«اعلام یک خبر سیاسی مهم درباره احساس تکلیف علیاکبر ناطق نوری همچون شوکی به عرصه سیاست داخلی کشور بود. اصلاحطلبان لبخند زدند و اصولگرایان به فکر فرورفتند. طیف سنتی جریان اصولگرا از انتخابات مجلس دهم دیگر در متن تحولات و تصمیمگیریها قرار نمیگیرد. فقط دو یا چند چهره از این گرایش در جلسات حضور پیدا میکنند و به طبع در اقلیت قرار دارند. حال آن که خاستگاه سیاسی رئیسجمهور، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه از طیف سنتی اصولگرا است.
حالا آنها میخواهند دوباره نبض تحولات و تحرکات این اردوگاه سیاسی را در دست بگیرند و اجازه ندهند تندروها همچون انتخابات سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ شکست دیگری را در کارنامه اصولگرایی ثبت کنند.
با محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی درباره بازگشت علیاکبر ناطق نوری به عرصه سیاستورزی گفتوگو کردیم.
به نظر شما احساس تکلیف آقای ناطق نوری برای از سرگیری سیاستورزی و کار تشکیلاتی در جریان اصولگرا چه تأثیری بر معادلات انتخاباتی خواهد گذاشت؟
آقای ناطق جز شخصیتهای ملی در عرصه اصولگرایی است. با توجه به سابقه فعالیت و حضور آقای ناطق در دولت و پارلمان، او به عنوان یک سیاستمرد معقول و معتدل همچنان تا زمانهای طولانی میتواند در عرصه سیاست نقشآفرین باشد. متأسفانه در سال ۸۴ و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، احمدینژاد رفتاری تند و غیر اخلاقی را نسبت به آقای علیاکبر ناطق نوری جلوی رسانهها انجام داد. این کار احمدینژاد بسیار برای آقای ناطق بسیار سنگین تمام شد چون او کسی بود که از نردبان اعتبار آقای ناطق بالارفت. آقای ناطق نوری انتظار داشت در درون اصولگراها نوعی انضباط و تربیت درونگروهی را در حق آقای احمدینژاد اعمال کنند که چنین اتفاقی نیفتاد.
در یک گام دیگر آقای علیاکبر ناطق نوری انتظارش این بود که از ایشان اعاده حیثیت شود تا پاسخی باشد به اتهامزنیهای احمدینژاد اما متأسفانه هیچکدام از این انتظارات مشروع، به حق و جوانمردانه و انسانی آقای ناطق را کسی پاسخ نداد.
به همین خاطر آقای ناطق نوری یک نوع بازنشستگی زودرس را برای خود اعلام کرد. خداحافظی آقای ناطق از سیاستورزی عارضههای سنگینی را برای اصولگرایی به بار آورد؛ بهگونهای که حتی ما به یک نقطهای از اقدام اخلاقی رسیدیم که از ناحیه دوستان اصلاحطلب توصیههای فراوانی به آقای ناطق نوری میشد که ایشان برای انجام تکالیف ملی خود به صحنه سیاست برگردد اما آقای ناطق نوری از عرصه سیاسی فاصله گرفت و تا امروز نیز این فاصله را رعایت کرده است. امروز آقای ناطق برای خود برنامهای فقاهتی - علمی - آخوندی را در لواسان تدارک دیده و مدرسهداری میکند. البته نشستهای دوستانه سیاسی را هم دارد. آن چه امروز میتوانیم به صراحت اعلام کنیم این است که رفتار صورتگرفته نسبت به آقای ناطق نوری ضمن آن که ظلم آشکار در حق ایشان بود، ضربه سنگینی به اصولگراها زد و اصولگراها را از یک شخصیت مؤثر و محوری محروم کرد.
تصور میکنم امروز اگر چه تأخیر است لکن بازگشت آقای ناطق به عرصه سیاست یک امر مثبتی محسوب میشود و ما اصلاحطلبان به لحاظ انسانی، اخلاقی و سیاستورزی از این اتفاق استقبال میکنیم.
