در جریان این تغییرات، همانطور که ردههای اول و دوم دستگاه مقابله حذف میشوند و خرید و فروش اطلاعات و شنودهای شبانهروزی و ردزنی مبادلات سنگین، به دانه درشتهای دستگاه مقابله واگذار میشود، حریفان آن طرف خط هم، جای خود را به جاعلان حرفهای و کهنهکارهای پولشویی و تاجران اوزان بالا میدهند و نیروهای مقابله، حالا باید به جای خالی کردن جیب خردهفروش برای پیدا شدن ۵ گرم هرویین، اتاق کانتینر حامل صدها لیتر پیشساز هرویین را قیچی کنند. مبارزه با قاچاق مواد مخدر در این مرحله، با اطلاعات و دادههایی پیوند میخورد که برای سطوح بالای دستگاه مقابله، با پیچیدهترین کدها طبقهبندی میشوند تا احتمال نفوذ و سرقت اطلاعات به حداقل برسد.
سردار محمدمسعود زاهدیان؛ رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر که از مسئولان پیشین بخش مقابله ستاد مبارزه با مواد مخدر بوده و میخواهد که برخی جزییات نحوه مقابله منتشر نشود، به برخی سوالات درباره جزئیات مقابله هم جواب نمیدهد و میخواهد که برخی جزئیات نحوه مقابله، سربسته و خلاصه منتشر شود تا احتمال شناسایی شگردهای مقابله توسط اتاقهای فکر قاچاقچیان و حتی تهدید امنیت جانی نیروهای مقابله به حداقل برسد.
***
حالا که دادگاههای مجرمان اقتصادی در حال برگزاری است این سوال را میپرسم و ممکن است شما به دلیل مسائل امنیتی مایل به پاسخ صریح نباشید. ممکن است در عملیات مقابله، شواهدی از وجود دستهای بزرگ در قاچاق مواد مخدر هم پیدا کرده باشید اما امکان برخورد نداشته باشید؟
ما با هیچ کسی تعارف نداریم. هر که باشد برخورد میکنیم. کوچک و بزرگ هم ندارد. تا امروز هم تمام دستگیرشدگان را به مراجع قضایی معرفی کردیم و تحت پیگرد قرار دادیم.
گردش مالی ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی قاچاق مواد مخدر نمیتواند دستهای بزرگ را وسوسه کند؟
گردش مالی هزار تومانی هم میتواند آدمها را وسوسه کند. بستگی به آدمها دارد. حتما برای پولشویی گردش مالی قاچاق مواد مخدر باید شرکتها و شبکههایی ایجاد شود اما اینکه بگوییم در نظام جمهوری اسلامی، افراد طراز اول در قاچاق مواد مخدر دخالت دارند، به هیچ وجه. از پیروزی انقلاب تا امروز در هیچ موردی شاهد نبودیم که از بدنه نظام درگیر قاچاق مواد مخدر باشند. شاید امروز، شرکتی با پوشش واردات، انحراف قاچاق هم داشته باشد اما واردات بابت پولشویی و پوشش قاچاق است. اما تا به حال با موردی از اتصال این سیستم به حاکمیت مواجه نبودهایم.
حدود ۲۰ ماه از فعالیت اتاق مبارزه با پولشویی در پلیس مبارزه با مواد مخدر میگذرد. در مصاحبه تیر ماه امسال گفتید که بیشترین موارد پولشویی قاچاق مواد مخدر را در معاملات خودرو و املاک کشف کردهاید. شائبههایی از پولشویی در حوزه هنر و امور خدماتی مثل راهاندازی رستورانها یا مشاغل خرد مثل کارواش وجود دارد. آیا شما هم در کشفیات و ردگیریها با چنین مواردی مواجه بودید؟
ما در برخورد با قاچاقچیان، مواردی از رستورانداری یا بنگاهداری قاچاقچی شناسایی کردیم. قاچاقچیانی را شناسایی کردیم که مراکز خرید و فروش ملک یا تعدد خرید املاک داشتند که به این نحو از سپردهگذاری پول در بانک فرار کنند و منشأ پولشان قابل کشف نباشد چون با فروش ملک، پولشان را جابهجا میکردند و از این طریق منشأ به ظاهر قانونی و پاک برای سرمایهشان میساختند. این اتفاقات در همه کشورها هم جریان دارد اما شاید غلظتش در ایران کمتر باشد. گردش مالی کلان قاچاق مواد مخدر افغانستان، در اروپا، در بانکهای اروپایی تحولات عظیم و شگرفی ایجاد میکند و ما سرنخهایی داریم که این پولها در شبکههای قانونی پولی و مالی اروپایی و در صرافیهای امارات و حاشیه خلیج فارس جابهجا میشود و به دست افغانهای تولیدکننده و فروشنده مواد مخدر یا حتی به دست فروشندگان پیشسازهای تولید شیشه میرسد. کار مهم اتاق مبارزه با پولشویی طی ۲۰ ماه گذشته این بوده که با شروع هر پرونده قاچاق مواد مخدر، منابع مالی آن پرونده؛ محل سرمایهگذاری قاچاقچی و نوع و نحوه خرید و فروشها را شناسایی کنیم. از یک پرونده ۱۰۰ میلیارد تومان کشفیات اموال و دارایی داشتیم و در پرونده نصیر بامری ۷۰۰ میلیارد تومان اموال شناسایی کردیم. بماند که قاچاقچیان معمولا اموالشان را به نام دیگران سند میزنند که قابل ترخیص و بازپسگیری باشد و ما برای زمینگیر کردن این شگرد هم باید فرآیند جداگانهای طی کنیم.
