فرید مدرسی روزنامهنگار مرتبط با نهاد روحانیت و حوزههای علمیه در کانال شخصیاش خبر داده بود که آیتالله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین و عضو فقهای شورای نگهبان یکشنبه هفته گذشته در جمع مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم با انتقاد از آیتالله صادق آملیلاریجانی گفته است: «هرچند در مسئلهای نظر، ولی فقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی مؤثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟ به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! ... از کجا آوردی ساختی؟».
اشاره به کاخ به جای حوزه علمیه چیزی است که هفته پیش یک روحانی دیگر هم در صداوسیما به آن اشاره کرد و مستقیما گفت که حوزه مجلل اشرافی به دست رئیس سابق قوه قضائیه ساخته شده است! خبر مربوط به قصد صادق لاریجانی مبنی بر ترک ایران به سمت نجف را هم دو هفته پیش باشگاه خبرنگاران جوان متعلق به صداوسیما رسانهای کرد و به آن جنبه نیمهرسمی بخشید. این در حالی است که روزنامهنگاری که این سخنان را به نقل از آیتالله یزدی منتشر کرده، آن را شایعه و خبرسازی هدفمند خوانده بود.
گویا آیتالله محمد یزدی، عضو شورای نگهبان در همان دیدار مسئولان مرکز بسیج استادان و نخبگان حوزه علمیه سخنان دیگری هم بر زبان رانده و گفته است: «بعضی اگر یکروزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسما جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم؛ واقعا در حوزه چه کسی باید با این مسئله برخورد کند؟! نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد... اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند؛ چون هیچ جایی توان علمی او را تأیید نمیکند؟ مگر میشود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند. اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم...». محمد یزدی یک بار هم اعلام کرده بود که آیتالله هاشمیرفسنجانی مجتهد نبود.
با این حال دیروز حجتالاسلام حمزه قربانی، مدیر روابط عمومی جامعه مدرسین بدون تکذیب قاطعانه محتوای منتشرشده صرفا اعلام کرد متنی که در فضای مجازی به آیتالله یزدی منتسب شده است، سندیت ندارد و صرفا محتوایی مورد تأیید است که در پایگاه اطلاعرسانی جامعه مدرسین منتشر شده باشد. او گفت: بارها اعلام کردهایم که تنها مرجع اخبار مربوط به آیتالله یزدی، رئیس جامعه مدرسین، پایگاه اطلاعرسانی این تشکل است.
با این حال انتشار همین مقدار سخنان کافی بود تا دیگران وادار به واکنش شوند. تا جایی که برخی واکنشها هم حاکی از این است که چندان دور از واقعیت نبوده و روایتهایی مشابه آن پیشتر هم از زبان آیتالله محمد یزدی بیان شده است. نمونه آن آیتالله مرتضی مقتدایی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که گفته: «در مردادماه جلسات جامعه مدرسین تعطیل است. ما از یک هفته قبل از مرداد اصلا جلسه نداشتیم. آقای یزدی اینگونه مطالب را که در ذهنشان بود گاهی در جلسات جامعه مدرسین مطرح میکردند و حالا علنی آن را بیان کردهاند. اگر با من مشورت میشد میگفتم طرح علنی این مسائل به مصلحت نیست، ولی حالا خودشان صلاح دیدند. ولی من در این قضیه بهطورکلی وارد نمیشوم».
مقتدایی درباره اینکه وقتی فردی از سِمَت خود کنار میرود و عدهای شروع به انتقاد از عملکرد او در زمان مسئولیت میکنند میگوید: بله؛ به نظرم همین شخص اگر کار خلافی داشته، اگر صلاح میدانستند، همان وقت تذکر میدادند، ولی اگر صلاح نمیدانند و سکوت کردند، باید همیشه سکوت کنند. اگر کسی سر پستی بود و رفت، بعد انتقاد کنند این کار درستی نیست. به نظر من هم این کار صحیحی نیست.
اعتمادآنلاین هم به نقل از آیتالله محسن غرویان نوشت: «مقداری از تندرویهای آیتالله یزدی به روحیات ایشان برمیگردد. به هر حال لحن کلمات و انتقادات بعضی از علما تند است. البته از آنجایی که این موضوع به روحیات شخصی آنها برمیگردد، حرجی به آن نیست. اینگونه اظهارات تند و تیز تازگی ندارد و در گذشته نیز از سوی افراد مختلف مطرح شده، ولی عکسالعمل مردم خلاف آن را نشان داده است. مردم در رأی خود در انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی نشان دادند که این نوع ادبیات و فرهنگ تند و تیر افراطگری را نمیپسندند. به هر حال افکار عمومی پذیرای چنین تعابیر تندی نیست. به نظر من این نوع تندرویها و افراطگریها نتیجه معکوس در پی دارد و مردم را نسبت به علما، حوزه و نظام دلسردتر میکند. ما باید اخلاق را در رأس سیاست قرار دهیم و سیاست تابعی از اخلاقیات باشد؛ نه بالعکس. مقام معظم رهبری هم قطعا از این گونه اظهارات تند و تیز راضی نیستند و مکرر در مواضع و مواقع مختلف فرمودهاند که به اسم انقلابیگری بداخلاقی و تندروی نکنید و به شخصیتهای نظام توهین نکنید. بعضی افراد همین تندرویها را نسبت به آیتالله هاشمیرفسنجانی هم داشتند. ولی بعد مقام معظم رهبری فرمودند که هیچکس برای من هاشمی نمیشود».
