با وجود آن که روز گذشته سید احمد خاتمی، امام جمعه تهران گروههای مختلف را از دوقطبیسازی در آستانه انتخابات پرهیز داد، امروز روزنامه کیهان، عکس یک خود را به مقایسه میان حضور زنان در ورزشگاه با حضور زنان در راهپیمایی اربعین حسینی با عنوان «قربانیان آزادی»، «راهیان آزادگی» اختصاص داد.
به گزارش آفتابنیوز؛ در واکنش به این تیتر و عکس، حجتالاسلام والمسلمین هادی سروش، استاد حوزه علمیه قم، در یادداشتی اینستاگرامی در صفحه شخصی خود، با انتشار این عکس نوشت: این تصویری است که در صفحه اول یک روزنامه مهم «خودی»، چاپ شده و به شدت و وسعت در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است. به باور من؛ این مسئله کوچکی نیست. باید ریشه آن را در «ایدئولوژیسازی» جدید برای نظام دید و در اینجاست که نمیشود منکر تأثیر آن «پدر معنوی پایدارچیها» و شاگردانِ سخنورش بود.
به نوشته خبرگزاری ایرنا، وی ادامه داد: یاد آن روزی که ایدئولوژیست نظام، شهید مطهری بود بخیر! همان استاد مطهری که در تعبیر رهبری نظام؛ «آثارش مبنای فکری این جمهوری کنونی و این انقلاب است». اگر آیتالله مطهری امروز میبود و این تصویر را میدید که چگونه دنیای جوانان را در مقابل «دین» معرفی میکنند، چه میگفت؟
این پژوهشگر دینی در پایان با استناد به آثار شهید مطهری آورده است: جالب است، او اتفاقا از مشابه این نفرتپراکنیها نسبت به دین باخبر بود و گفتنیها را گفته. اجازه دهید نمونه از آن دهها گفتنیهای آن عزیز بزرگوار را برایتان نقل کنم.
استاد مطهری: «اگر میلها و رغبتهای طبیعی و فطری که در روح بشر است، به طرز نامطلوبی تفسیر شود موجب تخدیر و بیحس کردن و سرمنشأ همه نوع بدبختی و بیچارگیهای فردی و اجتماعی خواهد شد. دین چهارتا مسئله عبادی و اخلاقی نیست دین همه شئون حیاتی انسان است.» سلام خدا بر روح بلندش ...
تیتر کیهان و «دو قطبی کاذب»
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا نیز در واکنش به این اقدام روزنامه کیهان در یادداشتی در سایت جماران نوشته است: درباره تیتر امروز روزنامه کیهان که در آن دو گروه از زنان یکی در مراسم ویژه اربعین تحت عنوان «راهیان آزادگی» و دیگری در ورزشگاه آزادی با عنوان «قربانیان آزادی مورد اشاره قرار گرفته، چند نکته مطرح است:
اولا، باید برخی رسانهها را در اندازه خودشان دید. روزنامهای با تیراژ پایین و مخاطبانی محدود و به همین جهت به نظر نمیرسد که تاثیرگذاری بالایی در فضای سیاسی کشور داشته باشد. ثانیا، چنین تیترها و مطالبی میتواند دوقطبیهایی در جامعه سیاسی و مذهبی کشور ایجاد کند که برندهاش قطعا مردم نخواهند بود و حتی رسانههایی هم که چنین تیترهایی میزنند برنده نیستند. این دوقطبی تنها به ایجاد تفرقه و نفاق در جامعه کمک خواهد کرد. ثالثا، آنهایی که از این تیترها میزنند به جای اینکه کار سیاسی کرده باشند، کاری لوس رسانهای کردهاند تا بگویند ما هم هستیم وگرنه این کار نه ارزش حرفهای دارد و نه ارزش تولیدی. به نظرم در خانوادههای مذهبی ما نیز علاقه به ورزش وجود دارد و اگر با موضوع عاقلانهتر روبهرو شویم و بخش مذهبیتر جامعه نیز چنین رویکردی پیدا کند، به تدریج فضای ورزشگاهها فضایی بسیار سالمتر خواهد شد.
اینکه یک دوقطبی کاذب ایجاد کنند که هرکس را به ورزشگاه میرود، آدم بیدین و هرکس را که نمیرود «متدین» معرفی کنند، اولا ًواقعیت ندارد و ثانیا جز ایجاد نفاق و تفرقه در جامعه نتیجهای به دنبال نخواهد داشت. با اینکه شخصا اهل ورزشگاه رفتن نیستم و همسر و دخترم نیز چنین تمایلی ندارند، ضمن اینکه ورزشگاه رفتن زنان را هم جزو نیازهای اولیه و ضروری آنها نمیدانم، ولی معتقدم بخشی از جامعه چنین مطالبهای دارد که نه غیراخلاقی، نه غیرشرعی و نه غیرانسانی است. بنابراین، چرا باید حاکمیت در مقابل درخواستهای معقول و منطقی مردم مقاومت کند؟!