آن چه امروز آقای باهنر به آن اشاره میکند مطالبه جریان اصولگراست اما برای تحقق این مطالبه انتظار میرود یک اعاده حیثیت تاریخی از آقای ناطق نوری انجام شود و خود حضرات به این جمعبندی برسند ظلم صورتگرفته در حق آقای ناطق امر خلافی بود بنابراین ماهیت اصلی و واقعی مقصران این ظلم را نیز به نیروهای درون جریان اصولگرایی بشناسانند. باور من این است اگر چه این طرح موضوع شده اما هنوز از ناحیه آقای ناطق پذیرفته شده نیست. آقای ناطق این حق و انتظار طبیعی خودش را برای اعاده حیثیت، اگر مقدمه ورود به سیاستورزی قرار دهد، کار درستی است.
معتقدم حضور آقای ناطق در عرصه سیاستورزی میتواند مقداری این پراکندگی و تشتتآرایی که در حوزه اصولگرایی را حول محور رفتاری درست آقای ناطق نوری سروسامان دهد.
اگر آقای ناطق در جریان اصولگرایی انسجام ایجاد میکند چرا برخی نگرانیها از حضور دوباره او در عرصه سیاستورزی مشاهده میشود؟
جریان پایداریها همان جریان افراطی اصولگراها هستند که یکی از چهرههای شاخصشان به نام آقای احمدینژاد در حق آقای ناطق ظلم فاحشی کرده است. طبیعی است که آنها مایل نیستند که آقای ناطق به صحنه برگردد. امروز اصولگرایان منطقی همچون آقایان باهنر و لاریجانی چنین مطالبهای دارند.
چرا اصلاحطلبان از انسجام بخشی پایگاه رأی رقیب توسط آقای ناطق استقبال میکنند؟
چون عین صواب است. این اتفاق نهتنها به زیان اصلاحطلبان نیست بلکه به نفع اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان باید در یک رقابت کاملاً جوانمردانه خودشان را اثبات کنند. هیچگاه علاقمند نیستیم که رقبای ما عناصر تندرو باشند. اصولگرایان عاقل و منطقی باید با ما رقابت کنند تا انتخاب بین خوب و خوبتر اتفاق بیفتد.
اما در جریان اصولگرایی هستند افرادی که آقای ناطق را اصلاحطلب تعریف میکنند. نظر شما چیست؟
این حُسن آقای ناطق نوری است نه عیب او. اصلاحطلبان بعد از حذف و ترمیم حرکتهای رادیکال درون مجموعه خود، روند عقلانیت را در پیش گرفتند. وقتی در حوزه سیاستورزی عقلانیت به خرج داده شود جریانات سیاسی زبان مشترک پیدا میکنند. امروز زبان مشترک عقلانیت بین آقای ناطق نوری و جریان اصلاحطلب شکل گرفته است.
پس آقای ناطق در جریان اصلاحطلب تعریف نمیشود؟
خود ایشان چنین عقیدهای ندارد و ما هم علاقهای نداریم که نسبت ناخواستهای به او داده باشیم ولی سخن از این است که وقتی دو رقیب با عقلانیت سیاسی با هم رقابت کنند نتیجه انتخابات همیشه، انتخاب بین خوب و خوبتر خواهد بود که منافع این نوع رقابت به مردم میرسد.
برخی معتقدند جریانی که با محوریت آقای ناطق وارد عرصه انتخابات سیاسی شود، از ناحیه پایگاه رأی اصولگرایان به رسمیت شناخته نخواهد شد بلکه در انتخابات مجلس شورای اسلامی جریان برآمده از شورای وحدت به ریاست آقای حداد عادل پرچمدار و قطب مقابل جریان اصلاحات خواهد بود. نظر شما چیست؟
اگر توافقی برای بازگشت آقای ناطق نوری به صحنه سیاسی شود. بزرگانی که امروز ردههای دوم نسبت به آقای ناطق نوری قرار دارند مقدمات بازگشت او را به صورت شکوهمند و مورد توافق همگان از ناحیه اصولگرایان فراهم خواهند کرد. قرار آنها بر آن نیست که آقای ناطق نوری در عرصه رقابت بین اصولگرایان و اصلاحطلبان، یک قطب سومی را ایجاد کند. آقای ناطق نوری عملاً اگر به صحنه رقابتها برگردد، نقش پیشکسوت و محوری جریان اصولگرایانی را عهدهدار خواهد بود که اکثریت قریب به اتفاق اصولگرایان دور ایشان جمع خواهند شد؛ مگر تعداد اندکی از نیروهای تندرویی که برای خود سرفصلی تحت عنوان پایداری تعریف کردند.