اگر ویدئوی مهدی هاشمی را بدون صدا گوش دهید، احتمالا حدستان این خواهد بود که او درباره یک موضوع روز،یک اتفاق هنری و نظیر آن در حال صحبت است و آخر صحبتهایش را هم با خنده تمام میکند.به همین سادگی! اما نه،او صاف به دوربین نگاه میکند، به ویدئویی که حالا با تایید او میدانیم همسر دومش چند ساعت قبل به قول او در«فضای مجازی» منتشر شده، اشاره میکند، از بقیه طلبکار است که چرا به این موضوعات زرد در این فضا میپردازند و در نهایت با کمال خونسردی ازدواج دومش را تایید میکند.
محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران که حالا در زندان منتظر رسیدن ۱۰ تیر و روز دادگاهش به جرم قتل همسر دوم است نیز نه از ازدواج دومش ابایی داشت و نه حتی وقتی در برابر دوربین صدا و سیما قرار گرفت، از بیان جزئیات قتل او به لکنت افتاد. اگر آن ویدئو را هم بیصدا گوش دهید،تصور میکنید فیلمی از آرشیو تلویزیون است که شهردار تهران درباره محدوده جدید طرح ترافیک یا با ارفاق در مورد بدهیهای شهرداری و کسری بودجه آن سخن میگوید.
عبدالرضا داوری، مشاور محمود احمدینژاد، هم شبی که همسرش زیر یکی از توئیتهایش درباره رابطه او و یک «پرستو» افشاگری کرد، یک جوری که انگار آب توی دلش تکان نخورده،گفت که موضوع قدیمی است و از سال پیش قصد جدایی از همسرش را دارد.
همه این اتفاقات در یک ماه گذشته رخ داده،از هفت خرداد تا هفت ماه تیر، ما از چه زمانی این مدلی شدهایم؟ چه کسی به ما یاد داده از چیزهایی که در فرهنگ ما تابو بوده یا دستکم متعلق به خلوت و فضای خصوصیمان است، انقدر راحت صحبت کنیم؟ ما حیا را قورت دادهایم؟ آیا پیش از این کمی خجالتیتر نبودیم؟
شبکههای مجازی علیه مخفی کاری!
ازدواج دوم از نظر شرعی با شرط و شروطی بلامانع است،به قانون هم که مراجعه کنیم،با درنظر گرفتن همان شرایط، قانونی محسوب میشود و اگر بدون رعایت اصولی از جمله اجازه همسر اول اتفاق نیفتد، مجازاتهایی دارد، با این حال از قدیم تا امروز در فرهنگ و عرف ما جایی ندارد و معمولا مخفی میماند.
مصطفی مهرآیین، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشوربه همین موضوع اشاره میکند و تعدد زوجات را امری ناپسند میشمارد و میگوید: در جهان امروز امکان شهرنشینی امکان مخفیکاری را فراهم کرده است، زندگی آدمها لابهلای همین آپارتمانها و کوچه پسکوچهها امکان عشق رومانیک و مخفی را به ما داده است اما رسانه و به تعبیری شبکههای اجتماعی علیه این مخفیکاری برخاستهاند.
او با اشاره به مورد مهدی هاشمی به ایجاد یک تعادل اشاره میکند و ادامه میدهد: مرد پنهانکاری میکند، زن که مدعیست خیلیها از او سوال کردهاند و تحت فشار بوده حالا از طریق فضای مجازی آشکارسازی میکند و مرد هم میآید و به فشارها پاسخ میدهد و آن مخفیکاری و این آشکارسازی در همین فضا به کی تعادل میرسد.
این جامعهشناس این اتفاقات را اینگونه تحلیل میکند: آدمهایی که بخاطر ثروت و یا شهرت امکان بروز دارند، به دنبال نمایش آن هستند، این نمایش در فضای مجازی از پوشاک و خودرو و منزل شروع میشود و حتی به بیانگری جنسی آن هم میرسد و میبینیم که این افراد به وضوح از روابط شخصی خود حرف میزنند.
