این روزها برخی از مسؤولان کشور در حال توصیه به مردم برای کم خوردن، کم پوشیدن و کم خرج کردن هستند. آنها میخواهند با توجه به شرایط اقتصادی کشور، مردم زندگی خود را مدیریت کنند. اصل حرف درست است. ما باید سبک زندگی خود را با توجه به فشارهای اقتصادی، تغییر بدهیم اما لحن و ادبیات این دوستان پسندیده نیست.
به طور مثال وزیر نیرو گفته بود: «چینیها "با یک وعده غذا هم رفع گرسنگی میکنند» البته با انتشار یادداشتی توصیحاتی ارائه کرد و گفت که منظورش این نبوده که ایرانی ها یک وعده غذا بخورند بلکه اشارهاش مصرف گرایی در جامعه ایرانی بوده است.
برای تشویق مردم به عدم اسراف احتیاج نیست به آنها بگوییم لُنگ به تن کنند یا یک وعده بیشتر غذا نخورند. کافی است، درست مصرف کردن را به مردم آموزش بدهیم. مدرسه، دانشگاه، تلویزیون و رسانهها میتوانند، روش زندگی مردم را به سمت درست مصرف کردن سوق دهند.
واقعا اگر قرار به مقایسه سبک زندگی ایران با دیگر کشورهاست، مردم هم میتوانند مثالهایی بیاورند که نشان میدهد، کُمیت کشور ما لنگ میزند.
در همین کشور چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیاردی و 374 میلیون نفر که طبق گفته وزیر نیرو، مردمش در طول روز یک وعده غذا میخورند، طبق آمار، حدود 800 میلیون نفر مشغول کار هستند.
نرخ بیکاری این کشور در سال 2016 حدود 4.04 درصد اعلام شده، در حالیکه این نرخ در سال گذشته میلادی 4.05 درصد بوده است.
آیا وضعیت اشتغال و بیکاری در ایران هم اینگونه است؟
در سال 97 نرخ بیکاری در ایران 12 درصد بوده است. از جمعیت 80 میلیونی ایران، حدود 23 میلیون نفر دارای شغل هستند که از این تعداد هم حدود 10 درصد در یک هفته کمتر از 44 ساعت کار میکنند.
واقعا اگر نیت به مقایسه میان ایران و چین است که اوضاع مسؤولان به شدت خرابتر از مردم است. چین توانسته با یک مدیریت درست هم تبدیل به قدرت اقتصادی در سطح جهان شود و هم تولید ملی خود را رونق ببخشد.
مسؤولان چرا وضعیت تولید چین را با ایران مقایسه نمیکنند؟ چرا نمیگویند چگونه است که چین میتواند از خودرو تا مُهر نماز را تولید کند اما خودروهای صفر ما به دلیل نبود قطعات در انبارها در حال خاک خوردن هستند. تازه چین نفت هم ندارد.
چین یک نمونه است. اگر مسؤولان بخواهند میتوانیم مثالهای موفق دیگری برایشان بزنیم که نشان میدهد، دولتها به خوبی راه اداره کشور خود را بلد هستند.
مثلا ما در بخش اعظمی از کشورهای جهان شاهد ثبات قیمتها و کنترل بازار هستیم. آنهم نه توسط حکومت، بلکه به واسطه حضور قدرتمند بخش خصوصی.
با توجه به وضعیت بد اقتصادی کشور بهتر است مسؤولان مواظب ادبیات خود باشند و با توصیههای خود نمک به زخم جامعه نپاشند.