محمدرضا زائری، فعال سیاسی اصولگرا در اینستاگرام خود نوشت: «آیتالله محمد یزدی تهدید کردهاند که در صورت اعلام مرجعیت آیتالله علویبروجردی، به میدان خواهند آمد و بساط را به هم خواهند ریخت و تابلوی دفتر ایشان را پایین خواهند آورد! راستش اگر تا حالا تردیدی هم در شایستگی حضرت آیتالله علویبروجردی داشتم با صحبتهای آقای یزدی اطمینان کامل پیدا کردم که مرجع آینده ما حضرت آیتالله علویبروجردی هستند و مورد اقبال قرار خواهند گرفت! تاکنون فکر میکردیم آقایان از جامعه بیخبرند و از میزان محبوبیت و جایگاه اجتماعی خود در افکار عمومی اطلاعی ندارند، اما الان معلوم شده که اصلا از تاریخ روحانیت و حوزههای علمیه نیز آگاه نیستند! در طول قرنها کجا مرجع تقلید مردم با دستور و فرمایش تعیین شده؟ در طول قرنها کجا کسی یا نهادی به مردم گفته که از چه کسی تقلید بکنند و از چه کسی تقلید نکنند؟».
حجتالاسلام مرتضی جوادیآملی هم در پاسخ به این سؤال که آیا مرجعیت یک نهاد مردمی نبوده است و این مردم نیستند که باید مرجع را انتخاب کنند؟ به جماران گفته است: «همینطور است. چنین لحن و ادبیاتی هم هیچوقت در حوزههای علمیه نبوده است. معلوم است که این صحبتها جایگاهی ندارد که بتوان درباره آن اظهارنظر مثبت یا منفی کرد. من فکر نمیکنم که اصلا دامنزدن به این صحبتها برای کشور در چنین شرایطی مفید و سازنده باشد. جایگاه، خاندان، شخصیت علمی و فرزانگی حضرت آیتالله علویبروجردی ذاتا نشانگر چهره دینی، علمی و فقاهتی ایشان است و حتما شخصیت سنجیده، فرزانه و حکیمی هستند که اقدامشان جز بر اساس صلاح دین و صلاح حوزههای علمیه نیست. قطعا ملاحظات آیتالله محمدجواد علویبروجردی در جهت حفظ جایگاه مرجعیت بهمراتب بیش از دیگران است. کلیت حوزه این مسئله را باور دارد که جایگاه و بیت ایشان چقدر در جامعه علمی و فضای نخبگانی حوزه مؤثر بوده و هست. اظهارنظرهای اینچنینی نمیتواند به حریم فقاهت و جایگاه علمی ایشان خدشهای وارد کند.
آیتالله محمد یزدی همچنین اظهارات تندی درباره حسن روحانی به کار برده بود. او گفته بود: «چطور کسی که تنفیذ ولایت را دارد، جرئت کرده و کارهای خلاف امر رهبری را میکند؛ مثل مخالفت درباره فضای مجازی و... اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار. این برو کنار را چه کسی باید بگوید؛ در درجه اول حوزه باید بگوید. بعد از نظر قانونی باید دیوان عالی قضائی بگوید. بعدش هم مجلس بگوید، ولی متأسفانه میبینیم مجلس هم وضعیت دیگری دارد».
مرتضی جوادیآملی دراینباره نیز گفته است: «دستگاه نظام سیاسی کشور و قانون اساسی راه را مشخص کرده است. اگر بناست رسیدگی شود و انتقاد قانونی شود، باید از جایگاه مجاری قانونی صورت بگیرد که در حقیقت دستگاه قضائی و مجلس هستند که باید رسیدگی کنند. اظهارنظر افراد نیز فقط جنبه سیاسی دارد وگرنه خود رهبری معظم انقلاب هم بارها و بارها دولتها را هدایت کردهاند... زمان امام تاکنون هرگاه رهبری احساس کردهاند که مسیر دولت مسیر درستی نیست و باید در مسیر درستی قرار بگیرند، هدایت، راهنمایی و کمک میکردند. با این جور لحنها و سخنها هرگز نمیتوان مسیر فکری دولت را تعیین کرد. بازهم تکرار میکنم که شرایط کشور و موقعیتی که برای نظام سیاسی ما وجود دارد، مسیر قانونی و مشخصی را تعیین کرده است. اگر همگان به این مسیر ملتزم شویم، بهتر میتوان جامعه را اداره کرد».
مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی سال ۸۸ درباره علت حملات و هجمههای محمد یزدی علیه خودش گفته بود: «مهمترین دلیل این حملات، مواضع اینجانب درباره لزوم رعایت حقوق مردم و همچنین دفاع از شخص رهبری و پرهیز از افراط بر اساس عقیده و اعتقاد قلبیام است. در مورد سخنان اخیر آقای یزدی همانگونه که قبلا هم گفتم، جوابم تاکنون به سخنان توأم با عصبانیت و غرضآلود وی، سلام بوده است، ولی با صحبتهای دیروز ایشان و اطلاعات رسیده، این بار بوی توطئه به مشام میرسد و درباره مسائل ایشان در زمان امام راحل و در جلسه انتخاب رهبری بعد از ارتحال امام و در قوه قضائیه بهصورت کتبی مطالبی را گوشزد خواهم کرد».