امیر تتلو را اگر پیش از این بهعنوان یک خواننده میشناختیم حالا با آمدن اسمش اول حاشیههایش را به یاد میآوریم. خوانندهای که هر چند وقت یک بار با یک حاشیه جدید یا بازی از پیش تعیین شده سر زبانها میافتد و طرفداران جدیدی را به خود جذب میکند. آخرین حاشیه او اما مربوط به شکستن رکورد کامنتهای اینستاگراماش است. ماجرا از این قرار بود که تتلو در صفحه اینستاگرامش اعلام کرد تا وقتی کامنتهای یکی از پستهایش به ۱۰ میلیون نرسد، موزیک جدیدش را منتشر نمیکند. چند روز گذشت اما کامنتها به این مقدار نرسید و تتلو در یک پست با ادبیات نامناسب و همراه با فحش و ناسزا خطاب به مخاطبانش گفت که اگر تا فلان ساعت تعداد کامنتها به ده میلیون نرسد دیگر در اینستاگرام فعالیتی نمیکند.
همین تهدید انگار برای مخاطبانش کافی بود تا در کمتر از چند روز تعداد کامنتها را به ده میلیون برسانند؛ اما تتلو که انگار از این بازی خوشش آمده بود، این بار گفت که کامنتها باید به ۱۲، ۱۳ و در آخر ۱۶ میلیون برسد. در انتها هم شب گذشته طرفداران امیرتتلو توانستند ۱۵ میلیون کامنت بگذارند و تتلو بالاخره موزیک جدیدش را منتشر کرد؛ اما این حاشیه جدید از کجا نشات میگرفت؟ بیشترین رکورد کامنت برای یک فرد مشهور بود که ۱۴۷ میلیون فالوئر دارد و توانسته ۸/۹ میلیون کامنت بگیرد. به همین خاطر تتلو با کمتر از ۲ میلیون فالوئر از طرفدارانش خواست تا رکورد کامنتها را بشکنند و با ۱۵ میلیون کامنت این رکورد شکسته شد.
اما طرفداران تتلو یا همان تتلیتیها به چه چیزی دل خوش کردهاند؟ به فحشهایی که هر روز نثارشان میشود یا آهنگهای تتلو؟ به جملههای قصار یا جزیره خودمختاری که تتلو برای خودش و طرفدارانش ساخته و هر روز یک اظهارنظر جدید میکند؟ یک بار طرف یک خط سیاسی را میگیرد و فردایش فحش و ناسزا نثارش میکند، یک بار ورزشکار میشود و تصمیم میگیرد فوتبالیست شود و مدتی بعد زیر همه چیز میزند. الان هم که دوباره دائما ورزش میکند و رژیم گیاهخواری را تجویز میکند و دائما میگوید کسی که ورزش نکند و گیاهخوار نباشد از ما نیست.
حاشیه یا سناریویی برای معروفتر شدن؟
در واقع بهنظر میرسد تتلو بعد از ناکامیهای فراوانی که در ایران برای گرفتن مجوز و برگزاری کنسرت داشته، حالا در تلاش است تا هر چند وقت یکبار با یک سناریوی جدید معروف شود و خودش را سر زبانها بیندازد و بیشک در این بازی طرفدارانش هستند که همراهیاش میکنند. در واقع تتلو میخواهد تمام نابهنجاریهایش را گردن دیگران بیندازد و از خودش سلب مسئولیت کند. بعد از حاشیههای اخیرش هم خیلیها گفتند او مشکل روانی دارد و نباید جدیاش گرفت اما مسئله این است که تتلو این حرفها را در تنهایی و جمع ۴،۵ نفرهای نزده که بشود این حرف را زد. تتلو این حرفها را برای چند میلیون میلیون مخاطب میزند و از این جهت میتواند فرد خطرناکی باشد؛ زیرا میخواد به هر طریقی که شده فرد مهم و تاثیرگذاری قلمداد شود.
