سیدسلمان سامانی تاکید کرد: با شورای نگهبان و نهادهای نظارتی در تعامل هستیم تا جریانهای سیاسی که درچارچوب قانون اساسی کشور در حال فعالیت هستند و افرادی که از شرایط قانونی برخوردارند، بتوانند در انتخابات حضور یابند.
وی همچنین با بیان اینکه برای ما مهم این است افرادی که صلاحیت قانونی دارند در انتخابات بتوانند شرکت کنند و افرادی هم که شرایط قانونی را ندارند، حق شرکت در انتخابات را نداشته باشند، تصریح کرد: فردی که به علت سوء استفاده از بیت المال محکوم شده است قطعاً نباید در این عرصه حضور پیدا کند. ما به این موضوع حساس هستیم و البته نگاه ما هم معطوف به جریانهای سیاسی نیست و تاکید داریم حقوق هر فردی که میخواهد در انتخابات شرکت کند باید رعایت شود.
متن کامل گفت وگو با سیدسلمان سامانی سخنگو و معاون هماهنگی وزارت کشور به شرح زیر است:
وزارت کشور به عنوان مجری انتخابات چه رویکرد و نگاهی برای تضمین برگزاری انتخابات مشارکتی دارد؟
نگاه وزارت کشور به انتخابات یک نگاه چند وجهی است ما فقط مجری انتخابات نیستیم، بلکه مجری قانون انتخابات هستیم و این دو کمی با هم تفاوت دارند. از طرفی وزارت کشور متولی حوزه سیاست داخلی کشور هم هست و این حوزه تعطیل بردار نیست. تلاش وزارت کشور این است که انتخابات با حضور موثر جریانهای سیاسی و در کمال آرامش و با نشاط مردمی برگزار شود. انتخابات حقی برای مردم ایران است که با خون شهدا و تلاش و جان فشانی بسیاری افراد در طول تاریخ به دست آمده است تا مردم بتوانند در تعیین سرنوشت خود مشارکت کنند.
لازمه مشارکت جریانات سیاسی در انتخابات این است که آنها احساس کنند فضای عمومی کشور و رویکرد مجریان انتخابات، ایجاد زمینه برای برگزاری انتخابات امن و رقابتی و براساس قانون است. ما به دنبال این هستیم که مردم ما از این حق خود یعنی حق تعیین سرنوشت حداکثر بهره برداری را داشته باشند، زیرا منافع ملی ما گره خورده است به این که تعداد بیشتری از مردم در سرنوشت خود مشارکت داشته و منتخبین هم از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار باشند.
در حوزه انتخابات برنامه ریزی و پیش بینیهای زیادی انجام شده است تا یک بستر امن برای کنش سیاسی ایجاد شود و افراد مبتنی بر قانون در انتخابات مشارکت داشته باشند. در حوزه سیاسی تلاش کردیم تا احزاب را نظاممند کرده و احزاب خود را با قانون جدید فعالیت احزاب تطبیق دهند. خانه احزاب راه اندازی و احزاب شناسنامه دار شدند. ما هم در حال حاضر حق فعالیت سیاسی را برای این احزاب تضمین میکنیم.
از سویی مردم نیز باید نسبت به نهادهای مدنی و مردمی امیدوار باشند و اگر مسئولی خطایی مرتکب شد، این خطا را به پای نهاد انتخابی ننویسند تا نهادهای انتخابی تحت تاثیر عملکرد بعضا ناصواب افراد معدود قرار نگیرند. باید حرمت این نهادها و جایگاه انتخابی آنها حفظ شود.
ما در تلاشیم تا به مردم این تضمین را بدهیم که انتخابات با رعایت مر قانون و صیانت از حقوق افراد برگزار میشود تا آن چه مدنظر مردم است دقیقاً همان محقق شود. با شورای نگهبان و نهادهای نظارتی در تعامل هستیم تا جریانهای سیاسی که درچارچوب قانون اساسی کشور در حال فعالیت هستند و افرادی که از شرایط قانونی برخوردارند، بتوانند در انتخابات حضور یابند. تاکید ما این است که افرادی که شرایط قانونی را دارند، حتما بتوانند در انتخابات شرکت نمایند و اگر کسی هم فاقد شرایط قانونی است این امکان را نداشته باشد.
