دیروز صبح خبر رسید خانواد عماد صفییاری، کودک ۶ سالهای که اخیراً در ورزشگاه آزادی جان باخت، بعد از گرفتن ۳۶۰ میلیون دیه رضایت دادند تا زندانیان پرونده آزاد شوند. این خبر را یکی از روزنامههای کشور داد و کانالهای خبری هم آن را بازنشر کردند، به نیت اینکه پرونده بسته شده و همه چیز به پایان رسیده.
محمد صفییاری پدر عماد، اما از دیدن این خبر شوکه است. او روز گذشته این خبر را از بیخ و بن تکذیب کرد و گفت انتشار چنین خبری تنها حال او و خانوادهاش را خراب کرده است. روز گذشته اول مهرماه بود. مدرسهای که عماد در آن ثبت نام کرده، مراسمی برای او برگزار کردند. مراسمی که البته پدر عماد به خاطر حال خرابش نتوانست در آن حاضر شود. صفییاری در این باره گفتوگویی انجام داده است:
این خبری که منتشر شده...
نزدیکانم به من گفتند خبری منتشر شده مبنی بر اینکه ما ۳۶۰ میلیون دیه گرفتیم و متهمان آزاد شدند و پرونده تمام شد. آخر این چه حرفی است؟ ما کم غم و غصه داریم. چرا چنین خبرهایی منتشر میکنند؟
پس خبر را قویاً رد میکنید؟
اصلاً این داستانها نیست. به خدا از لحظهای که خبر را دیدهام، حالم خراب شده است. وقتی آن را خواندم فشارم افتاد و لباسهایم خیس آب شد. چند روز است بچه من از دنیا رفته؟ آن وقت پول بگیریم و رضایت بدهیم؟ به خدا حالم خراب است. برای عماد به خاطر روز اول مهر مراسم گرفته بودند. اینقدر حالم بد شد که به مراسم نرفتم. دوستان رسانهای یک مقدار رعایت کنند. به خدا ما به اندازه کافی حالمان بد است. این خبرها حالمان را بدتر میکند. همان شبی که عماد از دنیا رفت، تیتر زده بودند اشتباه پدرش باعث برقگرفتگی شد. آخر انصاف داشته باشید. من گفتم تا آخرش میروم و هنوز سر حرفم هستم. در این پرونده رضایت نمیدهیم.
زمان کوتاهی است که پرونده باز شده و دادگاه هم پیگیر است.
اصلاً مگر میشود در ۴، ۵ روز پرونده بسته شود؟ نمیدانم چطور این خبرها را منتشر میکنند... (سکوت) بین این همه آدم قرعه به نام پسر من افتاد. (بغض میکند)
از فوتبالیها کسی تماس نگرفت؟ کلاً پیگیر وضعیت شما بودند؟
من یادم رفت بگویم. فردای شبی که پسرم از دنیا رفت آقای نکونام سرمربی فولاد با من تماس گرفت. پیگیر احوال ما بود که باید از ایشان تشکر کنم.
قرار بود عکس عماد در شهرآورد هم دست تیمها باشد؟ عکسی ندیدیم.
من عکس پسرم را به آقای محسن خلیلی دادم ولی ایشان نگرفت و گفت ما که به مراسم آمدیم. ناراحت شدم. من کنار اتوبوس تیم پرسپولیس رفتم و چنین درخواستی داشتم. اما مخالفت کردند و لحنشان طوری بود که من ناراحت شدم.
زندگی جدیدی را شروع کنید خیلی سخت است ولی یک تغییر بزرگ کمک می کند که این درد را بتوانید تحمل کنید