اگر هم قرار بر حذف تتلو باشد، نمیتوانیم مخاطبانش را حذف کنیم. مخاطبانی که عموما دهه هشتادی هستند و هرکدام هرکاری میکنند تا شبیه به تتلو باشند زیرا او را الگوی خود میدانند؛ از پیروی از دستورالعملهای او در زندگی مثل کشیدن گل گرفته تا تتویی مثل تتوهای تتلو تا حرفشنوی از او و همانندسازی از سبک زندگیاش. در واقع باید در کنار رویکرد قهری و حذفی برای مخالفت با تتلو، رویکرد جایگزینی برای فرهنگسازی و آموزش در این حوزه به نوجوانان و بهخصوص دهه هشتادیها بهعنوان بیشترین مخاطبان تتلو باشد. نکته مهم این است که بار اولی نیست که تتلو حاشیه جدیدی ایجاد کرده و قطعا بار آخر هم نخواهد بود.
بستهشدن اینستاگرام تتلو با ۴ میلیون فالوئر
پیش از این نیز در آبان ماه سال گذشته تتلو در استوریهای اینستاگرامش در نقش یک معلم بهداشت ظاهر شد و سعی در آموزش بهداشت فردی به مخاطبان ۴ میلیونیاش داشت. آموزشی که در نبود سواد، اشراف به موضوع و ناآگاهی با ادبیاتی زننده همراه شد و واکنش منفی اینفلوئنسرهای فعال حقوق زنان را بههمراه داشت. افرادی که تتلو را یک نابهنجار میدانستند که با ادبیاتی زنانه سعی در القای تفکرات مردسالارانهاش دارد و زن را یک موجود حقیر میداند. پس از این واکنشها، تتلو رویکرد متفاوتی را در پیش گرفت و استوریهایی گذاشت که با فحاشی همراه شد و محتوای تمام آن فحاشیها ترویج خشونت علیه زنان و تجاوز به آنها بود. در همین میان که تتلو به فحاشیهایش ادامه میداد، گروههای متفاوت دیگری در اینستاگرام و توییتر، از فعالان زنان گرفته تا کاربران عادی اینستاگرام و حتی خوانندههای رپ و پاپ، او را نقد میکردند و از کاربران میخواستند که تتلو را ریپورت کنند تا اینکه اینستاگرام صفحه تتلو را با ۴ میلیون مخاطب بست.
ناکامی تتلو و یک جز از کل
پیش از این نیز یک بار تصمیم گرفت در فوتبال بازی کند و سرزده وارد تمرین پرسپولیس شد. پس از آن با تیمهای دیگر وارد مذاکره شد که آنها هم با حضورش مخالفت کردند. پس از آن وارد جریان سیاسی کشور شد و مدتی بعد آنها را هم نقد کرد. مهمترین ابزار تتلو برای تتلو شدن، ساختن حاشیههایی بود که از هیچ عقل سلیمی بر نمیآمد. از یک شبه تصمیم برای فوتبالیستشدن، حمایت از یک خط سیاسی و اظهاراتش درباره حجاب گرفته تا درست کردن پرچم مخصوص برای تتلیتیها، ساختن موزیک برای انرژی هسته و .. . در نهایت هم کار به جایی میرسد که طرفدارانش رفته رفته جدی میشوند و به بغبغوی او پاسخ میدهند. حالا تتلو مهاجرت کرده و دو کنسرت در گرجستان و استانبول هم داشته است؛ حاشیههای این دو کنسرت را هم که در نظر نگیریم، تتلو نمونهای از جوان ناکامی است که با کوچکترین خواستههایش مخالفت شده و حالا نمود بیرونیاش، جوان ۳۲ ساله به ظاهر دیوانهای است که با انواع و اقسام مخدرها خودش را رهبر یک گروه معرفی میکند. رهبری که طرفدارانش هم هر کدام به نوعی ناکاماند و الگویشان تتلو است. آسیبی که بیتوجهی به ریشه این آسیبها یا برخوردهای قهری فقط این ژانر را خطرناکتر میکند.