رونق گرفتن فروش سریال در شبکه نمایش خانگی از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ استارت خورد. جایی که سریالهایی مانند قلب یخی، ساخت ایران فروش خوبی را تجربه کردند و فیلمسازان و کارگردانان موفق در صداوسیما در حوزههای اجتماعی و طنز مانند مهران مدیری و حسن فتحی نیز به این حوزه آمدند و در سالهای اخیر پروژههای موفق و پر فروشی مانند هیولا و شهرزاد را در این شبکهها به فروش رساندند.
تا چند سال قبل بخش مهمی از فروش فیلمها و سریالهای ایرانی از طریق پکیجهای SD در سوپرمارکتها و مراکز فرهنگی به فروش میرسید اما در سالهای اخیر به واسطه فراگیرشدن تلویزیونهای هوشمند و اتصال آنها به شبکه اینترنت سایتهایی مانند فیلیمو، نماوا، آیو و... به محلی برای توزیع بدون واسطه این سریالها و فیلمها شدند.
اما یکی از نکاتی که در سریالهای نمایش خانگی باید مورد توجه قرار داد ترکیب موضوعاتی است که میتواند سریالسازها را مطمئن به فروش تولیدات خود کند.
سریالهای بفروش با تم عشقهای مریض!
تجربه چندین ساله شبکه نمایش خانگی نشان میدهد سریالهایی با تم روابط عاشقانه و سریالهای طنز فروش بالایی را تجربه کرده اند اما همزمان در یکی دو سال اخیر یکی از موضوعاتی که سریالسازهای ایرانی را به خود جذب کرده، سریالهایی است با تم روابط عاشقانه خشن، مریض و البته با تقابل عجیبی از فقر و غنی. در این زمینه دو مورد سریال طی یک سال اخیر در شبکه نمایش خانگی توزیع شده که موضوعاتی تقریبا یکسان دارند.
نخست سریال ممنوعه که داستان آن مربوط به پسر جوانی میشود که از رابطه زناشویی با همسر به شدت پولدار خود خارج میشود و عاشق یک دختر از یکی از شهرهای شمالی میشود.
دوم سریال مانکن که قسمتهای اولیه خود را در شبکه نمایش خانگی تجربه میکند و داستان پسر و دختر جوانی از طبقه پایین جامعه است که رابطه عاشقانه ای را آغاز کردهاند، اما مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث میشود در این مسیر با چالشهایی مواجه شوند و پسر جوان به خاطر خانواده خود و آزادی پدر بدهکارش از زندان مجبور میشود با زنی ۲۰ سال بزرگتر از خود اما بسیار پولدار ازدواج کند.
تقابل غنی و فقیر در این سریالها و گره زدن روابط پیچیده عاشقانه در دو ضلع از افراد غنی و فقیر در تم کلی این سریالها مصادیق زیادی دارد.
از آن طرف، وجود عشقهای مریض که در آن فردی از روی قدرتطلبی تمام اختیار طرف مقابل خود را میگیرد و طرف مقابل نیز علیرغم وجود این خشونتها از رابطه عاشقانه خود لذت میبرد، باعث شده این سریالها به ژانر خاصی در شبکه نمایش خانگی تبدیل شود.
فیلمسازان به اثرات اجتماعی این سریالها آگاهند؟
یکی دیگر از ابعادی که باعث میشود این سریالها مورد استقبال قرار گیرد، تازگی آنها با توجه به نبود این سوژهها در سریالهای صداوسیما ست. از طرف دیگر، گفته میشود نوجوانان و جوانان دهههای ۷۰ و ۸۰ مخاطبان پر و پا قرص این سریالها هستند اما آمارهای تایید شدهای از این ادعا وجود ندارد.
در واقع این سریالها به نوعی تضاد طبقاتی عجیبی را نشان میدهند که در آن غنی و غیر غنی در رقابت شدیدی با خشونت و چالش مواجه هستند و برگ برنده طرفین پول و ثروت است. سریالهایی که اثرات اجتماعی خاموشی را بر مخاطبان خود دارد و به سختی میتوان رگههایی از واقعیت در آن جست.