این قاتل که پس از دستگیری ادعا کرد نمیدانسته حکم قتل، قصاص است پس از سالها زندان با دستور مقام قضایی به طناب دار آویخته شد.
نخستین قتل
۴ مرداد ۹۳ بود که مرد کشاورز در تماس با پلیس از پیدا شدن جسد خونین یک جوان ۲۵ ساله در زمین کشاورزیاش خبر داد. به دنبال این خبر تیمی از ماموران به سرعت برای تحقیقات در محل حاضر شدند و در بررسیهای ابتدایی مشخص شد که این جوان هدف ضربات زیاد چاقو قرار گرفته است. تجسسها ادامه داشت تا این که یک پراید بدون سرنشین در نزدیکی اتوبان خلیج فارس پیدا شد و ماموران پی بردند که صاحب پراید همان جوان به قتل رسیده است و با توجه به مدارک شناسایی داخل خودرو خانواده احسان ۲۵ ساله شناسایی شدند و در ادامه ماموران اطلاع یافتند که احسان در یک آژانس کار میکرده و هیچ خصومتی با کسی نداشته است. ردیابیها ادامه داشت تا این که کارآگاهان با خبر شدند که احسان از چندی قبل با مرد جوانی به نام «مجید» اختلاف حساب مالی داشته است و به این ترتیب ردیابیها برای دستگیری تنها مظنون این پرونده آغاز شد، اما هیچ سرنخی از مرد جوان به دست نیامد.
دومین جنایت
تحقیقات ادامه داشت تا این که روز ۳ آذر ماه جسد زنی جوان که به طرز هولناکی به قتل رسیده بود پیدا شد و ماموران با حضور در منطقه یافت آباد مشاهده کردند که گوش و بینی زن جوان بریده شده و عامل جنایت با ضربات زیاد چاقو دست به قتل زن جوان زده است. مشخصات زن جوان شناسایی شد و تیم جنایی در این شاخه از کاوشگریها شماره تلفن زن جوان را مورد بررسی قرار دادند و مشخص شد این زن بارها با شماره تلفن همراهی در تماس بوده است که تحقیقات در این مرحله حاکی بود که صاحب تلفن همراه مرد جوانی به نام مجید است. فرضیه دومین قتل از سوی مجید پررنگ شد و ردیابیها به صورت ویژه و اطلاعاتی آغاز شد تا این که روز ۲۴ آذر ۹۳ مجید سوار بر پراید سفید رنگ شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.
گوشهای بریده یک زن
کارآگاهان در این بخش خانه مجید در شهرک اندیشه را مورد بررسی قرار دادند که با یک قوطی الکل که داخل آن دو گوش بریده شده بود روبه رو شدند و همین کافی بود تا مجید که اصرار بر بی گناهی داشت پرده از جنایت هولناک بردارد. مجید در اعتراف به نخستین قتل گفت: مدتی با احسان دوست بودم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم تا این که چندی قبل احسان به من بدهکار شد و پولم را نمیداد و چندبار از او خواستم تا پولم را پس بدهد، اما او چنین نکرد به همین دلیل او را در اتوبان خلیج فارس با چاقو به قتل رساندم و گوشی تلفن همراه و پولهایش را به سرقت بردم تا همه فکر کنند احسان به خاطر سرقت، هدف قتل قرار گرفته است. مرد خشن درباره جزئیات قتل زن جوان نیز گفت: چندی قبل قصد داشتم خودرویم را به فروش برسانم و شماره تلفنم را پشت شیشه آن چسباندم تا این که زن جوانی به نام نازنین با من تماس گرفت و از همان روز با هم آشنا و دوست شدیم و چند ماهی با هم در ارتباط بودیم تا این که همسرم متوجه دوستیمان شد. وی افزود: همسرم باردار بود وقتی متوجه خیانتم شد با من قهر کرد و به خانه پدرش رفت به همین خاطر من عصبانی شدم و با نازنین قرار گذاشتم و از او خواستم تا به دوستیمان پایان دهیم، اما او نپذیرفت و وقتی دیدم اصرار دارد به دوستیمان ادامه دهیم با ضربات چاقو او را به قتل رساندم و برای اثبات وفاداری به همسرم گوش و بینی نازنین را بریدم و داخل قوطی الکل گذاشتم و به خانه بردم و به همسرم دادم و اثبات کردم که دیگر به او خیانت نمیکنم.
سومین جنایت
در حالی که تحقیقات از مرد خشن ادامه داشت زن پای در اداره پلیس گذاشت و از جنایت دیگر همسرش پرده برداشت. زن جوان گفت: چندی قبل همسرم وسایل داخل خودرو و دو گوشی تلفن همراه به خانه آورد و ادعا کرد این وسایل متعلق به یکی از دوستانش است و او به صورت امانت آنها را به خانه آورده است تا این که تصویر پسر جوانی را روی صفحه یکی از گوشیهای تلفن همراه دیدم. وی افزود: به یاد آوردم که عکس پسر جوان را چندی قبل وقتی از خیابان عبور میکردم روی یک حجله دیدم و از اهالی محل شنیدم این پسر جوان به قتل رسیده و وسایلش به سرقت رفته است. در این مدت سکوت کردم و با کسی حرفی نزدم تا این که فهمیدم همسرم مرتکب دو قتل شده است و احتمال میدهم این پسر جوان را هم به قتل رسانده باشد. مجید بار دیگر هدف بازجویی قرار گرفت و وقتی خود را در برابر مدارک پلیسی دید به ناچار پرده از سومین جنایت اش برداشت. قاتل سریالی در این مرحله به ماموران گفت: با اصغر هم اختلاف مالی داشتم و به همین دلیل او را به قتل رساندم و وسایل داخل خودرو و تلفن همراهش را به سرقت بردم و فکر نمیکردم این جنایتها فاش شود.
