو و بخشش باشند و افرادی چون شهید آیتالله بهشتی، مرحوم موسوی اردبیلی، مرحوم هاشمی رفسنجانی مسئولان قضایی ونماینده مجلس در این جامعه بودند که بسیاری از مردم مسئولان عفو گذشت آنان را دیده بودند.
کینهتوزی و کینهورزی از شاخصههای اصلی بعضی مدیران امروز شده است. بیش از ده سال از جریانات سال 88 گذشته ولی هنوز برآتش کینه و اختلاف میدمیم. روز دوشنبه 20/12/97 در مجلس شورای اسلامی، دو نماینده در صحن مجلس در آتش کینه ده ساله میدمند و رئیس سابق دستگاه قضایی کشور که خودش باید مظهر رافت و عفو و گذشت باشد، در مراسم تودیع خود میگوید: من با خودم عهد بستهام کسانی که به من تهمت زدهاند را نبخشم. تازه به این هم اکتفا نکرده و در ادامه میگوید: کسانی را نیز که در مجلسی باشند که به من تهمت میزنند و ازمن دفاع نکنند را هم نمیبخشم.
آیا این است دستور اسلام وکسی که ردای دین برتن پوشیده وخود را نشانه خدا بر زمینیان میداند، باید اینگونه سخن بگوید و چنین مردم را به صلاح و سداد دعوت کند؟ آیا اینگونه میخواهیم مردم را به عفو و گذشت دعوت کنیم؟ خدای رحمت کند امام راحل را، یکبار در جمع اعضای مجلس خبرگان که همه بزرگان از علما و مربیان اخلاق کشور بودند چنین فرمودند: من خوف این را دارم که آنها(مردم) برای خاطر ما و شنیدن حرف ما به بهشت بروند و ما برای اینکه خودمان مهذب نبودیم به جهنم. وآن خوف زیادی که من دارم این است که ما روبرو بشویم با آنها، ما در جهنم باشیم، آنها در بهشت باشند و اشراف به ما پیدا کنند. واین خجالت را انسان کجا ببرد که اینها برای خاطر ما به آن مقامات رسیدهاند و ما برای خاطر هواهای نفسانی به این درجه سفلی. این یک خوفی است که بسیاری از اوقات من متذکرش هستم. (صحیفه امام، ج18، ص13)