به نظر میرسد حال که نظام به طورکلی با موضوع کنار آمده، عدهای که نانشان در دعواهای سیاسی است، به میدان آمدند. بیتردید این موضوع جزو آن گرههایی بود که با دست باز شد و نباید کاری کرد که گرههای ایجاد شده در مسائل با دست باز نشوند. اگر دوقطبیها در جامعه تشدید شوند دیگر این مهم نیست که مسئولیتش با چه کسانی خواهد بود زیرا جامعه برهم میخورد. جامعه متشنج دچار ناامنی میشود و بعد از آن خودبه خود دچار یکسری انقباضها در مسائل سیاسی و اجتماعی میشود و جامعهای که دچار این انقباضها شد، نشاط و سرزندگی خود را از دست خواهد داد و در نهایت جامعهای که نشاط و سرزندگی نداشته باشد پای کار انقلاب نمیایستد. بنابراین، اگر کسانی که چنین دوقطبیهایی ایجاد میکنند بفهمند که نتیجه کارشان چیست، قطعا چنین نمیکنند مگر اینکه ماموریتی داشته باشند.
به نظرم اگر سرویسهای اطلاعاتی کشور به مسائلی این چنینی ورود کنند احتمالا کشف خواهند کرد برخی افرادی که به دنبال دامن زدن این دودستگیها هستند، شاید عوامل دشمنان خارجی کشور باشند. فراموش نکنیم که روزنامهها باید مشتری داشته و به فروش برسند. بنابراین در خوشبینانهترین حالت ممکن، دلیل زدن چنین تیترهایی بعد از هر رویداد و اتفاق در کشور میتواند این باشد که دوستان میخواهند روزنامهشان به فروش برسد.
در پایان، با اینکه همکاران رسانهای ما در چنین روزنامههایی از نظر سیاسی در اشتباهی محض هستند، اما از دوستان ما به حساب میآیند و باید با آنها مدارا کرد. مخالفین باید باشند تا ارزشهای سیاسی و انقلابی نظام معلوم گردد. منتها باید حواسشان را جمع کنند و ببینند حریم چه کسانی را نشانه گرفتند؟
راز خشم کیهان از ورود زنان به ورزشگاه
سایت عصرایران نیز با اشاره به حضور زنان در ورزشگاه آزادی و واکنش روزنامه کیهان به این مسئله نوشته است: سرانجام طلسم 38 سالۀ ورود دختران و زنان به ورزشگاهها شکست و روز پنج شنبه 18 مهر 1398 درهای «آزادی» به روی آنان باز شد و بدون گزینش به تماشای مسابقۀ دو تیم ملی فوتبال ایران و کامبوج نشستند و در اتفاقی نادر 14 گل را هم از نزدیک دیدند.
روزنامۀ کیهان اما به عنوان مهمترین تریبون اصول گرایان رادیکال که مخالف ورود زنان به ورزشگاهها هستند خشم و نارضایتی خود از این رخداد را در صفحۀ اول شمارۀ امروز با مقابل قرار دادن خانم های شرکت کننده در راه پیمایی اربعین و در حال سلفی گرفتن در مسیر با زنان تماشاگر در محوطۀ ورزشگاه آزادی نشان داده و طیف اول را «راهیان آزادگی» و گروه دوم را «قربانیان آزادی» توصیف کرده است!
انگار نه انگار که هر دو دسته هموطنان ما هستند و چه بسا بستگان هر یک در طیف دیگر هم حضور داشته باشند. مثلا مادر در راه پیمایی اربعین باشد و دختر روز پنج شنبه به ورزشگاه رفته باشد، چون شرکت در یکی به منزله نفی دیگری نیست و اساسا مگر حضور در مناسک مذهبی را با تماشای مسابقۀ ورزشی مقایسه میکنند؟ مگر این که این گزاره را باور داشته باشیم که دنیای مدرن هم مناسک خاص خود را دارد و به تماشای فوتبال هم نگاه مناسکی داشته باشند.
با این همه احساس ناخوشایند کیهان و تفکر کیهانی و مخالف حضور زنان در عرصههای عمومی را میتوان درک کرد و گفت از سه ناحیه ناخرسندند: اول به این خاطر که این باز شدن درها یا ناشی از تکاپوی جامعۀ مدنی است یا فشار فیفا یا همت و تدبیر دولت. هیچ یک از این سه اما مطلوب اینان نیست. نه دوست دارند ارادۀ جامعۀ مدنی چربیده باشد، نه دوست دارند یک نهاد بینالمللی بتواند نظر خود را تحمیل کند و بقبولاند و نه چنان که دولتیها مدعیاند حاصل کار آنان باشد. دوم به این دلیل که مخالفت با اصل ورود زنان، امکان مصادره و چینش و آرایش مورد نظر را از آنان گرفته بود وگرنه صحنه را پیشتر مطابق میل خود میآراستند. در این فقره اما دچار پارادوکس شده بودند زیرا وقتی با اصل حضور مخالفاند نمیشود افراد مورد نظر را ساماندهی کنند تا به عنوان تماشاگر حاضر شوند. زیرا در این حالت نیز باز تماشاگر زن حاضر شده است و آنان با اصل حضور زنان مخالفاند. نکتۀ سوم هم این است که ماجرا محدود به بازی پنجشنبه نبود و این داستان ادامه دارد و در بازیهای ملی دیگر هم زنان حاضر خواهند بود و دیر و دور نیست که به بازیهای باشگاهی هم تسری یابد و هر بار نمیتوانند به مقایسههایی از این دست، دست بزنند.