برخی پیشبینی می کنند که انتخابات مجلس شورای اسلامی با مشارکت پایینی برگزار شود. نظر شما نسبت به این پیشبینیها چیست؟ آیا میتوان از هم اکنون میزان مشارکت را پیشبینی کرد؟
میزان مشارکت مردم در انتخابات یعنی میل و علاقه آنها به تعیین حق سرنوشت خود. باید بدانیم که مردم چه در انتخابات شرکت کنند و چه نکنند، عدهای انتخاب شده و تصمیم آنها در مجلس برای همه لازم الاجرا است بنابراین عقل سلیم حکم میکند که افراد از این حق خود استفاده کنند. در یک جامعه مردم سالار مثل جامعه ما معنا ندارد که مردم از حق انتخاب زمامداران خود استفاده نکنند.
میزان مشارکت را مردم تعیین میکنند و ما تضمین کننده برگزاری انتخابات قانونی که انعکاس دهنده اراده مردم باشد هستیم. من معتقدم ارزیابی از میزان مشارکت مردم در انتخابات خیلی زود است. چون تحولات جامعه ایران خیلی سریع رخ میدهد، اگر الان از میزان مشارکت بگوییم، نظر غیر کارشناسی دادهایم. ورود و رشد تکنولوژی به کشور موجب شده است که دوره جریانهای اجتماعی کوتاه شود. به مدد تکنولوژی جریان اطلاعات سریع شده و حتی جریانهای اجتماعی اکنون برخلاف گذشته بعضاً در شهرستانها شکل میگیرد نه تهران بنابراین از الان نمیشود تحلیل دقیقی از میزان مشارکت داد. ما باید تلاش کنیم فضایی ایجاد کنیم تا مردم از حق خود برای مشارکت استفاده کنند، مردم در زمان مقرر خودشان بهترین تصمیم را خواهند گرفت.
در دی 96 برخی شعار دادند که «اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا». به نظر شما با توجه به عملکرد جریانهای سیاسی در چند سال اخیر، آنها قادر هستند که همچون گذشته در انتخابات نقش آفرین باشند؟
ما میتوانیم امکانات، تکنولوژی و مواد اولیه را از خارج از کشور وارد کنیم اما نیروی انسانی را نمیتوانیم. محور توسعه نیروی انسانی است و نخبگان کشور باید در حوزه سیاسی نقش آفرین باشند زیرا مسائل حوزههای فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، عمرانی و اقتصادی ذیل حوزه سیاست تعریف میشود و یک سیاستمدار باید از باهوش ترین، با تجربه ترین و با تدبیر ترین افراد جامعه باشد. متاسفانه استعدادهای جامعه ما به بخش خصوصی گرایش پیدا میکنند در حالی که ما به این استعدادها در حوزه عمومی و سیاسی نیازمند هستیم. معتقدم این اشکال باید در آموزش و پرورش حل شود تا گرایش به حوزه عمومی وحوزه سیاسی ایجاد شود.
احزاب بستری هستند تا افرادی که به حوزه سیاسی علاقه مند بوده و میتوانند بسیج افکار عمومی داشته باشند در آن فعال شوند. احزاب باید به سمت شناسایی نخبگان، آموزش افراد و مسئولیت پذیر کردن آنها رفته و بین مردم و سیاستمداران اعتماد ایجاد کنند. احزاب و جریانهای سیاسی باید از جوانانی استفاده کنند که نگاه آرمانی و آینده نگر داشته و هدف آنها حفظ و اعتلای ایران باشد البته کشور هم به این سمت در حال حرکت است.
هدف عبارات و شعارهایی مثل آن چه شما مطرح کردید، یاس آفرینی است تا مردم نسبت به آینده و مفهوم سیاست بدبین شوند. بسیار حرف بی ربطی است که میگویند سیاست پدر و مادر ندارد اتفاقا سیاست یکی از اصیل ترین و مهمترین حوزه های هر کشوری است و اگر مردم نسبت به حوزه سیاسی بدبین شوند جامعه آینده خوبی نخواهد داشت.
باز هم تاکید می کنم که عملکرد افراد را نباید پای نهادها بنویسیم. دموکراسی هیچگاه ادعا ندارد که به بهترین انتخاب منجر میشود بلکه ادعای دموکراسی این است که شرایطی فراهم میکند که افراد بتوانند برای یک دوره معین به انتخاب دست بزنند. گذشت زمان ثابت میکند که انتخاب درست بوده یا نه و به مرور زمان افراد میتوانند انتخاب بهتری داشته باشند. بنابراین نباید عملکردها را به پای نهادها نوشت البته عملکردها هم رو به جلو بوده است شما فقط تدوین قوانین، توسعه زیرساختها و گسترش آزادی بیان را مشاهده کنید، این دولت خیلی تلاش کرد تا آزادی بیان را نهادینه کند البته نباید اشکالات را نادیده گرفت بلکه باید به مرور آنها را اصلاح کرد. شهروندان باید با برگزاری هر انتخابات هنر و توان انتخاب کردن خود را ارتقاء دهند.