در عرصه هنر؛ در حراجهای بزرگ هنری و سینما هم با مواردی از پولشویی مواجه بودید؟
در حال بررسی این موارد هستیم. هنوز سرنخی نداریم اما دنبال خواهیم کرد.
ممکن است این فعالیتها پوشش پولشویی باشد؟
هر اتفاقی ممکن است. قاچاقچی مواد مخدر در هر فعالیت منجر به گردش مالی قاچاق مواد مخدر میتواند حضور پیدا کند. میتواند از بانک مرکزی سکه و ارز بخرد و بازار ملی و اقتصادی کشور را به هم بریزد، میتواند خودرو بخرد و احتکار کند و در بازار کشور تاثیر منفی بگذارد. قاچاقچیان مواد مخدر در هر فعالیت اقتصادی وارد خواهند شد.
چطور رد زنی میکنید؟
با کار اطلاعاتی.
مصداق بگویید که مردم بدانند چطور زحمت میکشید.
توضیح من باعث افشای شگردهای ما برای قاچاقچیان و دشواری دسترسی ما به این رگهها خواهد شد. همین توضیحات کلی را هم شاید نباید بگویم چون بخشی از کار پنهان ماست.
نتیجه گزارشهای ۲۰ ماهه اتاق مبارزه با پولشویی و شناساییها تا چه حد نگرانکننده است؟
فرض کنیم که تا امروز معادل دو هزار میلیارد تومان اموال مختلف از قاچاقچیان شناسایی کردهایم اما برخی موارد شناسایی ما به مصادره و توقیف قطعی نمیرسد چون در مراجع قضایی و در فرجامخواهی به فرد مسترد میشود بنابراین معمولا ارقام شناسایی ما از آنچه به خزانه و حساب دولت برمیگردد، متفاوت است.
رقمهای اولیهای که در این مدت شناسایی کردید، آیا با گردش ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی قاچاق مواد مخدر برابری میکرده؟
مسلما نمیتوانیم همه لایههای پنهان اموال قاچاقچیان را شناسایی کنیم.
یعنی پلیس در شناسایی اموال از قاچاقچی عقبتر است.
نمیتوانیم بگوییم پلیس عقبتر است. ما نهایت تلاشمان را میکنیم و همه امکانات و ابزار را برای شناساییها به کار میگیریم اما پیچیدگی این کار بسیار زیاد است. ما هم نسبت به قاچاقچی، پیچیده عمل میکنیم و شاید گامهای محکمتری هم برمیداریم اما قاچاقچیان، عرصه مانور گستردهای دارند. یکی از اشکالات قانون مبارزه با مواد مخدر این است که در توقیف اموال قاچاقچیان فقط درآمدهای ناشی از همان جرم مورد توجه قرار میگیرد. به عنوان نمونه فردی را به دلیل قاچاق کاکتوس بازداشت میکنیم اما این فرد هنوز کاکتوسهایش را نفروخته و کاکتوسها هنوز تبدیل به درآمد نشده بنابراین ما نمیتوانیم این کاکتوسها را توقیف کنیم. ایراد این است که ما به عنوان پلیس باید به دستگاه قضایی ثابت کنیم که کسب مال یک قاچاقچی از محل قاچاق بوده در حالی که باید قوانین سختگیرانهای داشته باشیم که کمر قاچاقچی بشکند و صدای خرد شدن استخوانهایش را بقیه قاچاقچیان هم بشنوند و دست از کار خلاف بردارند. امروز در ایران، افراد به دلیل منافع مالی دنبال خرید و فروش مواد مخدرند.
در حجم کلان یا خردهفروشی؟
هر دو. خردهفروش به دلیل تامین مواد مصرفیاش و عمدهفروش هم به دلیل درآمدزایی. هر کدام انگیزه خودشان را دارند. این افراد باید حس کنند که با ورود به عرصه قاچاق مواد مخدر، هستیشان را از دست میدهند نه اینکه صرفا اموال خردشان مصادره شود. باید هر آنچه از قبل داشتند هم بابت تاوان خلافشان توقیف شود. این افراد باید در حدی از نظر اقتصادی لطمه بخورند که حتی اگر بابت قاچاق به زندان هم نیفتند، قابلیت لازم را برای ادامه فعالیت از دست بدهند. باید هزینه جرم را در کشور بالا ببریم در حالی که امروز، شرایط این طور نیست اما درخواست دادیم که در بازنگری قانون مبارزه با مواد مخدر، توقیف و مصادره تمام اموال لحاظ شود.
