حسین شریعتمداری در یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: دیروز رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتشار نامهای مفصل و سرگشاده، به سخنان منتسب به حضرت آیتالله یزدی پاسخ داد. ماجرا از دستگیری اکبر طبری معاونت اجرایی حوزه ریاست، رئیسسابق قوه قضائیه آغاز شد؛ دستگیری این فرد که با اتهامات متعددی مواجه است، بهانهای شد تا موج سنگینی از حملات و هجمهها علیه آیتالله آملی لاریجانی شکل بگیرد. ضدانقلابیون خارج نشین با استفاده از بستر فضای مجازی، سردمدار این حملات و تهمتها بودند.
در این میان شایعهای در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه رئیس پیشین دستگاه قضا و رئیس امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام تهدید کرده است در صورت ادامه برخورد با طبری، ایران را به مقصد نجف ترک خواهد کرد! یک کانال تلگرامی که در انتشار اکاذیب علیه نظام و شخصیتهای آن و جعل خبر، یدطولا و سابقه سیاهی دارد، منبع اولیه این شایعه بود. منابع نزدیک به آیتالله آملی لاریجانی ضمن تکذیب این شایعه، تاکید کردند که «آیتالله آملی لاریجانی بهزودی جلسات دروس حوزوی خود را در حوزه علمیه قم مجدداً از سر خواهند گرفت و بنایی بر مهاجرت ندارند.»
در ادامه ماجرا، چند روز پیش خبر دیگری در فضای مجازی منتشر شد که در آن آمده بود، آیتالله یزدی دبیر محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسهای نسبت به شایعه مورد اشاره واکنش نشان داده و انتقادات تندی را نسبت به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرده است این خبر نیز در فضای مجازی و از سوی رسانههای خارجی با پوشش گستردهای روبرو شد و دهها دروغ دیگر نیز جعل گردیده و به آن افزوده شد.
و اما، در حالی که گزارشهای متناقضی درباره صحت و سقم این خبر منتشر شده بود، روز گذشته آیتالله آملی لاریجانی با انتشار نامهای مفصل و سرگشاده و البته با ادبیاتی تند، به سخنان منتسب به آیتالله یزدی واکنش نشان داد.
اختلاف نظر و یا اشتباه در کسب خبر پدیدهای است که احتمال بروز آن در میان تمامی افراد جامعه وجود دارد و عالمان دینی و روحانیان برجسته نیز از این قاعده مستثنا نیستند. چاره کار نیز -چنانچه خبر از اهمیت تعیینکننده و موثری برخوردار باشد- بررسی و کشف واقعیت ماجراست تا در صورتی که خبر منتشر شده زمینهای از آسیب در پی داشته باشد از بروز آن پیشگیری شود. این فرمول اما، درباره شخصیتهای اثرگذار و مخصوصا وقتی پای عالمان برجسته دینی در میان است، با موارد عادی تفاوتهای درخور توجهی دارد که رعایت آن از سوی آنان ضرورتی حیاتی و اجتنابناپذیر است. چرا که آنان از یکسو، معلمان جامعه هستند و رفتار و گفتارشان میتواند پیامدهای نامطلوبی به دنبال داشته باشد و از سوی دیگر شخصیت و جایگاه برجسته آنان «امانت الهی» است و تنها متعلق به خودشان نیست که در حفاظت و پاسداری از آن بینیاز از مراقبت باشند!