ناخودآگاه مدیریت نشده یا کشف لکانی؟
مصطفی مهرآیین برای تحلیل موضوعات اخیر به نکاتی روانشناختی اشاره میکند، به بحث ناخودآگاه که کشف فروید بوده و اینکه انسانها مسایل سرکوبشدهای دارند که همه زندگی ممکن است آنها را با خودشان حمل کنند چون میخواهند آنها را تحت کنترل خودشان داشته باشند اما با فروپاشی نظام اخلاقی و اجتماعی که اتفاق افتاده این ویژگی مهم کنترل ناخودآگاه از سوی آنها اتفاق نمیافتد و ناخودآگاه کاملا در حال جولان دادن است.
او به کشف ژاک لکان، روانکاو فرانسوی اشاره میکند و میگوید: ناخودآگاه بعد روانی ندارد بلکه بعد زبانی پیدا میکند.درواقع میل ما بازیچه زبان میشود. این میل مدام درحال تغییر است اما در هرشکل میخواهد بروز کند.
این جامعهشناس به پدیده «پاساژگردی» اشاره میکند و توضیح میدهد: ببینید این میلی که در افراد برای گشتن در مراکز خرید و به اصلاح پاساژگردی وجود دارد، در همین مسایل هم وجود دارد. یعنی میلی وجود دارد تا ویترینی ساخته و دامی پهن میشود و بقیه به این فضا نزدیک شوند چیزی که به وفور در شبکههای اجتماعی دیده میشود.
او به شهوت بدون سقف برای میل به ویترینسازی اشاره میکند و میگوید: این میل هر روز به یک شکل به نمایش میآید، یک روز در خودرو و جواهرات، یک روز در بدن سازی یا عملهای زیبایی، و حتی به روابط شخصی و بیانگری جنسی هم میرسد.
ویژگی مشترک همسران اول: حق طلاق ندارند
از بحث شبکههای مجازی که بگذریم به قانون میرسیم، قوانینی که تعدد زوجات را رسمی میداند.موضوعی که سیامک زندرضوی، جامعه شناس به آن اشاره دارد و میگوید: خانم هایی که به عنوان همسر دوم وارد میشوند، درچه بستر اجتماعی عمل می کنند؟همان طور که مردان از وجه غالب و قدرتمند پدرسالاری تاریخی سود میبرند و "حق به جانب "ظاهر میشوند همسران دوم از وجه در حال ضعیف شدن پدر سالاری در چند دهه اخیر بهره میبرند وآنان هم " حق به جانب" ظاهر می شود.
به گفته او قدرت پدرسالاری کهن، زمانی تشدید میشود که نظام سیاسی و حاکمیتی ایدئولوژیک ،هر صبح تا شام اعلام میکند که شکل و قالب خانواده فعلی یعنی «خانواده هستهای پدر مادر فرزندان» مقدس است همیشه بوده و در آینده هم خواهد بود . از طرف دیگر طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی نکوهش می شود .همزمان طلاق عاطفی به رسمیت شناخته نمیشود و فضایی ایجاد نمیشود که محافل رسمی وبه شکل عمومی ، جامعه از ابعاد آن آگاه شود.
زندرضوی ادامه میدهد: در نتیجه همسران اول نجفی و هاشمی احتمالاً با وجود آن که عمیقاً طلاق عاطفی را تجربه کرده و از ازدواج دوم هم بیخبر نبودهاند در مواجهه با حاکمیت مقدس سازو جامعه پرسشگر ابتدا سکوت، بعد انکار و در نهایت تسلیم میشوند ویژگی مشترک آنان احتمالاً دراین سه نکته کلیدی است:هر دو حق طلاق ندارند .
که گناه دیگران بر تو نخواهد نوشت
همه کس طالب یارند چه هوشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد و چه کنشت(کلیسا)
یه زن وقتی وارد زندگی متاهلی میشه صادقانه همه چیزش رو میذاره زیبایی، جوانی و حتی ثروتش رو ؛ ولی اکثر مردها سوء استفاده می کنند و میرن سراغ یه زن دیگه (به قول خودشون جوونتر و زیباتر) بی انصافا این زن به قول شما بیمار و پیر و مریض تو خونه شما و بخاطر به دنیا آوردن بچه های شما ، بخاطر مراقبت از شما و بچه هاتون ، بخاطر تدبیر منزل شما به این روز افتاده
رسوا و بی آبرو شدی، همه میدونن مردان فقط پای..............
زندگیت به خودت مربوط نیست ، چون جهانیش کردی ، قبح مسئله رو برای مردان دیگر کم کردی .پس خصوصی نیست .