و نیازی به اثبات پلیس درباره تعلق درآمد به قاچاق مواد مخدر نباشد.
بله و اگر قرار به اثبات است، قاچاقچی اثبات کند که اموال او از محل قاچاق مواد مخدر نبوده در حالی که امروز با دور باطلی مواجهیم؛ به جای اینکه قاچاقچی در پی اثبات حقانیت مالی خودش باشد ما به عنوان نماینده قانون باید اثبات کنیم که کارمان قانونی بوده در حالی که نتایج تحقیقات و اشراف اطلاعاتیمان به ما نشان میدهد که این فرد، اموال خود را از محل نامشروع کسب کرده است.
میخواهم به سوال اولم برگردم. ورود به عرصه قاچاق کلان؛ ایجاد لابراتوار یا حتی جابهجایی محموله، سرمایهگذاری بسیار هنگفت لازم دارد. فکر میکنید جابهجایی محموله چقدر سرمایه میخواهد؟ جابهجایی سرمایه زیادی نمیخواهد ولی به خاطر دارید که نیمه دهه ۸۰ برای واردات فرمول تولید شیشه از آسیای جنوب شرقی ۴۰۰ میلیون تومان سرمایه لازم بود و یک آدم عادی این سرمایه را نداشت. این سرمایه در دست افراد مشخصی بود و هست. ممکن است که همین رقم سرمایهگذاری یکی از موانع زمینگیری قاچاقچیان باشد؟
به هیچ وجه. شرایط امروز متفاوت است. حالا در یک آشپزخانه کوچک خانگی و با سرمایه بسیار کم هم میتوانند لابراتوار درست کنند. ما لابراتوارهای کوچکی کشف کردهایم و افرادی را دستگیر کردهایم که بدون تجربه و تخصص در آشپزخانه منزلشان مشغول تولید بودهاند. مواردی از آتشسوزیهای خانگی را پیگیری کردهایم که ناشی از بیتجربگی افراد در ترکیب مواد شیمیایی بوده؛ افراد طمعکاری که برای تولید مقادیر بسیار کم شیشه دست به کار شدهاند. فردی را بازداشت کردیم که از تولید ۵۰ گرم شیشه به مهارت تولید ۵۰ کیلو شیشه رسیده بود.
زمانی که سردار حسینآبادی، رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر بود، در دفترشان منتظر هماهنگی مصاحبه بودم که یک پلیس مبارزه با مواد مخدر، با لباس شخصی و پرونده بسیار قطوری، به دفتر سردار آمد به امید دستور سردار برای رهایی از قصاص. این پلیس، در تعقیب قاچاقچی، تیراندازی کرده بود و قاچاقچی کشته شده بود. خانواده قاچاقچی درخواست قصاص داده بودند و پلیس باید قصاص میشد. شما فیلم «متری شیش و نیم» را دیدید؟
۷۰ بار.
آیا در مسیر مبارزه با جرایم سازمان یافته، نیروی مقابله نباید از مصونیت قضایی برخوردار شود؟ این ضعف قانون را به عنوان رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر چطور تحلیل میکنید؟
البته بعضی قسمتهای فیلم «متری شیش و نیم» غیرواقعی بود.
ولی پلیس ما با این مشکل مواجه شده که محموله مواد مخدر کشف کرده اما قاچاقچی ناپدید شده و حالا پلیس باید ثابت کند که این محموله چطور به دست او رسیده و این ضعف قانون است.
همین حالا، پلیسی داریم که در عملیاتی شرکت کرده، با قاچاقچیان درگیر شده و تیری هم به سمت یکی از قاچاقچیان شلیک شده اما معلوم نیست تیر از کدام اسلحه شلیک شده. مامور ما که فرمانده عملیات هم بوده، به قصاص محکوم شده و خانواده متهمی که سابقهدار قاچاق مواد مخدر بوده، از درخواست قصاص کوتاه نمیآید و ما در تلاشیم که با خواهش و تمنا، به خانواده قاچاقچی بگوییم اشتباه کردیم تا مامور ما را ببخشد و قصاص نکند. امروز وقتی در برخی نقاط، پست ایست و بازرسی برپا میکنیم، باید جوابگو باشیم. چند وقت قبل، سگ مواد یاب ما در یک محله پارس کرده بود و خانمی که در همان لحظه داخل خودرو بوده، از شنیدن صدای پارس سگ، ترسیده و شکایت کرده و حالا مربی سگ موادیاب ما، مسیر هر روزه دادگاه را میرود چون باید پاسخگوی شکایت این خانم باشد. این آسیبپذیریها در عملیاتمان وجود دارد. البته قانون هم اشکالاتی دارد که این اشکالات را در بازنگری قانون منعکس کردیم. با وجود همه این دشواریها هم، همکاران ما مردانه پای کار ایستادهاند و نتیجه، همان تعداد شهدا و جانبازان مبارزه با مواد مخدر است و میزان کشفیات است که اگر این برخوردها اتفاق نمیافتاد و این حجم کشفیات نداشتیم، غیر قابل پیش بینی بود که با چه شرایطی در کشور روبهرو میشدیم.