«نقطه پایان جنگ تحمیلی پر است از چراها و اما و اگرها. این که چه کسی امام را ترغیب به پذیرش قطعنامه کرد، چه کسانی موافق پایان جنگ بودند و چه کسانی مخالف پایان. آیا امام مصلحت روز را بر نظر شخصی و قلبیاش ترجیح داد؟ اگر این جنگ تحمیلی ادامه مییافت چه اتفاقی در انتظار ایران بود و هزاران پرسش و نقل قول و روایت متواتر و متقاطع از جنگ وجود دارد که هر سال در مورد آن به بهانه سالگرد آغاز یا پایانش صحبت میشود و رسانهها برای بررسی چند و چون آن به تاریخ شفاهی رو میآورند. از همین روی یک هفته پایانی تیر که فاصله تصویب قطعنامه ۵۹۸ و بعد پذیرش آن از سوی ایران بود، چهرههای مختلفی به پرسشهای موجود در مورد جنگ و پایان آن پاسخ دادند. علیاکبر محتشمیپور نیز یکی از همین چهرههاست.
«اگر میدانستم مردم این گونه به جبههها میآیند، قطعنامه را قبول نمیکردم.» این پرسشی است که پایگاه خبری «جماران» با علیاکبر محتشمیپور در میان گذاشته که در آن زمان بر مسند وزارت کشور تکیه زده بود. این سیاستمدار سابق که مدتهاست سکوت پیش گرفته اما به نظر میرسد این بار ترجیح داده در مورد برخی حرف و حدیثهای «مساله قطعنامه ۵۹۸» که سرنوشت جنگ ایران و عراق را جور دیگری رقم زد، صحبت کند. او در مورد این نقل قول از امام گفته که نمیداند چه کسی این عبارت را از امام نقل کرده است اما باید توجه کنیم جملهای که میخواهد به حضرت امام نسبت داده شود، مستند باشد. به این معنا که امام در اعلامیه یا سخنرانی آن را فرموده باشند یا این که یکی از مسئولان و مقامات مورد اعتماد امام و مردم در یک جلسه خصوصی شنیده باشد. محتشمیپور همچنین تاکید کرده که خود امام هم در وصیتنامه فرموده بودند که اگر کسی ادعای سخنی از من کرد، باید در گفتار یا نوشتار من باشد و این گونه که کسی بخواهد شفاهی از قول من چیزی را نقل کند، مورد پذیرش نیست.
وزیر کشور زمان اعلام پذیرش قطعنامه تاکید دارد که «من کسی را ندیدهام، مدعی باشد امام در فلان جلسه این مطلب را فرموده است» و البته روایت کرده «آن چه را که من شاهد و ناظر بودم، جلسهای بود که ۲۶ تیر ماه در ساختمان ریاستجمهوری برگزار شد و حدود ۴۰ نفر از شخصیتهای لشکری و کشوری و مقامات مذهبی و فرهنگی که امام تعیین فرموده بودند در آنجا گرد آمده بودند. حضرت امام نامه بسیار مهمی را خطاب به این جمع نوشته بودند که مرحوم حاجاحمد آقا خمینی آن نامه را قرائت کردند. در آن جلسه که از صبح شروع شد و تا غروب آفتاب ادامه پیدا کرد، بحثهای مختلفی صورت گرفت ... در این نامه اصلا اشاره و صحبتی در مورد این شایعهای که شما از آن صحبت کردید وجود نداشت. علت پذیرش قطعنامه توسط امام مشخصا در این نامه ذکر شده است و چیزی بهعنوان حضور یا عدم حضور مردم در جبههها بهعنوان تمام یا بعضی از علل پذیرش قطعنامه در میان آن نیست.»
در بخش دیگری از این گفتوگوی کوتاه محتشمیپور به این پرسش پاسخ داده که «آیا پذیرش قطعنامه با شعاری که چند روز بعد داده میشد که «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از جهان» مغایرتی ندارد؟» او گفت: «داستان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به معنای عقبنشینی از ایدههای بلند انقلاب اسلامی و عدم مبارزه با ظلم، ستم، تبعیض و نژادپرستی یا دفاع نکردن از مظلومان داخل و خارج از کشور نیست. یعنی حضرت امام آتشبس را قبول کردند و در یکی از نامههایی که برای فرمانده سپاه نوشتند و در صحیفه امام هم وجود دارد، حضرت امام عبارت «ما به صلحی پایدار فکر میکنیم» را ذکر کردهاند.»
محتشمیپور همچنین در مورد روایتهایی که بر مبنای آنان گفته میشود امام پس از پذیرش قطعنامه غمگین بود و برنامههای روزانه خود را تا مدتی تعطیل کرد نیز توضیح داد و گفت: «این هم ممکن است بیانگر احساسات شخصی برخی افراد باشد. یعنی چون خودش غمگین بوده، فکر میکند که امام هم غمگین بوده است. این که گفته شده بعد از پذیرش حضرت امام غمگین بودند و برنامههای خود را تعطیل کردند به هیچ وجه صحت ندارد. امام در طول ۱۰ سالی که بعد از پیروزی انقلاب حیات داشتند ملاقاتهای عمومی داشتند و خیلی مقید بودند که با مردم در ارتباط مستقیم باشند. نامههای آنها را دریافت کنند یا درخواستهای آنها را ببینندولی به خاطر رسیدگی به مسائل مهم شخصی خودشان یا مملکتی، هر از گاهی چند روز برنامههای عمومی و ملاقاتهای عمومی را تعطیل میکردند. یعنی هر دو، سه ماه یک بار حضرت امام میفرمودند ملاقاتهای عمومی را تعطیل کنید و برنامهای برای ایشان نگذارند. این مطلب اصلا ربطی ندارد به پذیرش قطعنامه و این که امام از موضوع پذیرش قطعنامه ناراحت بودند و به خاطر ناراحتی برنامهها را تعطیل کردند.»
او همچنین در پایان تاکید کرده که امام هرگز مستبد به رای نبوده و «شروع و همچنین پایان جنگ و قبول قطعنامه هم به خاطر مردم و حفظ حرمت جان، مال و ناموس مردم و هم دفاع از کیان سرزمین مقدس ایران بوده است.»