اصلاحطلبان نسبت به تایید صلاحیت داوطلبان خود دغدغه دارند و این دغدغه خود را به وزارت کشور اعلام کرده اند. اما آیا وزارت کشور می تواند نقشی در رفع دغدغه آنها داشته باشد؟
ما به عنوان وزارت کشور در تایید صلاحیت داوطلبان نقش مستقیم نداریم. هیئتهای اجرایی که معتمدین مردم هستند، وظیفه بررسی صلاحیتها براساس موازین قانونی را برعهده دارند و آنها هم مبتنی بر پاسخ استعلاماتی که از نهادهای قانونی واصل می شود، اعلام رای می کنند و اگر تخلفی داشته باشند براساس قانون تغییر خواهند کرد. در نهایت هم هیئتهای نظارت و شورای نگهبان وظیفه تایید صلاحیت داوطلبان و رسیدگی به شکایات داوطلبان رد صلاحیت شده را برعهده دارند. این نصّ صریح قانون است.
با این حال تلاش ما این است مرّ قانون در رسیدگی به صلاحیتها رعایت شود یعنی نهادهایی که مسئول پاسخگویی به استعلامها هستند، در ظرف مدت قانونی، در چارچوب وظایف قانونی خود و مستدل و مستند نظر خود را اعلام کنند. ما در انتخابات گذشته پیگیری کردیم اطلاعاتی که در اختیار هیئتهای اجرایی قرار میگیرد، مستند، مستدل و مبتنی بر قانون باشد. شورای نگهبان هم براساس قانون نظارت بر انتخابات وظیفه رسیدگی به صلاحیت داوطلبان را انجام میدهد.
برای ما مهم این است افرادی که صلاحیت قانونی دارند در انتخابات بتوانند شرکت کنند و افرادی هم که شرایط قانونی را ندارند، حق شرکت در انتخابات را نداشته باشند. مثلاً فردی که به علت سوء استفاده از بیت المال محکوم شده است قطعاً نباید در این عرصه حضور پیدا کند. ما به این موضوع حساس هستیم و البته نگاه ما هم معطوف به جریانهای سیاسی نیست و تاکید داریم حقوق هر فردی که میخواهد در انتخابات شرکت کند باید رعایت شود.
البته معمولا اصلاحطلبان در مرحله رسیدگی توسط شورای نگهبان ردصلاحیت میشوند. برای این مرحله وزارت کشور چه برنامه ای دارد؟
ما همیشه اعلام کرده ایم که در تایید صلاحیتها باید یا به احراز صلاحیت برسیم یا احراز عدم صلاحیت و چیزی به عنوان عدم احراز صلاحیت نداشته باشیم. حاکمیت باید تلاش کند که درباره افرادی که در انتخابات شرکت کردند یا به احراز صلاحیت برسد یا عدم آن را احراز کند. تلاش ما این است که در تعامل با شورای نگهبان صلاحیت افرادی که داوطلب انتخابات میشود در وقت بیشتری و با دقت مورد بررسی قرار گیرد.
با توجه به اینکه معمولا شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها نظرخود را اعمال می کند، چرا اصلاحطلبان از وزارت کشور می خواهند تا دغدغه ردصلاحیت آنها را برطرف کند؟
چون وزارت کشور متولی سیاست داخلی است و ما از زیر بار این مسئولیت هیچ گاه شانه خالی نکردهایم و حتما برای اجرای مرّ قانون پافشاری میکنیم. البته اگر مسئله اختلافی هم پیش بیاید در هیئت حل اختلاف بررسی میشود مثل موضوع خانم مینو خالقی که این هیئت دیدگاهها و نظرات را بررسی کرد و در نهایت رای خود را اعلام کرد و ما هم مکلف به رعایت نظر هیئت حل اختلاف هستیم زیرا اگر بخواهیم ساختارها و قوانین را کنار بگذاریم، آنارشی ایجاد میشود. پایبندی به ساختارها و قوانین حقوقی کشور برای ما یک اصل است.
آیا در این چند سال وزارت کشور اسامی داوطلبان ردصلاحیت شده را با خود به شورای نگهبان برده و برای تایید صلاحیت آنها با شورای نگهبان رایزنی کرده است؟
ما به عنوان وزارت کشور هر اطلاعاتی که داشته باشیم و بدانیم که به شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها کمک می کند در اختیار این نهاد قرار می دهیم.