آفتابنیوز : سید علی حمزه_ به تازگی در شهر تهران سیلی از دوچرخهها روان شده است. اگرچه دوچرخه اساسا یکی از وسایل حمل و نقل عمومی در قدیم بوده است؛ اما امروز نوعی از ورزش و سرگرمی قلمداد میشود تا آنکه وسیله حمل و نقل عمومی! شهردار تهران به تبعیّت از دیدگاه شهردار سابق، طرح نیمه کاره تهران «سهشنبههای بدون خودرو» را اجرا میکند. اما در چند و چون تحلیل این طرح نکات قابل تاملی باقی است که ما را برآن میدارد تا یکبار دیگر بازنگری برطرح مذکور داشته باشیم.
اصولا برای تصویب هر طرح که درسطح کلان شهر و یا کشور یک پروژه طولانی مدت چند ساله مطالعاتی برگزار میشود و پس از مطالعه و بررسی تمامی زوایای این طرح آن را اجرا میکنند. به عنوان نمونه طرح «هوکایدو- هونشو» از نمونههای بارز این گونه طرحهای کلان کشوری و یا در سطح شهر است.
طرح «هوکایدو-هونشو» طرحی است که بین دو جزیره کوچک درژاپن اجرا شد. این دو جزیره ژاپن از جزایر پر رفت وآمد بود که شهروندان آن برای رفت و آمد مدام از طریق قایق و... رفت و آمد می ردند؛ اما کارشناسان حمل و نقل ژاپنی دست به کار شدند و به دنبال راهکار درستی برای ارائه وسیله حمل و نقل ایمن دراین دو جزیره شدند. این کارشناسان حدود ده سال به بررسی تمامی ابعاد مختلف و راههای ارتباطی این دو جزیره پرداختند. اینکه چگونه میتوان از طریق ریل راه آهن این دو جزیره را روی آب به یکدیگر متصل کنند و قطاری بین این دو جزیره به انتقال مسافران آنهم با کمترین خطرجانی بپردازند. پس از یک دهه تحقیق و تلاش برای ارزیابی و سنجش تمام مسائل مرتبط ایده، اجرای طرح راه اندازی قطار بین شهری را بین این دوجزیره را در طول 5 سال اجرا کردند و هم اکنون دو قطار یک بار در صبحگاه و یکی درعصرگاه مسافران را بین این دو جزیره منتقل می کنند.
شاید نگاه به ایدههای شهری درکشورهای دیگر و آدابتهکردن آن طرحها درکشور و شهرهای کلان ایران ایده خوبی باشد، اما نیازمند قریب یک دهه تحقیق و بررسی است و سپس پروژه اجرای طرح با حضور مهمترین پیشکسوتان فعالیتی آن عرصه کلید میخورد و بطور ناگهانی تنها به یک اشاره با ارائه دوچرخه به مبلغ 8 هزار تومن درکلان شهری همچون تهران پیاده کنیم، نیازمند مطالعات گسترده است. از این منظر این طرح دارای دو بعد مثبت و منفی است. اینکه بخواهیم همچون کلان شهرهای دیگر جهان؛ تهران را نیز شهری برای دوچرخه سواری کنیم تا به عنوان یکی از وسایل حمل و نقل ارزان قیمت محسوب شود؛ اساسا ایده بسیار خوب و کاری بس بزرگ است. اما اولین قدم برای تحقیق در این زمینه، توجه به ظرفیتها و ایجاد پیاده راههای وسیع با ابعادی تقریبا یکسان با فضای خیابانها برای گذر دوچرخه هاست. پیادهراههایی که باید کاملا از فضای پیادهراهها تفکیک شود و محلی را برای نابینایان و معلولان حرکتی هم در نظر گرفت. اگر یک دوچرخه دچار مشکل فنی شود و راننده دوچرخه در مقابل یک نابینا نتواند ترمز بگیرد؛ مسلما نابینا آسیب خواهد دید. از سوی دیگر دوچرخه هرگز پلاک زنی نشده است و به راحتی دوچرخه سوار میتواند سوار دوچرخهاش بشود و بگریزد. این تنها یکی از مشکلات سادهای است که ممکن است در یک پیاده راه رخ دهد.
بنابراین ساخت پیادهراههای مشخص برای دوچرخه سواران در درجه اول اولویت است دوم اینکه امروز در شهر تهران آنهم بدون ارائه آموزشهای شهروندی برای گذر از چهار راهها، هنوز شاهد گذر عابران پیاده رو در هنگام چراغ سبز هستیم و رانندگان وسایل نقلیه اساسا کلافه هستند. حال به همه این مشکلات، دوچرخه هم افزوده شده است و هر لحظه امکان دارد؛ یک دوچرخه سوار با یک وسیله نقلیه برخورد داشته باشد و مسلما بیشترین آسیب را دوچرخه سوار خواهد دید، زیرا ایمنیهای لازم برا دوچرخه سواری رعایت نمیشود. ضمن اینکه تنها کلاه ایمنی نمیتواند جان یک دوچرخه سوار را نجات دهد.
همچنین به دلیل عدم ارتباط کافی شهرداری با شهروندان، همواره وظایف شهرداری در حالهای ابهام است. چنانچه بسیاری از شهروندان هنوز سامانه 137و1888را نمیشناسند و بارها در وسایل نقلیه عمومی شاهد نارضایتی شهروندان از سطح خیابانها، چالهها، حتی موشهای در حال حرکت در جویها و آلودگیهای خیابانهای تهران هستیم؛ در حالیکه نحوه اعلان نارضایتیاشان از طریق سامانه مشخص شهرداری برای بسیاری از شهرندان شناخته شده نیست. این روند نشانگر عدم ارتباط درست شهرداری با شهروندان در طول دهههای اخیر است و هنوز هم شهرداری نتوانسته دو سامانه نظرات، شکایات را برای شهروندان به خوبی معرفی کند تا بیواسطه تماس بگیرند. چراکه بیشتر شهروندان هنوز اطلاع کافی در زمینه این دو سامانه ندارند.
از سوی دیگر از وظایف اصلی شهر تهران بهبود وضعیت و کیفیت خیابانهای شهر تهران است. در طول زمان خیابانها و کف پیاده روها مملوء از چالهها، شکستگی کف پوش و... شده که در سالهای گذشته به دلیل عدم رسیدگی مداوم، گاه باعث خسارات جانی به شهروندان و مالی به وسایل نقلیه شده است؛ حال آنکه وظیفه اصلی شهرداری تهران مهیاکردن پیادهراهها و گذرگاههای شهری است. تا زمانیکه معضلات پیادهراههای ویژه و مشکلات خیابان ها و پیادهروها حل نشده، وارد کردن یک وسیله حمل و نقل ارزان – دوچرخه - با تصور اینکه وسیلهای ایمن است؛ بیش از هر چیز دیگر خطرآفرین است و باعث تصادفات بیشماری خواهد شد که در حال حاضر نمونههای آن را در خیابانهای شهر شاهد هستیم.
در طرح «سه شنبههای بدون خودرو» این نگرانی وجود دارد که این طرح به سرمنزل مقصود نرسد و حتی بر میزان معضلات شهری و ترافیکی نیز افزوده شود. لذا ضروری است، طرح مطالعاتی و پیش نیازهای آن فراهم شود تا در دهههای آینده بتوان دوچرخه را به عنوان وسیله حمل و نقل عمومی ارزان به شهر تهران افزود.