دادگاه کیفری
اعترافات هولناک این قاتل خونسرد کافی بود تا او روز ۲۳ بهمن ۹۵ در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده مورد محاکمه قرار گیرد. در ابتدا خانواده سه قربانی این جنایت هولناک درخواست قصاص برای مجید داشتند و سپس مجید در جایگاه قرار گرفت و به قتل دو مرد و یک زن اعتراف کرد. این قاتل خونسرد گفت: ۳ مرداد بود که دیدم احسان پولم را پس نمیدهد با ضربات چاقو او را به قتل رساندم و پول و ضبط خودرویش را دزدیدم و روز ۲۷ مهر بود که با اصغر به اتوبان خلیج فارس رفتیم.
اصغر که شیشه مصرف کرده بود شروع به فحاشی به من کرد که با هم درگیر شدیم و با چاقو او را به قتل رساندم و گوشی تلفن همراهش را هم دزدیدم. مجید ادامه داد: نازنین هم قصد نداشت از من جدا شود و به همین دلیل با توجه به این که همسرم با من قهر کرده بود او را با ضربات زیاد چاقو به قتل رساندم و سپس بینی و گوشهایش را بریدم و به عنوان هدیه برای همسرم بردم. این قاتل سریالی آن قدر خونسرد و راحت درباره قتلها صحبت میکرد که گویا کاری انجام نداده است و جالب این که در پایان دادگاه از قضات و خانواده اولیای دم خواست که او را به خاطر فرزند دو سالهاش ببخشند تا فرزندش بدون پدر بزرگ نشود و در ادامه ادعای عجیبی را پیش روی قضات قرار داد و گفت: نمیدانستم مجازت قتل، قصاص است. در پایان این دادگاه قاضی پرونده، مجید را که زمان جنایت ۲۵ سال داشت و بارها به دلیل درگیری، موادمخدر و تجاوز به زندان رفته بود در این سه پرونده قتل به سه بار قصاص، سه سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق به خاطر سرقت از احسان و ۷۴ ضربه شلاق به دلیل سرقت از اصغر، ۹۹ ضربه شلاق به دلیل رابطه پنهانی با نازنین و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت محکوم کرد و این حکم در شعبه ۴۷ دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت و مجید در صف انتظار ماند.
اجرای حکم
مجید پس از سالها انتظار که در زندان بود سحرگاه روز چهارشنبه ۲۳ مرداد پای چوبه دار رفت و مقام قضایی که همراه اولیای دم در زندان حضور داشت پس از خواندن حکم صادر شده از سوی دادگاه کیفری دستور اجرای حکم را صادر کرد و پرونده این قاتل سریالی با طناب دار بسته شد.
تحلیل کارشناس
تربیت خشونت
دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و استاد دانشگاه
قتل به عنوان خشنترین رفتار اجتماعی در سالهای اخیر در همه کشورها روند رو به افزایشی داشته است متاسفانه به دلیل کاهش تحمل و صبوری افراد، خشنترین رفتار ممکن در مواجهه با خصومتها و انتقام گیری به شکل قتل دیده میشود اغلب این افراد به گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال تعلق دارند و متاسفانه به دلیل ناآشنایی با مهارتهای زندگی و مدیریت خشم، رفتار انتقام جویانه خود را فقط در قالب از بین بردن آن فرد در نظر میگیرند.
اغلب قاتلان اظهار میکنند که از قبل برنامهای برای کشتن آن فرد نداشته اند و فقط قصدشان ترساندن یا تهدید مقتول بوده است، اما به دلیل بالا رفتن آستانه خشم و کاهش تحمل و تاب آوری این افراد، معمولا نزاع و درگیری شدیدی رخ میدهد و ناخواسته فرد به قتل میرسد.
این افراد معمولا در دوران کودکی تنبیه بدنی شدید شده اند حس انتقام گیری از جامعه همواره با این افراد بوده است و روشی غیر از انتقام گرفتن را نیاموخته اند. این افراد خیلی زود دچار خشم آنی میشوند و نمیتوانند روش دیگری را برای اصلاح روابط شان با فرد مقتول به کار گیرند در چنین شرایطی معمولا با استفاده از اسلحه سرد اغلب درگیر میشوند و فرد را از پای درمی آورند و در اغلب موارد حس ناموس پرستی و احساس غیرت به ناموس، یکی از دلایل و انگیزههای اصلی قاتلان به شمار میرود.
عمدتا این افراد در خانوادههایی رشد یافته اند که توجه عاطفی کمی دریافت کرده اند و همواره برای برآورده شدن خواستههای شان با جوابهای منفی مواجه شده اند
آنها اغلب در دوران تحصیل ناموفق بوده اند و دچار طرد اجتماعی شده اند این افراد الگوی مناسبی برای حل مشکلات خود جز درگیری و خشونت تجربه نکرده و عمدتا شاهد درگیری شدید اعضای خانواده در دوران کودکی بوده اند مجموعه این عوامل وضعیت دشواری را از نظر تربیتی برای قاتلان فراهم کرده است که سبب میشود به راحتی در بزرگ سالی رفتارهای خشن از خود بروز دهند و قتل را تجربه کنند.