آقای احمد خاتمی! بفرمایید این هم دو قطبی
عصرایران همچنین در یادداشتی دیگر نوشته است: «از جمله رفتارهای ناپسند در آستانه انتخابات، دو قطبیکردن جامعه است. دو قطبی کردنهایی که رأی بیاورد. برخی از اظهارات و اقدامات و برخی از ابلاغات بوی دوقطبی کردن جامعه را می دهد. اگر واقعا مصلحت کشور را می خواهید، نه مصلحت باند و جناح تان؛ این کار را نکنید. دوقطبی کردن جامعه به مصلحت اتحاد جامعه اسلامی نیست»
جملات بالا بخشی از خطبههای سید احمد خاتمی در نماز جمعه تهران است. امام جمعه تهران در حالی از دو قطبی کردن جامعه سخن به میان آورد که روزنامه کیهان در آخرین شماره خود با انتشار عکس هموطنانی که به پیادهروی اربعین رفتهاند و زنانی که روز پنجشنه به ورزشگاه آزادی رفتند به فضای دو قطبی جامعه دامن زد. آقای احمد خاتمی میخواهید بدانید دو قطبی از کجا آب میخورد؟ به قول قدیمیها «آفتاب آمد دلیل آفتاب». حجتالاسلام سید احمد خاتمی اگر میخواهد بداند دو قطبی کردن از کجا آب میخورد، صفحه امروز کیهان را ببیند و بخواند. به همین راحتی جامعه را خودی و غیرخودی میکنند. همه افرادی که به پیادهروی رفتهاند یا راهی ورزشگاه شدهاند، فرزندان این کشور هستند، چرا سعی میکنیم میان آنها تفرقه بیندازیم و یکی را آزاده خطاب کنیم و دیگری را قربانی؟ از کجا معلوم آن که به ورزشگاه رفته است، فردای بازی راهی اربعین نشده باشد؟ از کجا معلوم تماشاگر بازی در روز پنجشنبه از کسانی نیست که از پیاده روی برگشتهاست؟ اصلا بر چه اساسی آدمها را قضاوت میکنید؟
ما دهه 60 را درک نکردیم اما شاهدان آن دوران میگفتند، مردم جمعه به نماز میرفتند در تشییع شهدا شرکت میکردند و بعد راهی امجدیه میشدند و فوتبال میدیدند. از نگاه کیهان، شهدا گویی از آسمان به روی زمین آمدند و 8 سال جنگیدند. انگار آنها فراموش کردهاند آنهایی که پوتین به پا کردند و در برابر ارتش بعث عراق ایستادند، همین مردم کوچه و بازار بودند.
دو قطبی را کسانی دامن میزنند که جامعه را به انقلابی و غیر انقلابی تقسیم میکنند. آنهم به خاطر رفتاری که با اجازه خود حکومت اتفاق افتاده است. چرا دوست داریم با دست خودمان بگوییم بخش بزرگی از مردمان این سرزمین، مثل غربیها فکر میکنند و مثل آنها زندگی میکنند. که اگر اینگونه است باید از دستگاههای فرهنگی که بودجههای میلیاردی میخورند پرسید در تمام این سالها چه کردهاند، که حالا به این نتیجه رسیدهاند که غیرانقلابی در جامعه زیاد شده است.آنها میگویند: هركس باماست انقلابي است و هركسي برخلاف ماست غيرانقلابي. با اين تز و استراتژي سعي ميكنند بسياري از نخبگان كشور را كه ميتوانند براي جامعه ايران موثر باشند از صحنه اداره كشور حذف كنند.با خودمان این کار را نکنیم. به فرزندان این سرزمین نگوییم که شما از ما نیستید. البته بماند که در ایام انتخابات یا دهه فجر همین قربانیان آزادی تبدیل به انقلابیهای درجه یکی میشوند که تلویزیون و همین جناب کیهان از دیدن آنها حسابی ذوق میکنند.ایجاد دو قطبیهای اعتقادی تنها باعث رشد نفرت در جامعه خواهند شد و باب انتقام را در کشور باز میکند.
یاسانسورچی نباشید یا ادعای صداقت نداشته باشید.
گناه است . بر گردنتان است.
آفتابی های منافق
منظور کیهان خوب روشنه
زنان رذل و بدحجاب و بی حیا جایی در کشور ندارند والا هیچ کس با ورزش بانوان عفیف و باوقار ایرانی مشکل ندارد