کد خبر: ۵۹۵۴
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۸۴ - ۱۶:۴۸

باشگاههاي پولدار، ورزش فقير

آفتاب‌‌نیوز : آيا مي توانيد اين معما را حل كنيد؟ يكي ا زاين دو صنعت در ايالات متحده است و ديگري در اواخر قرن نوزدهم درشمال بريتانيا شكل گرفت. آيا مي توانيد حدس بزنيد اين ها كدام صنايع هستند؟ 

برخلاف تصور، صنعت بريتانيايي پوياتر است. بله، فوتبال امروزه به صورت يكي از رقابتي ترين تجارت هاي دنيا در آمده است.
استفان زيمانسكي و اندرو زيمباليست كه دو كارشناس اقتصادي در زمينه ورزش هستند معتقدند كه موفقيت اين صنعت به دليل سلسله مراتب صحيح در ليگ هاي داخلي كشورها هم چنين وجود فرصت براي پيشرفت و بالا رفتن ا از پلكان سلسله مراتب است. 

هر كس كه بتواند يك تيم فوتبال خوب تشكيل دهد مي تواند وارد رقابت شود. اگر اين تيم بازي هاي خود را ببرد به صدر جدول ليگ داخلي آن كشور صعود مي كند و در چنين شرايطي مي تواند با تيم ها و باشگاه هاي خارجي نيز رقابت كند وتيمي كه مرتبا ببازد نيز مسير عكس را طي مي كند و به تدريج هواداران و درآمد خود را از دست مي دهد.
اما اين مسائل در مورد تيم هاي بيس بال صدق نمي كند. 

ورزش تابستاني محبوب امريكايي ها با سي تيم برگزار مي شود. اين سي باشگاه از قوانين ضد انحصاري معاف هستند و خطر اينكه به ليگ دسته پايين تر سقوط كنند وجود ندارد. در واقع اين اتفاق فقط در شرايط خاصي و با حكم اداري ممكن است رخ دهد كه احتمال آن بسيار كم است. در بيس بال هم مانند فوتبال بردن بيشتر به معناي پول بيشتر است اما باختن بيشتر هم به همين معني است! باشگاه هاي پولدار تر موظفند سالانه ميليونها دلار به باشگاههاي ضعيف تر كمك مالي كنند. نكته جالب تر اينكه از محل در آمدهاي مالياتي براي ساخت ورزشگاههاي جديد يارانه اختصاص مي يابد. از آنجائيكه ميزان عرضه تيمها به طور تعمدي پايين تر از سطح تقاضا نگاه داشته مي شود، مالكان باشگاهها مي توانند تهديد كنند كه اگر منابع مالي بيشتري به آنها اختصاص پيدا نكنند ديگر در آن شهر فعاليت نكنند. 

ليگ هاي حرفه اي فوتبال و بيس بال تقريبا همزمان و در اواخر قرن نوزدهم شكل گرفتند. اما چرا رشد و پيشرفت آنها اينقدر متفاوت بوده است؟ يكي از دلايل اين امر سرسختي انگليسي ها در گره زدن پول با ورزش است اما صاحبان تيم هاي بيس بال از همان ابتدا به دنبل سود ( و انحصار طلبي) بودند صاحبان باشگاه هاي فوتبال تحت تاثير سيستم آماتوري كه در كريكت حكفرما بود اجازه داشتندكه توسط بازيكناني كه حقوق مي گرفتند با يكديگر رقابت كنند و اين امر در يك ليگ بسته امكان پذير نبود. 

البته بازيكنان بيس بال تا مدت ها وضعيت بهتري نسبت به فوتباليست ها داشتند. راديو و تلويزيون نيز سهم بزرگي در پيشرفت و درآمد زايي اين ورزش داشتند. اين در حالي بود كه درآمد باشگاه ها و بازيكنان فوتبال تا دهه 1980 وضعيت مناسبي نداشت.
واقعيت اين است كه فوتبال از ابتدا به هيچ وجه درآمد زا نبود. هنوز هم نيست. تلاش براي صعود از نردبان ليگ يا حداقل تلاش براي سقوط نكردن به اين معني است كه مقدار زيادي از در آمد باشگاهها بايد صرف دستمزد ونقل وانتقال بازيكنان شود. به عنوان نمونه انتقال ديويد بكهام از منچستر يونايتد در سال 2003 با رقم5/24 ميليون پوند( 7/40 ميليون دلار) صورت گرفت. 

در بعضي از موارد حقوق بازيكنان قسمت اعظم در آمد يك باشگاه را به خود اختصاص مي دهد و در نتيجه باشگاههاي معدودي هستند كه براي صاحبان خود سود آور باشند. البته به دليل وجود صاحبان ثروتمند باشگاهها كمتر تيمي است كه به يكباره سقوط كند اما فاصله بين باشگاههايي كه زياد خرج مي كنند وآنهايي كه پول كمتري خرج مي كنند در هر فصل بيشتر مي شود. 

شايد يك ليگ اروپايي در 6 رده مختلف راه حل مناسبي براي اين معضل باشد. در اين ليگ كه در شش دسته برگزار مي شود تيمهاي كمتري هر سال به دسته ديگر صعود و يا سقوط مي كنند. شايد با تشكيل چنين ليگي بتوان به صنعتي دست پيدا كرد كه بيشتر در پي موفقيت باشد تا منفعت. گرچه ممكن است فوتبال نيز تبديل به صنعتي انحصاري و غير رقابتي شود، يعني بيشتر به بيس بال نزديك شود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین